جایگاه سبك سازی در معماری
معماران، مهندسان و اندیشمندان همواره تمامی فكر و توان خویش را
در راه ساخت مسكن مناسب صرف كرده اند. از همین رو روش های تولید مسكن و ساختمان، تهیه
مصالح مناسب و ارزان قیمت و نیز حل مسایل حاشیه ای مسكن و مسایل شهری و محیطی آن مهم
ترین مشكلاتی بوده كه معماران و مهندسان در این رابطه با آن دست به گریبان بوده اند.
با پیشرفت تمدن بشری یا دوره صنعت مهم ترین مساله تغییر و نوع ساخت و ساز بود به طوری
كه در این دوره مهندسان توانستند علاوه بر گسترش تكنولوژیكی و فن آوری، از طریق گسترش
علوم مختلف مسایل مهم تری را پیگیری كنند و حتی بر بلایای طبیعی نیزفائق آیند .از طرف
دیگر گسترش علوم و فنون موجب ارتقای ارتفاع ساختمان ها و بلندمرتبه سازی شده است. در
همین راستا صادرات و واردات مصالح ساختمانی به منظور برهم زدن محدودیت تهیه مصالح و
نیز افزایش مقاومت در مقابل بلایای طبیعی مانند زلزله، گسترش پیدا كرد. بنابراین در
دوران مختلف زمان ، به اقتضای فرهنگ و باورهای مردم همچنین امکانات موجود ، مهندسان
شیوه های متفاوتی را در طراحی ساختمانها بکار بردند و بدین ترتیب سبکهای معماری با
خصوصیاتی منحصر به فرد پدید آمدند.
یکی از سبک هایی که در دهه هشتاد در معماری اروپا مطرح شد سبک های-
تک یا تکنولوژی بسیار پیشرفته بود. معماران این سبک تکنولوژی را دستاورد بزرگ مدرنیته
و مهم ترین عامل توسعه و پیشرفت در قرن بیستم می دانند. از نظر آنها، عصاره و مشخصه
هر عصر در معماری آن دوره شکل کالبدی یافته است. به عنوان نمونه، معابد یونان باستان
با آن نظم و تناسبات کامل هندسی، تبلور ذهنیت کمال گرای یونانیان باستان است و بناهای
عظیم روم باستان، نمایش قدرت امپراتوری و حکومت سزارها می باشد و بالاخره کلیساهای
سر به فلک کشیده گوتیک نمایش دهده قدرت کلیسا و ذهنیت قرون وسطا است. به همین ترتیب،
ساختمان های امروز می باید نمایش دهنده عصارة فکری و تکنیکی عصر حاضر یعنی تکنولوژی
باشد.
در واقع طرفداران سبك های-تك همانند مدرنیست های دهه 1920 معتقدند كه چیزی به نام وجود دارد و معمار موظف است كه روح دوران خود را در كارهایش منعكس كند . روح زمان ما ، بنا به اعتقاد معماران های-تك ، در تكنولوژی پیشرفته نهفته است. بنابراین معماری می باید با این تكنولوژی درگیر شود
آنان می پرسند: چرا ساختمانها باید از فرهنگ صنعتی جدا باشند ؟ چرا باید همچنان به ایجاد ساختمانهایی از مصالح حجیم ، سنگین و غیر منطقی مانند آجر ، بتن و چوب بسازیم در حالیكه می توانیم از نور و دقت فلز و شیشه كه از قبل در كارخانه ها ساخته شده و در سایت به راحتی به هم بسته می شوند بهره ببریم؟
و اما معماری های-تك دقیقا به چه معناست؟؟
نظریات و مبانی معماری مدرن و های ـ تک در اصول، بسیار به یکدیگر
نزدیک است و می توان گفت که معماری های- تک فرزند خلف معماری مدرن است. ولی از نظر
شکلی تفاوت های بین این دو مکتب معماری مشاهده می شود. به طور کلی می توان بیان کرد
که آن سادگی و بی پیرایگی که در معماری مدرن وجود دارد در های ـ تک ملاحظه نمی شود
واگر معماران مدرن در طرح های خود ماشین را به نمایش می گذارند، معماران های ـ تک داخل
ماشیین و اجزاء آن را نشان می دهند.
باید گفت مصالح شاخص این شیوه معماری را فلز و شیشه تشکیل می دهد که:
وضوح و صداقت و شفافیت را نمایان می كند .
عموما تصویری از صنعت و تولید را بر ذهن بر جای می گذارد .
