به گزارش ارگان معماری: این مقاله گذری است بر اثار طراحی شده توسط آی وی وی و نگاه انتقادی وی به فرهنگ پاپ. واقعیت مشهود زندگی روزمره در نیمه ی دوم سده ی بیستم واقعیت جامعه ی مصرفی شهری است، که ظاهر خود را با تولید انبوه، طراحی، تبلیغات و شیوه های نوین ارتباطی آشکار می کند. الگوهای مدرن مصرف تا حدی ناشی از زیستن در کلان شهرها، شهرها و حومه ها هستند. زیرا زندگی در این محیط ها همانگونه که گئورگ زیمل بیان می دارد انسان های جدیدی را پرورش می دهند، که نگران حفظ خودمختاری و فردیت وجود خویش در تقابل با نیروهای چیره ی اجتماعی هستند. این افراد در کلان شهرها مصرف می کنند تا هویت از دست رفته ی خود را بازیابند.
این رویکرد به نوبه ی خود مبارزه ی بی امانی را برای تمایز یافتن ایجاد می کند، مبارزه ای که در آن گروه های دارای منزلت بالای اجتماعی پیوسته مجبور به تغییر الگوهای مصرف خود هستند. چرا که طبقات متوسط میانه و متوسط پایین و بیشتر اقشار طبقه ی کارگر از بعضی عادات آنها تقلید می کنند. برای مثال نوشیدن شامپاین یا ویسکی مالتی، که زمانی مختص اشرافیت بریتانیا بود، در صد سال گذشته به طبقات اجتماعی پایین تر راه یافته است، از این رو گروه های اجتماعی دارای منزلت رفیع، یا مصرف این نوشیدنی ها را قطع کرده اند، و یا به مصرف مارک های انحصاری تر و گران قیمت تر روی آوردند. چنانچه به نظر می رسد منطق مصرف آلت دست نشانه ها شده است. جامعه ی سرمایه داری با استفاده از این منطق به شکلی انتزاعی ساکنانش را با این مارک ها و نشانه ها درگیر می کند.
بر اساس انچه پیش امد می توان نتیجه گرفت، توجه ما در جامعه ی مصرفی بر اشیا روزمره استوار بوده است، اما این تمام روایت نیست، گفتمان دیگری نیز در این جوامع در مورد اشیا وجود دارد : گفتمان هنر، که البته ان هم برایند جامعه ی مصرفی است. هنر پاپ در واقع اولین و پیشروترین سبک در جامعه ی مصرفی است که به طور ضمنی موفقیت و گسترش جهانی آن را نیز شرح می دهد. در هنر برآمده از این فرهنگ منطق مصرف جایگاه متعالی سنت بازنمایی هنری را از بین می برد، به شکل دقیق تر شی دیگر بر تصویر برتری ندارد. دیگر یکی حقیقت دیگری نیست، آنها در یک گستره و فضای منطقی با یکدیگر هم زیستی دارند و نقش نشانه را بازی می کنند. این در هم ریزی در حالی اتفاق می افتد که کل هنر حتی هنر پاپ بر دیدگاهی عمیق تر از فهم جهان استوار است و می خواهد با نظم درونی نشانه ها همگون باشد: همگون با تولید صنعتی و سلسله وار آنها و در نتیجه با خصلت مصنوعی، ساختگی و محیط و نیز همگون با اشباع در گستره و هم زمان با انتزاع فرهنگی این نظم جدید برامده از اشیا.
هنر پاپ با فراهم آوردن امکان مشاهده ی جهان اطراف به آن صورت که هست یعنی تولید حوزه ی مصنوعیِ نشانه های قابل دستکاری یا مصنوعیِ فرهنگیِ تمام عیاری که در آن احساس و بینش جایی ندارد و در قالب برداشتی تمایز آمیز و بازی تاکتیکی دلالت ها، معنایی مضاعف را منتقل می کند: ابتدا در قامت ایدئولوژی یک جامعه ی یک پارچه، سپس با ایجاد مجدد فرایند هنر، یعنی آنچه که هدف بنیادی آن را از بین می برد. بر این سیاق حقیقت شی معاصر تغییر می یابد و به دلالت گری کنترل شــــــــــــــده بدل می شود.
