• ۱۳۹۵/۰۴/۲۸ ۱۴:۴۶:۲۹
  • در معماری های دیدنی
  • توسط argan2
  • بازدید: 1735
  • اخرین ویرایش: ۱۳۹۶/۰۷/۰۳ ۱۹:۱۲:۳۸
  • چاپ نوشته هاچاپ پی دی اف
سالن اجتماعات و نمازخانه کریسگی

سالن اجتماعات و نمازخانه کریسگی

سالن اجتماعات و نمازخانه ی کریسگی ـ ارو سارینن

سالن اجتماعات و نمازخانه کریسگی

فرم های تندیسی از اوایل دهه ی پنجاه قرن بیستم به تدریج شروع به برجسته شدنه در معماری سارینن کردند. در پی این امر، زیبایی شناسی پروژه های او در حد فاصل زبان خاص معماری میس وان در روهه (در پروژه ی مرکز فنی جنرال موتورز) و کشف اشکال ارگانیک (در ترمینال خطوط هوایی TWA)در حالت نوسان قرار گرفت. طبق نظر دان نور (Don Knorr)، معماری که طرح پروپوزال خانه ی مطالعه ی موردی شماره 9 را ترسیم و در اواخر دهه ی چهل برای ارو سارینن کار کرده بود، "از این بابت هیچ تردید نیست که کارهایی که می کردیم در ذیل مقوله ی سادگی می گنجیدند... ساختمان هایی همچون ترمینال خطوط هوایی TWA و موارد مشابه بعد از این که دفتر را ترک کردم آغاز شدند. فکر نمی کنم آن ها در آن موقع ابزار و ظرفیت مورد نیاز این نوع مهندسی را در اختیار داشتند." اما با سفارش سالن اجتماعات و نمازخانه ی کریسگی، مرحله ی انتقال آغاز شد و نسیم تغییرات در دفتر سارینن وزیدن گرفت.

سالن اجتماعات و نمازخانه کریسگی

معمار فنلاندی می گفت اصول معماری میس وان در روهه، بیش از فرم های معماری اش، بیش ترین تاثیر را بر ایده هایی که او در مورد این دو ساختمان داشت باقی گذاشتند. وضوح ساختار محمل یادوارگی بنا در عصر معماری مدرنیستی بود. اگر برای میس وان در روهه معماری عبارت بود از سازه، ارو سارینن مفصل بندی و بیان سازه را به فراسوی مرزهای چارچوب فولادی محض و انتزاعی انتقال داد. گام هایی که در این راستا برداشته شدند وقتی با گام های بعدی وی مقایسه شوند همگی آزمایشی به نظر می رسند. در بررسی مجدد گنبد سالن اجتماعات، او خود به این نکته آگاه شد که نتیجه ی نهایی فقط تا حدی رضایتبخش به نظر می رسد. "در بررسی مجدد باید از این ساختمان انتقاد کرد، که بیشتر به بادکنکی می ماند که تا نصفه باد شده باشد." و در مقاله ای دیگر چنین می افزاید: "حالا من اینطور احساس می کنم که شکل ساختمان بیش از اندازه محصور است."

سالن اجتماعات و نمازخانه کریسگی

در جریان بازدید مقدماتی از سایت، نخستین ایده های متقاعد کننده در باب چگونه بودن ساختمان به ذهنش متبادر شدند این پروژه ها واقع در نزدیکی خوابگاه دانشجویی بیکر هاوس (Baker House) اثر آلوار آلتو، می بایست با ساختمان های مجاور که حدودا شش طبقه ارتفاع و هر کدام خصوصیات منحصر به فرد خودشان را داشتند رقابت کنند. سارینن اشکال و فرم های اصلی را در یک میدانگاه انتخاب کرد تا سازه ها را از بافت متراکم کامپوس متمایز سازد و هندسه ی شمایلی آن ها را به صورت یادمانی در ذهن ثبت کند. ملاحظات آکوستیک هیچ تاثیری بر محصور بودن سالن بزرگ باقی نگذاشتند. در مقابل، وجود گنبدهای دیگر در همان منطقه و میل به ایجاد انسجام میان مخاطبین و صحنه، گنبد را به انتخاب مرجح بدل ساخت. ظرافت این ابژه های معماری که بر صفه ی مرتفعی نصب شده بودند، حاکی از این است که او هنوز می بایست در نقطه ی عطف سیر تحول معماری اش بر زبان طراحی تندیس گون تسلط می یافت.

