کاشی و سرامیک و پرسلان

.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
معبد چغازنبیل مجموعه آبشارهای شوشتر
آرامگاه یعقوب لیث آسیاب های آبی دزفول آبشار شوی آرامگاه دانیال نبی اولین چاه
نفت ایران ایوان کرخه بازار کهنه (دزفول) پارک ملی دز بند میزان پل بند لشکر پل سفید
اهواز پل قدیم (دزفول) پل و سد شادروان شوشتر تالاب شادگان تالاب هور العظیم تپه
چغامیش تفریحگاه ساحلی دز
Homeمشخصه های مهم وب معرفی چند کتاب تاریخچه ارجان آموزش شیرینی پزی ارتباط با ما
«تاریخچه ای از ارجان (بهبهان)»
در ابتدا اول نگاهي اجمالي داريم بر
ارجان
ارجان :
کلمه ارجان نام شهر و در عین حال استانی بوده
است که در جنوب غربی ایران قرار گرفته بود. این استان با وسعتی حدود 15000 کیلومتر
مربع(یا در جایی دیگر امده یک هزار هکتار) در قرون وسطی یکی از غربی ترین استانهای
پنج گانه ایالات فارس بوده که شهر ارجان مرکز ان محسوب می شده است. این شهر که از
زمان و چگونگی ساخت ان اطلاعاتی در دست نیست در یکی از گذرگاهایی قرار داشته است
که از یک طرف باعث ارتباط فلات ایران به بین النهرین و از طرف دیگر بزرگهراه تاریخی
شاهی که شوش را به استخر متصل می نمود از ان عبور می کرده است .
شهر ارجان که (ارغان) نیز گفته می شود
در سه کیلومتری دامنه کوه واقع بود و محدود بود از شمال به رودخانه و از مشرق و
مغرب و جنوب به دشت ارجان .شهر ارجان شکل قائم الزاویه ای داشته که قاعده طویل ان
به سمت شمال شرقی کشیده شده بود و نوع زمین ان سنگلاخی و سخت و ارتفاع ان از سطح
دریا در حدود پانزده متر بوده است .
ناصر خسرو قبادیانی که در سال 443 هجری
به ارجان می رود در سفر نامه خود می نویسد:چهار جوی عظیم بریده اند و اب از میان شهرعبور کرده که خرج بسیار کرده اند
و به اخر شهر بر انها باغها و بستانها ساخته و نخل و نارنج و ترنج و زیتون بسیار
باشد) این چهار نهر که اقای قبادیانی که با چشمهای خود دیده هنوز اثاری از انها بر
جای مانده است. به دلیل پاین بودن سطح شمال شهر از سطح دریا برای استفاده باغها
مناسب نبوده به همین دلیل یک رشته قنات برای قسمت شمالی درست کردند که سراب ان از
تنگ تکاب شروع می شد.
شهر ارجان دارای شش دروازه بود به
نامهای : 1) اهواز 2) ریشهر 3) شیراز 4) دروازه میدان 5) کیلالین( کیل کنندگان) 6)
رصافه( سنگ فرش) . محل دروازه رصافه در راه مال رو بهبهان است که به قدمگاه حضرت
رضا می رسد و اثارش هنوز وجود دارد . سطح این دروازه به طول 20 گام و عرض ان 12
گام است و با قلوه سنگ و گچ مفروش شده است و اسم ان به همین دلیل است و اهل محل به
انجا دروازه ارجان نیز می گویند . محل پنج دروازه دیگر به دلیل انهدام شهر معلوم نیست
.