آثار آی وی وی هنرمند پاپ معاصر چینی ـ که در راستای همکاریش با معماران سوییسی دفتر معماری هرتزوگ و دمرون در جایگاه مشاور هنری در طراحی استادیوم ملی پکن، معروف به لانه ی پرنده به منظور المپیک 2008 به چهره ای بین المللی بدل شد وامسال نیز در طراحی پاویون گالری سرپنتین لندن با این دفتر معماری همکاری داشت ـ تبلور کامل انچه پیش امد است. آي به عنوان هنرمندی ناراضی و تندخو، برآمده از جامعه ای که مصرف در آن به حد اعلای خود رسیده است و خطوط مونتاژش تمام بازارهای جهانی را به سیطره ی خود درآورده است بر آن است تا درامتداد ره یافت پدرانِ معنوی اش در هنر پاپ آگاهی و ادراک ما را نسبت به این زیست جهان دستکاری کند. اشاره ای موجز بر چندی از آثار وی گواهی است بر این مدعا.
آی وی وی سلسله کوزه های ستنی و دست ساخت چینی را از متن متعارف خود بیرون کشیده شده و با حکاکی لوگوی به شدت محبوب و عمومیت یافته ی کوکاکولا بر بر بدنه ی آن، در اولین گام شی را از معانی قبلی اش می پیراید و در نهایت نفس دلالت گرش را نمایان می کند. این استعاره شعار مشهور مارشال مک لوهان ـ رسانه همانا پیام است ـ را برای بیننده تداعی کرده و دوشانیسم حاکم بر پاپ آرت که به اصل راهبر رئالسیم مدرن بدل شد را باز تفسیر می کند.
دل مشغولی های آی وی وی در مورد روایت هایی مانند فرهنگ، تاریخ، سیاست و… او را به سمت ایده ی سرهای زودیاک سوق داد. سرهای نمادین زودیاک در خاطره ی جمعی مردم چین یادآور حادثه ی دردناک چپاول دول انگلیس و فرانسه در اواسط قرن نوزدهم اند. این سرها در پکن در دوران حکومت خاندان چینگ در باغی نگه داری می شدند. اما پس از حمله به این سرزمین شش قطعه از آنها از بین رفت. آی وی وی شش قطعه ی مفقود شده را از نو و از خود ساخت و باقی را از روی تصاویر بازسازی کرد و این مجسمه ها را در میادین بزرگ، شهرهای بزرگ جهان به منظور جهانی کردن فرهنگ بومی چین به اجرا دراورد، این قطعه ها هر چند در ابعاد اغراق شده نسبت به مدل اصلی ساخته شده اند، اما هم چنان مخاطب را با تاریخ، فرهنگ، سیاست درگیر کرده و سلطه ی امپریالیسم غربی را بر او بازنمایی می کند.
درک مصرفی از کالا و نادیده انگاشته شدن ارزش مبادله و نقش انسان تولیدْگر دست مایه اثر دیگری از آی وی وی گردید، در سال 2010 آی وی وی هزار و ششصد مصنوعْ گر را استخدام کرد تا صد میلیون تخمه ی گل آفتابگردان را با دست رنگ آمیزی کنند. به این منظور که آنها را در تـِـیـْـتِ لندن به نمایش درآورد. هر چند این تخمه ها بیرون از چین تهیه شدند، اما بر تلاش بی وقفه و غالبا نادیده انگاشته شده ی مصنوع سازان و صنعت گران چینی و فرایند ساخت چینی دلالت دارند و هم چنین فتیشیسم(بت وارگی) نهفته در سرمایه داری را نیز عیان می دارند و به نوعی به آنتی تز جامعه ی مصرفی تبدیل می شوند، جامعه ای که مصرف کننده هایش مسحور علائم اختصاری، مارک ها و شعار ها هستند تا تولید کننده ای که در پشت این نشانه ها محو شده اند.
هنر آی وی وی نه تنها فرهنگ و تاریخ را بلکه سیاست را نیز تحت تاثیر قرار داد، چنانچه در 12 می 2009 یک لیست از تلفات زمین لرزه ی 2008 سیچوان گرد آورد و در فضای مجازی بارگذاری کرد. این لیست شامل اسامی 5000 دانش آموز کشته شده در این واقعه در سالگرد آن فاجعه بود، این کنش انسانی به نوعی بازنمایی نادیده انگاشتن مقیاس انسانی در مقابل فرایند توسعه به سبک چینی بود.