سالن اجتماعات و نمازخانه کریسگی

پلان سالن اجتماعات با گنجایش 1238 نفرعبارت است از یک مثلث متساوی الاضلاع که با قطاعی یک هشتمی از یک کره ی بتنی پوشانده شده که کل مراحل "عملیاتی" تکوین اش – به قول الیل سارینن – عبارت بود از برش یک توپ لاستیکی تو خالی. گنبد در سه نقطه که 50 متر از یکدیگر فاصله دارند و ضخامت آن ها در نقطه ی اوج فقط چند سانتی متر است، با زمین مماس می شود. بخش مربوط به صندلی های مخاطبان " اساسا به شکل یک گنبد معکوس است. ساختمان مانند یک صدف دو کفه ای، از دو نیمه تشکیل شده است.

" نمازخانه ی بی منفذ و بی روزن متوجه سالن اجتماعات است، و فضایی است بی هیچ تظاهر فرقه ای که صرفا برای لحظات خلوت و عبادت فردی طراحی شده است. این ستون آجری بر ردیفی از آرک های بتنی، با ارتفاعات مختلف، تکیه زده که از استخر پر آبی بیرون زده اند. دیوار آجری مواج و پیوسته ای جهت رفع تمرکز نامطلوب امواج صوتی، فضای داخل نمازخانه را دور می زند. هری برتویا، مجسمه ساز، که مدیر دپارتمان فلزات آکادمی هنر کرنبروک نیز بود، یک اینستلیشن فلزی خلق کرده که بر فراز محراب مرمرین قرار می گیرد و با تنها منبع نور نمازخانه در کحراب روشن می شود. سارینن سعی کرد تا جلوه ی خاصی در نورپردازی ایجاد کند که از اوان جوانی وقتی در دهکده ی کوهستانی اسپارتا (Sparta) مقیم بود آن را مستقیما تجربه کرده بود: ماه بالای سر و نور انعکاس یافته در افق با یکدیگر تلاقی و همپوشانی پیدا می کردند. ترکیبی از نور مستقیم که از بالا می آمد و نور غیر مستقیمی که از جوانب می رسید. این خاطره ی جوانی به ایجاد نور سقفی مدوری منجر شد که بر فراز محراب قرار گرفت و منبع نور مضاعف و غیر پیوسته ای که در نوک آرک هایی رو به پایین نصب شد که نور طبیعی همه ی آن ها به داخل آب می تابید و با تلالو خیره کننده ای به سمت بالا در فضای داخل انعکاس پیدا می کرد. بر روی سقف یک سرمناره ی آلمینیومی، کاری از تئودور روشاک (Roszak)، مجسمه ساز، به عنوان برج ناقوس عمل می کرد.

سالن اجتماعات و نمازخانه کریسگی

با هر دو ساختمان به شیوه های مختلف برخورد شد. سارینن برخی از انتقادات را مورد قبول قرار داد و برخی از اشتباهات ساختمان را در انظار عموم پذیرفت. یکی از وجوه انتقاد فقدان تناسبات و مقیاسات در بناها بود. تلاش دقیق سارینن در رها ساختن خلوص فرم آن ها به حال خود و به حداقل رساندن تعداد روزنه ها پیامی مضاعف اما مشابه برای بازدیدکنندگان و منتقدان درباره ی مقیاس واقعی شان به همراه داشت. شکایت دیگر، به زمینی – و نه آسمانی و قدسانی – بودن شکل بناها مربوط می شد. سارینن، به خصوص برای سالن اجتماعات، سیلوئت بسیار دینامیکی را در نظر گرفته بود که از زمین سر بر می آورد و بعد از آن با ظرافت دوباره به پایین می رسید. به رغم نیت قبلی او در طراحی، نتیجه ی نهایی بیشتر به صورت فرمی ایستا درآمد، تا یک ژست دینامیک. سرانجام، ایراد گرفتند که هر دو ساختمان بیش از اندازه محصورند، یعنی دلباز نیستند و جز تضاد هیچ نسبتی با محیط پیرامونشان برقرار نمی سازند.

 


اشتراک

دیدگاه دیگران (بدون دیدگاه)...

Leave a reply

نام:: فیلد اجباری.
آدرس رایانامه: فیلد اجباری. غیر فعال
وبسایت::
کد امنیتی:: فیلد اجباری.
دیدگاه: فیلد اجباری.