• ۱۳۹۶/۰۹/۱۳ ۰۸:۵۴:۵۶
  • در معماری کشورها
  • توسط admin
  • بازدید: 1258
  • اخرین ویرایش: -/-
  • چاپ نوشته هاچاپ پی دی اف
معماری رنسانس

مروری بر سیر تحول نما در معماری، قرون وسطی و رنسانس

نما رنسانس

پوشش ساختمان به عنوان یکی از مهم ترین اجزا یک بنا، تاریخی به گستره ی کل تاریخ معماری دارد و بسیاری از تجلیات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حتی مذهبی تمدن ها وامدار حضور آن است. در واقع اولین و قدیمی ترین وظیفه پوشش ساختمان حفاظت از انسان در برابر تهدیدات بیرونی بوده است. حصار در تفکر انسان نخستین، نمادی از دفاع و فاصله گذاری با جهان خارج بود، انسان یکجا نشین با کشیدن دیوار یکی از ساده ترین شیوه ها برای حفظ بقای خویش در برابر حیوانات و ناملایمات محیطی را برگزید و موفق به ساخت سرپناه گردید. در این سرپناه ها مواد و مصالح صورتی خام و طبیعی داشتند و کمترین تغییر و تبدیل در آن ها صورت گرفته بود، ولی استفاده از آن ها صورتی بهینه و بصرفه نداشت. به تدریج مواد و مصالح از صورت صد درصد طبیعی خود خارج و واجد تنوع گردید و با تکامل روند طراحی و پیدایش بنا های مختلف ، تمایزات منطقه ای و قومی رفته رفته جایگزین تمایزات محلی و اقلیمی شد.
تا زمانی که سکونت گاه برای ساکنینش تنها در حکم یک حفاظ بود و از آن برای محافظت در مقابل تهدید های بیرونی استفاده می شد، توجه به ظاهر پوشش یا آن چه امروزه به آن اصطلاحا " نما " اطلاق می شود ، اهمیتی نداشت . سکونت گاه ها در ابتدا تنها با دیوار هایی ستبر ، زمخت و یکپارچه محصور شده بودند که با حداقل منفذ با فضای بیرونی خود ارتباط داشتند. به تدریج دیوار های خارجی سکونت گاه ها برای کسب نور و یا سایه اندازی واجد فرورفتگی و یا برآمدگی شدند. با افزایش ثبات اقتصادی و روانی ، کم کم انسانها خانه ی خود را تنها به عنوان دژی که باید از آن به طور پیوسته دفاع کنند تصور نکرده، بلکه تمایل داشتند تا آن را به عنوان جلوه ای جذاب از خویش و خانواده شان ارائه دهند. ذهنیات انسان که تا آن زمان تنها در اجزا منفرد بنا ظاهر شده بود، امکان بازنمود بر روی پوسته ی بیرونی ساختمان ها را یافت. بدین سان پوشش ساختمان که در آغاز به جهت بر آوردن نیاز هایی صرفا عملکردی به وجود آمده بود، رفته رفته به لایه ای مناسب برای بیان خواسته های استفاده کنندگان بنا تبدیل شد، لایه ای که قابلیت بازنمود منویات و سلایق مردم را در قالب تزیینات و آرایه ها داشت.
در گستره ی تاریخ، دفاع در برابر هم نوع به کلی شکل سکونت گاه ها را تغییر داد. آن چه در برابر حمله جانوران و عوامل نامساعد جوی مقاوم بود، می بایست توان مقاومت در برابر حمله انسان های دیگر را هم می داشت. این بار بر گرد مجتمع های سکونتی حصار کشیده شد و پوشش های دفاعی پیرامونی پدید آمد. حصار مرتفع و مستحکم وجه مشترکی بود که در اکثر هسته های شهر نشینی اولیه دیده می شد. بدین ترتیب وظیفه خطیر محافظت از انسان ها ، از جداره خانه ها به برج و باروی شهر ها سپرده شد و جداره های خانه ها رفته رفته آزاد تر ، سبک تر و باز تر از قبل شدند.

