بازارها و هنر معماری

آمده و به معنای محل داد و ستد و اجتماع است. بازار در تمدن ایران و جهان سابقه چند
هزار ساله دارد.
بیشتر از نیاز خود گردید و به فکر مبادله آن با دیگر محصولات و تولیدات مورد نیاز خود
افتاد، مراحل شکل گیری بازار آغاز شد. برای این منظور ابتدا فضاهای بازی در مجاورت
روستاهای بزرگ به این کار اختصاص دادند که در فصولی از سال و به تدریج در روزهایی از
هفته، محل اجتماع، داد و ستد و مبادله منطقه می شد. سپس با گسترش جوامع و مبادلات،
زمان، مکان، شکل و ساختار آن نیز دچار تغییرات و تحولات تکاملی گردید و به تدریج از
حالت موقت به دایمی و از وضعیت فاقد سرپناه و معماری به ساختارهای معماری متشکل و دایمی
تبدیل گردید.
بسیاری از شهرهای کوچک قدیمی توسعه یافتند و شماری شهر جدید در برخی نواحی کشور به
ویژه در نواحی مرزی یا ارتباطی ساخته شد. در بعضی از شهرهای جدید مانند کوفه و بصره،
فضایی باز برای بازار در نظر گرفتند که فروشندگان و کسبه، ابتدای روز به آنجا می رفتند
و بساط خود را در هر جا که می یافتند پهن می کردند و تا هنگام شب می توانستند در آنجا
باشند. به عبارت دیگر، فضایی به عنوان بازارگاه در نظر گرفته می شد که جای ثابتی برای
افراد وجود نداشت، اما به تدریج و پس از گسترش یافتن این شهرها، کم کم فضاهایی به صورت
دکان های ساخته شده در بازار بنا گردید و بازاری دائمی در بخشی از شهر شکل گرفت.
از اواخر قرن اول هجری به بعد در بسیاری از شهرهای جدید و کمابیش همه شهرهای قدیمی،
بازارهایی دائمی با فضاهای ساخته شده وجود داشت. در این نوع بازارها، هر صنف در بخشی
از راسته اصلی یا در یکی از راسته های فرعی جای داشت و هر نوع کالا در محلی معین عرضه
می شد. هنگامی که حجاج در سال 85 ه.ق شهر واسط را می ساخت، برای هر صنف در بازار راسته
جـداگانه ای در نظـر گــرفت . البتـه پیشینه راستـه های تخصصی در بازار و استقرار پیشه وران هر
صنف در کنار یکدیگر چه در ایران و چه در عربستان، به پیش از اسلام می رسد.
از اواخر قرن اول هجری به بعد در بسیاری از شهرهای جدید و کمابیش همه شهرهای قدیمی،
بازارهایی دائمی با فضاهای ساخته شده وجود داشت. در این نوع بازارها، هر صنف در بخشی
از راسته اصلی یا در یکی از راسته های فرعی جای داشت و هر نوع کالا در محلی معین عرضه
می شد. هنگامی که حجاج در سال 85 ه.ق شهر واسط را می ساخت، برای هر صنف در بازار راسته
جداگانه ای در نظر گرفت. البته پیشینه راسته های تخصصی در بازار و استقرار پیشه وران
هر صنف در کنار یکدیگر چه در ایران و چه در عربستان، به پیش از اسلام می رسد.
روی کار آمدن حکومتهای ایرانی و محلی، فعالیتهای اقتصادی و در پی آن توسعه و عمران
شهری به صورت قابل ملاحظه ای رونق یافت. در منابع تاریخی مربوط به قرون چهارم تا ششم
هجری نظیر حدود العالم من المشرق الی المغرب، صورة الارض، المسالک و الممالک، تاریخ
بخارا، راحة الصدور و آیة السرور و سفرنامه ناصرخسرو، مطالب فراوانی درباره افزایش
تولید انواع صنایع دستی در شهرها و حتی برخی روستاهای بزرگ و صادرات آن به شهرهای کشورهای
دیگر وجود دارد. برای مثال پارچه های کتانی کازرون چنان شهرت داشت که تا مناطق دور
دست جهان اسلام گاه تا ده دست خرید و فروش می شد بدون آنکه بسته های آن را باز کنند
و تنها مهر و نشان کارگاه های کازرون کافی بود. همچنین گفته اند در شهر کوچک تون در
قرن پنجم چهارصد کارگاه زیلوبافی وجود داشت.