خانه شاه شهر که تا امروز خرابه های ان
به سرای ملک معروف است در جنوب شهری شهر واقع بوده و از شمال و مشرق و مغرب متصل
به شهر و از جنوب به باغاهای نارنج اتصال داشت و در حال حاضر زمینهای ان باغها به
مساحت 30 هکتار به نارنجستان معروف است . بازار ان زمان که خرابه های از ان بر جا
مانده و مردم هنوز به ان بازار ارجان گویند در شمال شرقی خانه شاه بوده و مسجد
جامع که مورخین ان را از بناهای حجاج نوشته اند در پلوی بازار واقع بوده و مقدسی
در این باره می نویسد مسجد جامع ان بسیار اباد و در پهلوی بازای است و منار مسجد
ان بلند و ظریف است . بنای خانه ها از سنگ می باشد و بازار بزازان مانند بازار سجستان
درهایی دارد که شب بسته می شود و انها را چهار در است که مقابل هم هستن و بازار
گندم فروشانش قشنگ است و زنان هیچ شهری به خشگلی زنهای ان نیست .) مولف فتوح
البلدان در صفحه 266 می نوید: (حجاج حکم بن نهیک هجیمی را از ولایت فارس بر گرفته
و بر کرمان گماردن حکم مسجد ارجان و داراالاماره ان را بنا کرد.)
این شهر باستانی به طور کامل ویران شده
و در دل خاک فرو رفته و به صورت زمین های کشاورزی در امده که هر چند وقت چیزهای از
ان دوره پیدا می شود ولی به دلیل نبود نظارت و بی اهمیتی به این شهر باستانی و اشیای
ان چیزهای یافت شده یا از بین می روند یا به افراد سود جو فروخته می شود با قیمتی
بسیار پایین.
خصوصیات مسکن :
چون در فصل گرما درجه حرارت هوای ارجان
به 50 درجه سانتی گراد می رسید خانه ها را دوطبقه می ساختند و در طبقه زیرین که در
زیر زمین حفر می شد و به ان سرداب می گویند اب جاری بود و هنگام تابستان که گرما
طاقت فرسا می شد از ان سرداب ها برای استراحت استفاده می کردند . ناصر خسرو قبادیانی
می نویسد: (شهر ارجان چنان است که چندان که بر بر روی زمین خانه ساخته اند در زیر
زمین هم چندان باشد و در همجه و زیر زمین ها و سردابها اب می گزرد و تابستان مردم
شهر را به واسطه ان ابها در زیر زمینها اسایش باشد.) و نیز این (حوقل) جغرافیا نویس
قرن چهارم هجری خانه های یکی از شهرهای سیستان را به نام ربض را به ساختمانهای شهر
ارجان تشبیح کرده و می نویسد: (در نزدیک مسجد جامع دو حوض بزرگ است که اب جاری
بدان در می اید و از انجا به وسیله قنات ها به خانها و سرداب های مردم شهر پراکنده
می شود چنانکه در ارجان نیز این چنین است ) مصالح ساختمانهای خانه ها از سنگ و گچ
بوده که در اسناد آمده که بعد از خرابی شهر مردم بهبهان بیشتر ان را برای سخت خانه
های خود به مصرف رسانیده اند.
ارجان از زمان باستان:
بعضی از ارین ها را به اسیای غربی به
قرن چهاردهم قبل از میلاد و برخی به دوهزار سال قبل از میلاد مربوط می کنند . چون
اثار عیلام و کلدانیان در نزدیکی های ارجان از سنگ نوشته ها و حجاری های تنگ سروک
و غیره موجود است معلوم می گردد که ارجان از شهرهای پیش از مهاجرت ارین ها بوده
است.
مسعود در کتاب مروج الذهب در شرح
اتشکده های ده گانه قدیم ایران می نویسد: (اتشکده ای دیگری در شهر ارگان فارس بوده
و به روزگار بهراف بنا شده بود این اتش کده پیش از ظهور زردشت پسر اسبیمان پیغمبر
محبوس بوده است ) با توجه به بعثت زردشت که در سال 630 قبل از میلاد واقع شد بنا
به نوشته مسعودی در حدود هشتصد سال قبل از میلاد مسیح اتشکده ارجان فروزان بوده
است و اگر بهراسف نیز همان بیوراسف یا صحاک باشد باز بنابه نوشته مورخ مذکور قدمت
شهر ارجان به 2213 قبل از میلاد که مصادف با ظهور بیوراسف است می رسد .
