ضرب المثل های محلّی
"بیلدوُری وُ بیکوُری، آرد بختِه وُ جُو کَندِه"
مثل ها، حکمت های تجربی مردم و بازتابی از زندگی آنان هستند.
مطالعه ی مثل های هر قومی، به خوبی می تواند خلقیات، آداب و رسوم، عادات خوب و بد، هنجارها، حساسیت ها و یا علایق مردمان را نشان دهد.
ضرب المثل ها، می توانند ارزش ها و یا ضد ارزش های اجتماعی که مردم آن جامعه، آن ها را پذیرفته و یا رد کرده اند، منعکس کنند.
هنر مثل زننده،استفاده بجا ازضرب المثل ها در موقعیت ها و شرایط ویژه است. چراکه، در هر مثلی حکمتی نهفته است که باید فرد بتواند آن حکمت منطبق با موضوع را با فراست و ززیرکی دریابد، در غیر این صورت،مثل، کارآیی ندارد
یکی از قالب های برای بیان مثل ها، "داستان ها"هستند با موضوعات و محتوای متفاوت.
برخی از این داستان های مثلی، کارکرد اجتماعی دارند و برشی از یک زندگی خانوادگی را نشان می دهند مانند مورد ذکر شده در بالا.
ریشه ی این ضرب المثل برمی گردد به داستانی عامیانه که گویند:
"در زمان های گذشته،مرد کشاورزی بود که به خانواده اش خیلی سخت می گرفت و هنگامی که از زمین کشاورزی به خانه برمی گشت، بیش از حداظهار خستگی می کرد و مدام از اهالی خانه ایراد می گرفت و دائم پی بهانه برای اذیت و آزار آنان بود.
تا این که روزی اهل خانه از بهانه جویی های او به تنگ آمدند و زنش به او گفت که ما، هم در خانه، خسته می شویم، ما، هم کارداریم و بیکار نیستیم. اما مرد نپذیرفت و بر حرف خود اصرار و پافشاری می کرد.
فکری به ذهن زن رسید، او به مرد گفت بیا، یک روز جایمان را عوض کنیم یعنی، زن به جای مرد کار کند و مرد کار و مسئولیت زن را در خانه، انجام دهد.
روز موعود فرارسید و آن روز قرار بود زن، نان بپزد، از آن جایی که، زن بسیار عاقل بود قبل از رفتن سر زمین کشاورزی، الک را خیس کرده و آن را برای بیختن آرد گذاشت، مرد شروع کرد به بیختن آرد، اما، چون الک خیس بود آردی بیخته نمی شد خلاصه نزدیک غروب بود و مرد هیچ کاری انجام نداده بود، این بود که با خود گفت:"آرد بخته و جو کنده، بیلدوری و بیکوری"و این جمله ضرب المثل شد.
پیام دیگر داستان :
هر کسی در کار خود خبره است و از ریزه کاری ها و جزییات آن خبر دارد.
هر کاری هر چند ساده باشد، برای انجام آن اطلاعاتی لازم است که اگر کسی آن اطلاعات را نداند، از عهده ی آن کار برنمی آید.
کار کسی را کوچک و حقیر نشماریم و کار خود را بزرگ و مهم
گاهی افراد، کار خود را بسیار مهم یا دشوار جلوه می دهند در حالی که واقعیت غیر از این است.
اما قضاوت در باره ی پیام داستان و زیرکی شخصیت زن این قصه را به عهده ی خوانندگان بزرگوار می گذارم.
دیدگاه دیگران (بدون دیدگاه)...
Leave a reply