توسعه یافتند. ناصرخسرو در هنگام سفر به اصفهان در قرن پنجم گفته است که در بخشی از
بازار اصفهان، دویست طرف برای تبدیل پول یا پرداخت برات حضور داشتند و در بصره نیز
صرافان نقش مهمی در اقتصاد شهر ایفا می کردند.
در قرن هفتم هجری، بسیاری از بازارها را به خرابی کشاند اما در اواخر این دوره و عهد
غازان خان و الجایتو و وزیران با کفایت آنها نظیر خواجه رشید الدین فضل الله، بازارهایی
در شهرهای مهم این دوره ساخته شد. ساخت بازارها در دوره صفوی فزونی گرفت و تا اواخر
دوران قاجار ادامه یافت.
کارکردهای اقتصادی و تجاری، در زمینه های مختلف اجتماعی، مذهبی و سیاسی نقش غیر قابل
انکاری داشته و به همراه مساجد جامع، بخش مهم و مرکزی بافت شهرهای قدیم را به وجود
می آورده است.
با راههای ارتباطی و دروازه اصلی شهر، مسجد جامع و میدان اصلی شهر شکل گرفته و به تدریج
گسترش می یافت. با گسترش بازار نیازهای جدیدی به وجود می آمد که منجر به پیدایش فضاها
و بناهای وابسته ای در مجموعه بازار می گردید، از جمله خان، تیمچه، خانبارها، ضرابخانه،
کارگاه های تولیدی و خدماتی و بناهای عمومی شامل مسجد، حسینیه، آب انبار، حمام و قهوه
خانه.
مهمترین راه و معبر شهری شکل می گرفته است. به همین سبب مهمترین بخش و عنصر اصلی یک
بازار، راسته اصلی آن است. یک راسته بازار در ساده ترین شکل با دکانهای واقع در دو
سوی آن شکل می گرفت. بسیاری از بازارها به تدریج ساخته می شدند و توسعه می یافتند و
به همین دلیل امتداد راسته این بازارها به پیروی از صورت معابر غیرمستقیم و به شکل
ارگانیک بوده است. شمار اندکی از بازارها که توسط حاکم یا افراد خیرخواه ساخته می شد،
مستقیم و طراحی شده بود. در امتداد یک راسته اصلی اصناف گوناگونی مستقر می شدند. به
این ترتیب که هر صنف در بخشی از راسته اصلی جای می گرفت. در بعضی از شهرهای بزرگ دو
یا چند راسته اصلی به صورت موازی یا متقاطع پدید می آمد.
راسته اصلی تشکیل می شد اما در شهرهای متوسط و بزرگ افزون بر راسته اصلی، تعدادی راسته
فرعی به صورت موازی یا عمود بر راسته اصلی پدید می آمد که حاصل توسعه بازار در معابر
فرعی بوده است. شمار معابر فرعی در هر بازار به رونق و توسعه فعالیت های اقتصادی در
آن شهر بستگی داشت. اغلب موارد راسته های فرعی هرکدام به یکی از اصناف یا پیشه وران
اختصاص می یافت و کالای خاصی در آن عرضه می شد.
آنجا تحویل گرفته شده و در جاهای مختلف پخش می شده است. از سراهای بزرگ و مشهور می
توان به سرای گنجعلی خان کرمان و سرای وزیر قزوین اشاره کرد.
که به وسیله چهارپایان حمل می شده، نمی بایست وارد بازار شود لذا اجناس از راهی موازی
به نام پس کوچه در خانبارها خالی می شده است. خانبارها محوطه های بزرگی در پشت سراها
بوده و در آنجا چند کارگاه دستی کوچک و انبار قرار داشته است.