مقدسی در صفحه 421 کتاب خود می نویسد :
(ارجان نام پسر قرقیسابن فارس است که از پدرش قهر کرده از اشور بیرون رفت و این
ولایت را اباد کرد) به نظر می رسد که نسبت به نام پسر قرقیسابن فارس در نوشته مقدسی
اشتباح رخ داده باشد زیرا این شهر قبل از ساسانیان موسوم به اریاگان یعنی محل
سکونت اریاها و کرسی ان شهر قدیمی ارگان (مخفف اریاگان) بود و در دوره اسلامی کلمه
ارگان را معرب نموده ارجان نامیدند اما نام پسر قرقیسابن فارس هرچه باشد از این
نوشته مقدسی استنباط می شود که شهر ارجان در زمان اسوریان معمور بوده و بطوری که میدانیم
دولت اشور در زمان سلطنت سین شاروکین که یونانیها او را ساراکس نوشته اند.
بعضی از مورخین می نویسند: (در زمان
داریوش سوم هخامنشی که اسکندر به ایران لشکر کشید موقعی که می خواست به فارس برود
از ارجان عبور نمود . صاحب مرآت البلدان می نویسد: (یونانی های قدیم ارجان را
ارکان می گفتن و اسکندر هنگامی که از خوزستان به پارس می رفت از ارکان عبور کرد)
.
محصولات ارجان :
در اراضی و باغهای ارجان همه نوع محصول
کشاورزی اعم از صیفی و شتوی از قبیل گندم و جو و برنج و عدس و نخود و ماش و باقلا
و بزرک و کنجد و انواع میوه ها به عمل می امد .
اصطخری در کتاب مسالک و ممالک می نویسد:
(ارجان شهری بزرگ و پر نعمت است . درختان نخل و زیتون و میوه های سردسیر و گرمسیر
در ان بسیار است) و همچنین مقدسی می نویسد: (ارجان شهری بسیار ابادان… رطب و لیمو
و عنب در ان جمع است و ان معدن انجیر و زیتون می باشد…و شهر در میان باغها و
نخلستانها پنهان شده است) و ابن بلخی در کتاب فارسنامه در در این باره می نویسد:
(زمین ان جایگاه ریعی نیکو و از همه گونه میوه باشد درختان خرما به خصوص انارملیس
باشد سخت نیکو) و ابن حوقل می نویسد: (ارجان شهری به غایت خوش و با صفا و دارای
ابهای فراوان و کشت و درخت خرما و تاک و زیتون و زیت و گردو و ترنج است و نیز میوهای
سرد سیری و گرمسیری دارد)
محصولات صنعتی ارجان از قبیل پارچه سفره
و دستمال و صابون در ان زمان شهرت فراوان داشت. لسترنج می نویسد: (در ارجان دوشاب
که به ان (دبس) می گفتند و نیز صابون و دستمال و پارچه سفره به عمل می امد).
در کارگاه های بافندگی و کارخانه های
سایر شهرهای تابع ارجان نیز جامه های کتانی هعروف به سینیزی و طراز جنابی و روغن زیتون
و روغن چراغ تولید می گردید
مذهب :
مردم ارجان در دوره ساسانی پیرو مذهب
زردشتی بودند (زردشت یکی از انبیاء صاحب کتاب و شریعت است که برای هدایت امت اریا
برانگیخته شد و این ایین بر پایه پندار نیک و گفتار نیک وکردار نیک استوار است و این
ایین در دوره ساسانیان مذهب رسمی ایران بود و اگر کسی از ان بر میگشت دچار خسارت و
محرومیت می شدد.)
