به گزارش
ارگان معماری:مجتمع مسکونی زیمن اشتات برای اقشار کم درآمد و کارگران نیروگاهی، در حومه ی شهر برلین آلمان و در یک سایت وسیع ساخته شد. مدیر طرح این پروژه مارتین واگنر، مسئولیتی برای طرح بالادست سایت به هانس شارون واگذار کرد که شامل پروژه هایی از والتر گروپیوس، هوگو هرینگ و آلفرد فوربات بود.
شارون برای طرح خود، گوشه
ای از سایت را انتخاب کرد که توسط قوسی از خط آهن از سایت اصلی جدا شده
بود. او سه تیپ اقامتی ساختمانی مجزا طراحی کرد که در پاسخ گویی به شرایط
ویژه ی سایت آرایش یافته بودند؛ که نه از جهت جاده های دسترسی و نه از بلوک
های (زیلن بو) در جهت شمالی جنوبی تبعیت می کرد. فرم این بلوک ها، بیشتر
پاسخی به طراحی و چیدمان آپارتمان ها است، تا این که روش مرسوم مدرنیستی
قرار دادن آپارتمان ها در حجمی بیرونی و یا سازماندهی سازه باشد.
پیتر بلاندن جونز با استناد به طرحش در رساله ی 1978 با نام (بی نظمی تعمدی)، این نکته را مطرح ساخت که در واقعیت، هندسه ی کامل در ترسیمات پلان، لزوماً منتج به روابط فضایی مناسب نخواهد بود و نیز این نکته را مطرح کرد که طراحی های شارون احساس بهتری را از فضا القاء می کند؛ امری که کمبود آن در بقیه ی طرح های این سایت (و عملاً در بسیاری از طرح های خانه سازی مدرنیسم)، احساس می شد.
سه بلوک طراحی شده توسط شارون، جنبه های مختلفی از طراحی را کند و کاو می کنند. همه ی آن ها دارای دسترسی مشابه از پله ها، یعنی دو واحد از هر پاگرد بوده و عمق همه ی بلوک ها 9 متر (30 فوت) می باشد.
تیپ A از پلکانی پیش آمده در مقبل نمای ساختمان استفاده کرده، بالکن ها را در دو طرف پلکان قرار داده و از پلکان به عنوان شکست زاویه ی بین دو واحد استفاده می کند. مسیرهای دسترسی و گردش به دو لابی کوچک محدود شده اند، یکی در سمت ورودی و دیگری در قسمت حمام و اتاق خواب؛ این بدان معناست که بیشترین مقدار فضا می تواند به نشیمن اختصاص یابد که تمامی عرض ساختمان را در بر می گیرد.
در تیپ B فضای نشیمن در مرکز پلان قرار دارد که با قرار دادن پنجره هایی در دو سمت نمای سختمان، فضا را می گستراند. این تیپ دارای قاب های پنجره ای عمیق در یک طرف ساختمان و ایوان های تو رفته در دل ساختمان در سمت دیگر بوده و بنابراین فضای داخلی را به سمت بیرون می گستراند؛ فضاهای دیگر دارای دسترسی از نشیمن هستند.
سومین گزینه یعنی تیپ C، پلان را چرخانده است تا این که بتوان پلکان و قسمت های نشیمن را به صورت یک گزینه ی دیگر، در سمت دیگر ساختمان قرار داد و بتوان از تراس های بیرون زده هم به شکل مستطیلی و هم به شکل قوسی استفاده کرد.
شارون گونه ای اولیه از این نوع خانه سازی در ویسنهاف زیدلانگ در 1927 طراحی کرده بود؛ وی در آلمان نیز تا دهه ی 1940 و 1950 به این نوع روش طراحی ادامه داد و هم از طرح های یکبار مصرف و هم از طرح های خانه سازی اجتماعی استفاده کرد. در پاسخ به سایتی با دو بلوک کاملاً متفاوت پروژه (رومئو و ژولیت) در اشتوتگارت یکی از بهترین طراحی های او شناخته شده است؛ یک برج با دسترسی عمودی و یک بلوک صفحه ای با دسترسی افقی که هر دو دارای شیوه ی طراحی قوسی و شعاعی می باشند تا بتوان بیشترین مقدار دیدهای متفاوت از ساختمان را به دست آورد.
دیدگاه دیگران (بدون دیدگاه)...
Leave a reply