بر اساس مثال های پیش امده شاید بتوان نتیجه گرفت آی وی وی نیز جزیی از اتمسفر جهانی هنرمندان پاپ آرت است، هنرمندانی که تمدن مصرفی شهری را همانگونه که نظام سلطه ی سرمایه محور می خواهد نمی پذیرند، بلکه آن را به واسطه ی فراورده های زائیده ی همان تمدن با گونه ای از رمانتیسم حسرت بار اشباع یا شاید الوده می کنند، این آرمانهای معترضانه در قامت تکثیرهای مکانیکی وارهول، دیوارهای گرافیتی به استهزا درآمده ی بنکسی و در تزلزل میراث نوستالژیک فرهنگ چین نزد آی وی وی نضج گرفته و خواهند گرفت و همچنان در نظم نمادین جهان سرمایه داری خلل ایجاد خواهند کرد.
به گزارش اَرگان معماری به نقل از وب سایت هادی تهرانی: هادی تهرانی در سال 1954 در تهران متولد شد.وی به مدت شش سال در ايران زندگي كرد و در سال 1960 به همراه خانوادهاش به آلمان رفت. پس از گذراندن دوران دبيرستان، در سال 1977 تحصيلات خود را در رشته معماري در دانشگاه صنعتي (براونشوايك) آغاز و تا سال 1984 در اين رشته به تحصيل پرداخت. پس از آن مدتي در مدرسه عالي (آخن) تدريس كرد و همزمان روي پروژههاي معماري كار ميكرد.
به گزارش پایگاه معماری اَرگان: نتایج پژوهشی که چند سال پیش، موسسه “طراحی شهری” بریتانیا انجام داد و در آن با روش دلفی از 3000 متخصص شهرسازی در سطح بینالمللی نظرسنجی کرد گویای نقش غیرقابل انکار راپاپورت و نظریات او در دوران معاصر است.نتایج این نظرسنجی، نام راپاپورت را در لیست 26 نویسنده برتر دنیا در نیمه دوم قرن بیستم قرار داد و کتاب «جنبه های انسانی شکل شهر» او نیز جزء 34 کتاب مرجع برتر حوزه شهرسازی شناخته شد.
اَرگان معماری می نویسد: اولین اثر معماری وی در ایران، طراحی و ساخت آرامگاه بوعلی سینا در همدان است. وی این آرامگاه را در ۲۵ سالگی طراحی کرد. هوشنگ سیحون، استاد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود و یک دوره ریاست این دانشکده را بر عهده داشت.
پایگاه معماری ارگان می نویسد: شیخ بهاء الدین ، محمدبن حسین عاملی معروف به شیخ بهایی دانشمند بنام دوره صفویه است. اصل وی از جبل عامل شام بود. بهاء الدین محمد ده ساله بود که پدرش عزالدین حسین عاملی از بزرگان علمای شام بسوی ایران رهسپار گردید و چون به قزوین رسیدند و آن شهر را مرکز دانشمندان شیعه یافتند، در آن سکنی گزیدند و بهاءالدین به شاگردی پدر و دیگر دانشمندان آن عصر مشغول گردید.
به گزارش اَرگان معماری: محمد کریم پیرنیا با ذکر اینکه من در اصل نائینی هستم و از بدو تولد تا بعد از دوره دبیرستان در یزد اقامت داشتم .خانه ما در محله یوزداران یزد در محلی به نام جنگل بود .
به گزارش ارگان معماری:زَها حدید در سال ۱۹۵۰ در بغداد در خانوادهای روشنفکر و مسلمان متولد شد. او تحصیلات دوران ابتدایی را در یکی از دیرهای کاتولیک فرانسویزبان بغداد سپری کرد. پس از آن، بهسبب جوّ فرهنگی خانواده، با حمایت والدینش و روابط گستردهشان به آرزوی ایام کودکیاش تحقق بخشید و بعد از گذراندن دورة ریاضیات در دانشگاه امریکایی بیروت (۱۹۶۸ـ۱۹۷۱) به مدرسة معماری AA۱ لندن رفت و بدین ترتیب وارد دنیای مردانة معماری شد. او دربارة ایام کودکیاش چنین میگوید: «من یک عرب عراقیام و هرگز نمیتوانم روزهای زیبایی را که در وطن داشتم از ذهنم بیرون کنم. کودکی من در آنجا در میان منابع سرشار انسانی و تاریخی به رویا شبیه است. مدرسة ما لابهلای علفزارها و در دل طبیعتی سبز بود که امروز از آن فقط خرابههایی برجاست… شهر بغداد در آن ایام پر از آدمهای عجیب با ملیتها و مذاهب مختلف بود و پرورش در این محیط پر از تجربههای متفاوت شانس بزرگی برای من بود
عبدالعزیز فرمانفرمائیان متولد سال 1299 جزو نخستین نسل از معماران تحصیل کرده ایرانی در خارج از کشور به شمار می رود. وی دوران تحصیل خود را در دانشکده “بوزار” پاریس گذراند و سپس به ایران بازگشت.