نما رنسانس

نما تنها زمانی به عنوان یک عنصر مستقل معمارانه مطرح شد که معماران خواستند از طریق تناسبات و سازماندهی فضایی بر روی جهتی خاص تاکید کنند. این امر بیشتر در بنا هایی با کارکرد های اجتماعی و مذهبی دیده می شد و در سایر ابنیه به خصوص منازل مسکونی استفاده نمی شد. در اکثر تمدن های نخستین، از چین و هند گرفته تا ایران، بین النهرین، مصر، یونان و روم خانه حالتی درون گرا داشت و بنا واجد نمای بیرونی قابل توجهی نبود. در بسیاری موارد جداره ی خارجی خانه تنها صفحه ای یکنواخت با مصالح یکسان بود که چیزی از درون خود را نمی نمایاند.
نما یا façade  به معنای " صورت و وجه بیرونی شی " است. لغت façade  از واژه ی face  مشتق شده است که در اصل به معنای " صورت آراسته شده چیزی غیر اصیل " است. اگر چه لغت نما facade برای پوشش ساختمان از قرون وسطی در ادبیات معماری رواج یافته است، ولی کاربرد مفهوم آن به زمان های قبل تر بر میگردد. انتخاب واژه نما، متاثر از تصور مردم قرون وسطی به پوشش ساختمان بود. معماران آن دوران نما را عنصری مستقل می دیدند که بین درون و بیرون ساختمان واقع شده بود. با وجود آن که خانه همچنان فضایی خصوصی و بسته بود، ولی سعی می شد با طراحی نمای آن وضعیت داخلی بنا در بیرون به نمایش گذاشته شود. به تدریج با گسترش زندگی شهری و اهمیت یافتن فضا های عمومی، بر نمایش بیرونی بنا ها در سطح شهر تاکید شد. در رابطه با میزان اهمیت نمای شهری شواهد کافی توسط متون تاریخی ارائه شده است. برای مثال ساکنین فلورانس حتی نسبت به نوع ستونی که در کلیسای جامع به کار رفته بود با رای خود اظهار نظر کردند و یا اینکه شهرداری شهر سینای ایتالیا مصوباتی به تصویب رساند که ساکنین شهر را ملزم به رعایت محدودیت ارتفاع و پیروی از خطوط اصلی نمود. به گفته ی " دکارت " همیشه در شهر ها مسوولان معینی بودند که وظیفه ی آن ها مراقبت از بنا های خصوصی بود تا به آرایش عمومی شهر کمک کنند.
معماری قرون وسطی موجب تحولات اساسی دیگری نیز در پوشش ساختمان گردید، تحولاتی مانند ظهور سطوح بزرگ باز شو ها و تاکید بر نقش بصری و ارتباطی پوشش. در معماری این دوران تفسیر جدیدی از دیوار ، نور و فضای معماری ارائه شد و بخش غیر سازه ای پوشش ساختمان از قسمت باربر آن جدا و قابل تشخیص گشت. جدا شدن قسمت باربر از غیر باربر بنا باعث افزایش قابلیت های طراحانه ی پوشش ساختمان گردید.

نما رنسانس

انسان رنسانسی معتقد به نظم حاکم بر جهان بود، لذا می خواست این نظم نیز در خانه وشهرش  منعکس گردد. به علاوه در دوره رنسانس این اعتقاد پدیدار شد که معماری یک علم است و تمام اجزا آن باید در یک سیستم تناسباتی و ریاضیاتی جای بگیرند و یکپارچه شوند، بنا بر این خیابان های شهر صورتی مستقیم یافتند که از خطوط افقی و تکرار عناصر یکنواخت شکل گرفته بودند. به همین دلیل نمای دو بعدی ساختمان در این دوره اهمیت یافت و خطوط افقی مستقیم بام، بدون شکستگی، قوس های نیم دایره ای، قرنیز ها، سنگ های بالای سر در ها و پنجره ها و ستون های جلوی بنا به عنوان عناصر اصلی نما مطرح گشتند. 
در کلیسای " سنت ماریا نولا " ، اثر آلبرتی نما موجودیتی مستقل از داخل بناست. 

 " پالازو رچلی " اثر " آلبرتی " نمونه ای از خانه ی رنسانسی است. در این دوران سطح و تعداد بازشو ها در نما فزایش یافت. 

اشتراک

دیدگاه دیگران (بدون دیدگاه)...

Leave a reply

نام:: فیلد اجباری.
آدرس رایانامه: فیلد اجباری. غیر فعال
وبسایت::
کد امنیتی:: فیلد اجباری.
دیدگاه: فیلد اجباری.