با مشاهده نمونه بناهای آن اینگونه به نظر می رسد كه در این نوع ساختمان سازی ، صنایع تكنولوژیكی و تصویری بیشتری نسبت به سایر بناها به كار رفته است .
و در نهایت نمایانگر كارایی بیشتر و انعطاف پذیری كاربرد می باشد .
معمار سبك های-تك معماری را شاخه ای از تكنولوژی و صنعت دانسته و نتیجه كار خود را ساختمانی كار آمد و مفید می بیند ، نه هنری و سمبلیك . البته نوعی تضاد نیز دیده می شود : معماری هر چند سخت تلاش كند ، نهایتا نمی تواند مطلقا كاربردی باشد . یك ساختمان اصیل های-تك بیشتر از اینكه تكنولوژی را جهت بهبود عملكرد به كار برد ، به نمادی از تكنولوژی تبدیل شده است . ایجاد یك دیوار آجری باربر به مراتب ارزانتر و سریع تر است . در حالیكه معمار های-تك ترجیح می دهد قابی از استیل و پانلهای سبك فلزی طراحی كند . زیرا این نوع فناوری با روح زمانه هماهنگی بیشتری دارد .
در این نوع معماری سمبلیسم و ایجاد منظره و نماد بصری نقش زیادی
ایفا نمی كند . الگوهای سبك های-تك ، عموما سازه استیل اكسپوز ، داكتهای تهویه نمایان
، پوسته های عملكردی و بسیاری دیگر از این قبیل می باشد كه البته از نظر اجرایی و اقتصادی
مقرون به صرفه نیست . بنابراین می توان گفت این شیوه معماری به نام تکنولوژی پیشرفته
یاهای – تک شناخته شده ولی لزوما در همه بناهای
سبک تكنولوژی خارق العاده و کارآمدی به كار نرفته است . علاوه بر این این سبك را می
توان به شیوه معماری خاص معمارانی چون ریچارد راجرز ، نورمن فاستر، نیكلاس گریمشاو
و مایكل هاپكینز اطلاق كرد كه طی بیست سال گذشته بناهایی را با ویژگی های معماری های-تك
طراحی كرده اند . این چهار معمار رهبران سبك معماری های-تك به شمار می روند . این سبك
لایحه یا مقررات مشخصی ندارد ، اما اكثر فعالان آن ایده ها ، نظریات و زمینه های فكری
مشتركی دارند . این افراد در روند شكل گیری سبك های-تك با یكدیگر همفكری ، همكاری و
گاهی رقابت داشته اند . ریچارد راجرز در مصاحبه خود با تلویزیون بی بی سی عقیده خود
درباره معماریهای تک را چنین بیان می کند: ایده هایی که معماری می کنیم، از خیلی لحاظ
ریشه در باورهای ما دارد و به این ربط پیدا می کند که ما ساختمان را مثل یک کتاب بخوانیم.
برای اینکه ساختمانی خوانا باشد، باید جریان ساختن آن قابل روئیت باشد. این شیوه ای
است که ما معماری می کنیم و احساس ما این است که این کار در گذشته هم انجام می شده
است این موضوع اصلاً تازگی ندارد، کلیساهای عظیم گوتیک مثالی بسیار روشن است. زمانی
که آب از درون ناودان شرشر کنان تخلیه می شود، خیلی هیجان انگیز است.
و در جایی دیگر می نویسد: تکنولوژی به ما کنترل بیشتری عرضه می کند و نه کمتر. ساختمان های آینده بیشتر شبیه روبات خواهند بود تا معبد. مانند آفتاب پرست، آنها خود را با محیط پیرامون تطبیق می دهند. شاید بتوان زیر بنای فکری این سبک را در جمله راجرز خلاصه کرد که می گوید در عصر مُدرن باید در ساختمان های مدرن زندگی کرد.
لوكوربوزیه خانه را ماشینی برای زندگی تعریف كرده است ، ولی خانه
های او با تكنولوژی مبتدی طراحی شده اند و هیچ شباهتی به ماشین ندارند . این در حالی
است كه معماران های-تك دید ماشینی دارند . از نظر آنها ماشین فقط یك سمبل نیست . بلكه
منبعی از تكنولوژی ، تصور و خلاقیت است . بصورت انبوه تولید می شوند ، متحرك و قابل
حمل هستند و از مواد مصنوعی مانند فلز ، شیشه و پلاستیك ساخته می شوند . اینها خصوصیاتی
هستند كه به نقاط مرجع معماری های-تك تبدیل شده اند .
ادامه دارد...
دیدگاه دیگران (بدون دیدگاه)...
Leave a reply