دالان یک فضای ارتباطی است که غالبا در فضاهای معماری به شکل خطی نقش رابط بین فضای بیرونی یا فضای درونی ساختمان یا تنها بین فضاهای درونی بنا را دارد. دالان در بازارهای بزرگ نیز یک فضای ارتباطی است و غالبا به صورت کوچه یا راسته ای کوچک و فرعی است که از یک سو به راسته ای دیگر و از سوی دیگر به یک کاروانسرا مربوط است و به طور معمول در دو سوی آن تعدادی حجره و دکان وجود دارد. در بازار تهران شمار زیادی دالان وجود دارد.
وران ظریف کار مانند زرگران ، گوهریان، سوزن دوزان و بزازان در آنجا به کار می پرداختند.
قیصریه ها در داشته و محیط خلوت آن اجازه می داده است که کارهای هنری در آن انجام گیرد.
قیصریه قزوین، قیصریه ابراهیم خان در کرمان، بازارچه بلند در اصفهان، قیصریه اصفهان
و قیصریه وکیل شیراز از زیباترین قیصریه ها هستند.
چهارسو می نامند. در بعضی از موارد در محل برخورد دو راسته طراحی شده بازار غالبا فضایی
طراحی شده به صورت چهارسو می ساختند که به سبب موقعیت ارتباطی آن، ارزشمند به شمار
می آمد. چهارسوی بزرگ بازار اصفهان و چهارسوی بازارهای لار، تهران، کرمان و بخارا از
نمونه های خوب باقی مانده به شمار می آیند. در برخی از دوره های تاریخی به پیروی از
واژه عربی سوق به معنی بازار، به جای چهارسو از واژه چهارسوق استفاده می کردند.
فضایی ارتباطی به شکل یک میدانچه است که از چهار یا سه طرف محصور و دارای فضای ساخته
شده است و به عنوان یک فضای ورودی، مکث و تجمع مورد استفاده قرار می گرفت. جلوخان اصلی
مسجد امام در بازار تهران و جلوخانهای مسجد النبی در بازار قزوین که تا حدی تغییر یافته
اند و جلوخان سردر قیصریه در بازار اصفهان از نمونه های باقی مانده به شمار می آیند.
فضای بازار است. شماری از دکانها یا حجره ها وقتی به صورت خطی در دو سوی معبری قرار
گیرند، یک راسته بازار را پدید می آورند. مساحت حجره ها بسیار متفاوت و به طور متوسط
از ده تا بیست و پنج متر مربع بوده است. حجره های واقع در طبقه همکف و هم تراز با سطح
معبر به طور معمول نقش یک مغازه یا دکان را داشت که کالاهایی در آن عرضه می شد، در
حالی که حجره های واقع در طبقه فوقانی بازارهای دو طبقه بیشتر به عنوان دفترکار و فضای
اداری یک تجارتخانه مورد بهره برداری قرار می گرفت. بعضی از حجره های واقع در طبقه
فوقانی بازارها نیز به عنوان کارگاه استفاده می شد.با تحریریه معماری ارگان همراه باشید
و پنج سانتیمتر) از سطح معبر بالاتر بودند. در این حالت در برخی موارد در زیر هر حجره
یک انبار می ساختند. حجره های بعضی از پیشه ورانی که کالاهایی را تولید و سپس عرضه
می کردند، نقش یک کارگاه را نیز داشت و اغلب در این حالت کف این حجره ها هم تراز سطح
معبر یا اندکی پایین تر بود. بسیاری از آهنگریها، مسگریها و نجاریها چنین وضعی داشتند.
بعضی از حجره ها افزون بر فضای اصلی، بخشی به صورت صندوقخانه داشتند. صندوقخانه فضایی
واقع در انتهای حجره بود که با دیواری جداکننده از فضای اصلی حجره متمایز می شد.