به گزارش ارگان معماری: رنزو پیانو که جزو پیشگامان بزرگ عرصه ی معماری جهان است، در سال 1937 در شهری جنوب ایتالیا و در خانواده ای معمار متولد شد. پدر، برادر و چهار عموی وی، پیمان کار ساختمان بودند، بدین منظور طبیعی بود که او نیز این راه را پیش بگیرد. رنزو تحصیلات خود را در دانشگاه پلی تکنیک میلان گذراند و در دوران دانشجویی، مرتب از پروژه های ساختمانی پدرش بازدید می کرد این بازدید ها تجارب علمی و کاربردی زیادی را برایش به ارمغان آورد. همچنین به عنوان یک دانش آموز زیر نظر گروه مهندسی در فلورانس ایتالیا شروع به کار نمود.
به گزارش ارگان معماری:چارلز کورآ در سال ۱۹۳۰ در حیدر آباد هند متولد شد و تحصیلات خود را در دو دانشگاه می شی گان و انستیتو تکنولوژی ماساچوست به دست آورد و سپس دفتر شخصی اش را در بمبئی تاسیس نمود. کارهای کورآ در هند یک پیشرفت، درک و هماهنگی ظریف با معماری معاصر دارد که در عین حال به هیچ عنوان غربی نیست و در کارهای اول خود سعی داشت در محیط پیرامونی مدرن جایگاه کارهای خودش را کشف کند. وی همچنین در کارهایش سعی در جستجوی جوابی به مشکلات جهان سومی نیز داشت.
ارگان معماری:بهرام شیردل از بزرگان معماری ایرانی است که در سال 1333 در تهران چشم به جهان گشود. وی مدرک کارشناسی خود را در سال 1978 از دانشگاه تورنتو کانادا دریافت نمود ودر سال 1982 دروه تحصصی معمار خود را در آکادمی هنری کرنبورک در اسلات میشیگان گذراند. از اساتید برجسته بهرام شیردل می توان به دنیل لیبسکیند اشاره کرد.
به گزارش ارگان معماری:اسکار نیمایر ریبریو دی آلمیدا سوارس فیلو، متولد 15 دسامبر 1907 در شهر ریو دوژانیرو برزیل می باشد. وی در دانشگاه Escola Nacional (دانشگاه فدرال ریو دوژانیرو) فارق التحصیل شده و اولین دفتر معماری خود را در کارگاه تایپوگرافی (حروف چینی) پدرش افتتاح کرد. وی به عنوان مشهورترین معمار برزیلی و یکی از صاحب سبک ترین معماران جهان ،علی الخصوص به خاطر شهر برازیلیا شناخته می شود. وی یکی از چهره های کلیدی در توسعه معماری مدرن به شمار می رود. او در سال 1960 به خاطر طراحی مقر سازمان ملل در شهر نیویورک به شهرت جهانی رسید.کشف وی از نحوه ساختار زدایی و استفاده از بتن در فرم های پیچشی در اواخر قرن 20 و اوایل قرن 21 بسیار تأثیرگذار بوده است.
به گزارش ارگان معماری:نظام عامری در آبان ماه سال ۱۳۰۵ در تهران متولد شد، وی فرزند شیخ خزعل (از حاکمان جنوب ایران) بود از همان دوران کودکی تحت مراقبت بوده و زندگی پر فراز و نشیبی را تجربه کرده است. وی پس از گذراندن تحصیلات پایه ای خود برای دریافت مدرک دیپلم به انگلستان رفته و پس از مدتی برای تحصیل در دانشگاه عازم آمریکا شد. او ابتدا در رشته هنر در دانشگاه کِنت (kent university)، ایالت اوهایو تحصیلات خود را آغاز کرد، و بعد از مدتی به معماری علاقه مند شد و در این رشته ادامه تحصیل داد.