آموس راپاپورت ، یکی از چهرههای سرشناس
معماری و طراحی شهری است که نظریات متفاوتی درباره فضا دارد، نظریاتی که بسیار بر بعد
فرهنگ تاکید میکنند. از همینرو او توانسته علاوه بر حوزه معماری و طراحی شهری، در
حوزه انسانشناسی نیز جای خود را به عنوان یکی از نظریهپردازان فضا تثبیت کند. نتایج
پژوهشی که چند سال پیش، موسسه "طراحی شهری" بریتانیا انجام داد و در آن با
روش دلفی از 3000 متخصص شهرسازی در سطح بینالمللی نظرسنجی کرد گویای نقش غیرقابل انکار
راپاپورت و نظریات او در دوران معاصر است.
نتایج این نظرسنجی، نام راپاپورت را در
لیست 26 نویسنده برتر دنیا در نیمه دوم قرن بیستم قرار داد و کتاب «جنبه های انسانی
شکل شهر» او نیز جزء 34 کتاب مرجع برتر حوزه
شهرسازی شناخته شد. در مباحث نظری معماری از رویکردهای مختلفی در بررسی و مطالعه فضا
یاد میشود که از آن جمله میتوان به «رویکرد تاریخی» اشاره کرد که هدف اصلی آن، تعیین
قدمت بناست و از این طریق قصد دارد بنا را در شرایط اجتماعی و سیاسی و اقتصادی زمان
خود تحلیل کند. «رویکرد معناگرا یا سنتگرا» دغدغه شناخت نمادها و معانی و مفاهیم نهفته
در اثر معماری را دارد.
«رویکرد عملکردگرا» ویژگیهای کاربردی بنا را بررسی
کرده و از نظر آنها همه بخشهای ساختمان باید کاربرد داشته باشد. در مقابل این رویکرد،
»رویکرد فرمگرا» قرار میگیرد که بیشتر جنبههای زیباییشناسانه را مدنظر قرار میدهد
تا عملکرد. تناسبات، ترکیببندیها و مسائل مربوط به زیبایی در اینجا بررسی میشوند.
«رویکرد تکنولوژیگرا» هم به دنبال آشکار ساختن مظاهر تکنولوژی در بناست. «رویکرد طبیعتگرا»
محیط زیست را مدنظر دارد و چرخه زندگی و انرژیهای پایدار را کانون توجه خود قرار میدهد.
در کنار همه اینها میتوان از «رویکرد فرهنگی- اجتماعی» هم نام برد که هدف اصلی این
دسته از معماران، شناخت جامعه و فرهنگ با استفاده از بناست و توجه ویژهای نیز بر معماری
عامیانه و مردمی دارند. آموس راپاپورت از نظریهپردازان مهم این رویکرد نسبت به معماری
است.
معرفی راپاپورت:
راپاپورت در سال 1929 در ورشوی لهستان متولد شد و تا زمان
بازنشستگیاش در سن 72 سالگی همچنان به فعالیتهای مطالعاتی و آموزشی خود ادامه میداد.
او در سال 1954 مدرک کارشناسی خود را در رشته ی معماری از دانشگاه ملبورن استرالیا
و مدرک کارشناسی ارشد را در سال 1956 در همین رشته از دانشگاه رایس اخذ کرد. او همچنین
به تحصیلات خود در رشته «برنامهریزی شهری و منطقهای» ادامه داد و توانست در سال
1966 مدرک کارشناسیارشد دیگری را در این رشته از دانشگاه ملبورن دریافت کند. هشت سال
بعد یعنی در سال 1974 به عنوان پروفسور معماری و انسانشناسی در دانشگاه ویسکانسین
میلواکی آمریکا مشغول به کار شد و تا زمان
بازنشستگی در سال 2001 در همانجا تدریس میکرد.
او یکی از بنیانگذاران رشته مطالعات رفتار
محیطی است و علاقه بسیاری به نقد نظریات قبلی
و ترکیب و تغییر آنها دارد. توجه به فاکتور فرهنگ، مطالعات تاریخی و نیز میان فرهنگی
از علاقمندیهای اوست. بررسی ارتباط رفتار-محیط ، طراحی شهری و محیطهای ساخته شده
در کشورهای در حال توسعه از جمله علاقمندیهای راپاپورت است.
سفر در زندگی راپاپورت و کارهای علمیش نقش
ویژهای دارد و نمود این سفرها را میتوان در بسیاری از کارها و مثالهای او دید. او
تاکنون از کشورهای اسرائیل، ترکیه، بریتانیای کبیر، آرژانتین، برزیل، کانادا، مکزیک،
پوارتو ریکو ، هند و سوئیس بازدید داشته و همچنین در دانشگاههای ویسکانسین میلواکی،
دانشگاه ملبورن و سیدنی استرالیا، دانشگاه کالیفرنیا در برکلی و
دانشگاه کالج در لندن به تدریس پرداخته است. او سردبیر مجله «محیطشناسی شهری» بوده و در انجمن بینالمللی منتقدین معماری ، بنیاد استرالیایی سلطنتی معماران و نیز بنیاد سلطنتی معماران انگلیسی عضویت دارد.
او هماکنون زنده است و هشتمین دهه زندگی
خود را سپری میکند. کتاب «فرهنگ، معماری و طرح» محصول دوره بازنشستگی اوست. راپاپورت
هماکنون درحال بازبینی کتب پیشین خود و نیز جمعبندی آنهاست. نمونه کارهای این روزهای
او را در مقاله «تاملاتی بیشتر بر فرهنگ و محیط» میتوان دید که توسط نگارنده این مجلد،
ترجمه شده و در ادامه مباحث آمده است. خود او در آنجا درباره اهمیت خلاصه کردن چند
دهه کار پژوهشیش توضیح داده است.
او نماد یک معمار و شهرساز منتقد است و دامنه انتقاداتش نسبت به آنها تا حدی میرسد که در یکی از مصاحبههایش خود را «ضدمعمار» مینامد. راپاپورت از بیتوجهی این قشر نسبت به فرهنگ، تاریخ و نیز ساختههای مردمی گله دارد و معتقد است طراحی درست با شناخت این عوامل ممکن خواهد شد.
دیدگاه دیگران (بدون دیدگاه)...
Leave a reply