ده گبر در نزدیکی بشیرونذیر سالها محل
سکونت زردشتیان بوده و بر طبق اسناد موجود تا قرن چهارم هجری اقلیتهای زردشتی در
نواحی ارجان زندگی می کردند و در این باره ابن حوقل جغرافیا نویس عرب در قرن چهارم
هجری می نویسد: (قلعه جص (گچ) در ناحیه ارجان است که زردشتیان در انجا می نشستند و
یادگارهایی از ایرانیان و روزگار فرمانروایی انان دارد و ساکنان انجا به بحث و
خواندن دانشهای خود سرگرم اند و این قلعه بسیار استوار و بلند است).
کنیست المجوس که در حدود چهار فرسخی
شمال ارجان در کنار رودخانه تاب واقع بود بوده و فعلا” خرابه های ان به سه
گنبدان معروف است نیز محل سکونت زردشتیان بوده و راه قدیمی ارجان به اصفحان از
انجا می گذشته است.
در ذکر راه ارجان به اصفحان مقدسی می
نویسد: (از ارجان تا کنیست اامجوس یک روز راه است).
اصطخری درباره مذهب مردم ارجان می نویسد:
(از سیراف تا ماهی روبان تا ارغان به قدر گویند).
معتزله فرقه ای از مسلمانان پیرو اصل
بن عطاء می باشند که از شاگردان حسن بصری بود و از حلقه درس او بر کنار شد از
معتزله بیست مذهب منشعب گشته که یکی از انان قدریه است در سال 443 هجری که اقای
قبادیانی به ارجان مسافرت کرده رهبر و پیشوای معتزله مردی منجم و ریاضی دان به نام
بوسعید بصری بوده است
اقای قبادیانی می نویسد: (در انجا از
اغلب مذاهب مردم بودند و معتزله را امامی بود که او را ابو سعید بصری می گفتند او
مردی فصیح بود و اندر هندسه و حساب دعوی می کرد و مرا به او بحث افتاد و از یکدیگر
سوالها کردیم و جوابها گفتیم و شنیدیم) ازادی بیان و عقیده و فعالیت فرقه های مذهبی
دلیل بر پشرفت تمدن در شهر ارجان بوده است.
(علی کله) دریاچه سد دز دریاچه سد کرخه
دانشگاه گندیشاپور سد دز سد کرخه شوش (شهر باستانی) شهر باستانی آسک کاخ آپادانا
قلعه ارجان قلعه سلاسل قلعه شوش قلعه داودختر محوطه باستانی هفت تپه مسجد جامع
خرمشهر مسجد جامع (دزفول) مزار رودبند(دزفول) مسجد رنگونی ها (آبادان) موزه آبادان
دانشگاه نفت پل کوت سید صالح مسجد پل فولاد محوطه تاریخی حمیدیه
بازمانده شهر باستانی ارگان (ارجان)
منابع تاریخی از نامهای ارگان (ارجان) رام قباد، بِرام قباد، اَبَر
قباد و به از آمِدِ کَواد استفاده کردهاند. برخی بر این نظر هستند که قباد اول
پادشاه ساسانی در یورش به امیدا در شمال بینالنهرین هشتادهزارتن از اهالی آن را
به اسارت گرفته و به اینجا آورده و ایشان را به ساخت این شهر واداشته و به مرور
شهر به مرکز تولید پارچه کتان که مردم امیدا در ساخت آن ماهر بودند مبدل شدهاست.[۱]
حلقه قدرت ارگان (ارجان)
اصطخری در کتاب المسالک و الممالک
درباره دژ ارگان (ارجان) می نویسد:
دژ جیس در ناحیه ارگان (ارجان) است. در آنجا مجوسان یادگارهای ایرانیان
را نگاهداشته و در آنها پژوهش می کنند. این دژی است بسیار استوار. [۲]
محوطه باستانی ارگان (ارجان) در تاریخ ۱ مرداد ۱۳۸۶ با شمارهٔ
ثبت ۱۹۲۸۸ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
۱۹۲۸۸ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.