تير

اَرگان معماری می نویسد: تيرها قسمتي از ساختمان بتوني ميباشند كه بار سقف را به ستون منتقل نموده و ستون به پي و بالاخره پي به زمين منتقل مي نمايد بعد از اتمام بتون ريزي كليه ستونها و قالب برداري از آنها اقدام به قالب به قالب بندي تيرهاي اصلي مي نمايند درساختمانهائي كه سقف آن تيرچه بلوك بوده و يا دال بتوني ريخته شده در محل ميباشد معمولاً سقف و تير را يك پارچه بتون ريزي مي نمايند ولي در ساختمانهائي كه از سقف پيش ساخته استفاده مي نمايند . ابتدا تيرهاي اصلي را آرماتور بندي نموده و بتون ريزي مي نمايند آنگاه سقف را روي آن قرار ميدهند .

تتيرهاي بتني اغلب با مقطع مربع و يا مستطيل مي باشد در ساختمانهاي بتوني از تير T شكل نيز استفاده مي نمايند مقطع تيرها درساختمانهاي بتوني معمولي در تمام طول تير تغيير نمي‌كند ولي گاهي براي طرفه جوئي مقطع تير را در طول تير تغيير ميدهند و يا بصورت ماهيچه در نزديكي تكيه گاه سطح مقطع را اضافه مي‌نمايند ولي در هر حال تغيير سطح مقطع بايد بصورت تدريجي بوده و نسبت افزايش ارتفاع و يا عرض در طول تير از 1 به 3 تجاوز ننمايد .

گذاشتن يك رديف آرماتور طولي در بالا و يك رديف آرماتور طولي در پائين اجباري بوده و حداقل قطر اين آرماتورها 10 ميليمتر مي باشد و اين آرماتورها بايد وسيله تنگ به يكديگر بسته شوند . حداقل سطح مقطه آرماتور كششي در تيرها نبايد از 25/0 درصد سطح مقطه بتون كمتر باشد و حداكثر آن با توجه به نوع فولاد و بتون مصرفي تعيين مي شود . ولي حداكثر فولاد كششي به 3 درصد مقطع بتون محدود مي گردد .

حداقل فاصله آرماتورها از همديگر 3 سانتيمتر مي باشد اگر قراردادن كليه آرماتورها در تير ممكن نباشد مي توان جان تيز را بصورت پاشنة دار اجرا نمود . ولي نبايد بيش از  سطح مقطع آرماتور كششي در پاشنه قرار گيرد . حداقل پوشش بتون روي تنگها 5/1 سانتيمتر مي باشد اين مقدار در صورتي است كه تير در معرض عوامل مخرب و عوامل جوي قرار نداشته باشد .

بايد كليه قفسه ميله گردهاي تير از سطح قالب چند سانتيمتر بالاتر قرار گيرد تا كليه ميله گردها در بتون غرق شود براي اينكار بايد قطعات ريز سنگ و يا بتون زير قفسه آرماتور تير قرار داد و همچنين مي توان قطعه اي ميله گرد به كلفتي ضخامت بتون پوشش روي تير در زير تنگ يا خاموت قرار داد كه با قرار گرفتن اين ميله گرد به روي سطح قالب كليه قفسه آرماتور بندي باندازه ضخامت اين ميله گرد از سطح قالب بلندتر قرار مي گيرد .

فاصله اين ميله گردها بايد بر حسب قطر آرماتور تير طوري باشد كه كليه قفسه ميله گرد در يك سطح قرار گيرد اين فاصله در حدود 80 الي 90 سانتيمتر كافي است .

تمام آرماتورهاي طولي بايد در محل تلافي به آرماتورهاي عرضي بسته شوند آزاد بودن آرماتور طولي در هيچ شرايطي مجاز نيست .

آرماتورهاي عرضي بصورتهاي فوق مي باند استفاده از قلاب فقط در تيرهائي به عرض 10 سانتيمتر مجاز مي باشد .

استفاده از ركابي بشرطي مجاز مي باشد كه آرماتورهاي دال از قسمت بالاي تير عبور كرده و انتهاي ركابي در بتون محصوربين اين آرماتورها بخوبي مهار شده باشد .

استفاده از تنگ در تمام شرايط مجاز است و بايد انتهاي آن به خم غير نود درجه ختم شده و حتي المقدور در منطقه فشاري بتون مهار گردد .

اگر براي پوشش تير يا سقفي درساختماني از سقف كاذب استفاده مي شود بايد در موقع آرماتور بندي وقبل از بتون ريزي ميله گردهائي در آرماتوربندي پيش بيني نموده تا بعداً سقف كاذب را به آنها متصل نمايئم . زخمي كردن روي تيز و يا تيرچه براي جوش دادن ميله گردهاي سقف كاذب بهيچوجه مجاز نمي باشد . اكر عرض تير از 35 سانتيمتر تجاوزنكرده و يا تعداد آرماتورهاي طولي در مطنقه كشش از 6 عدد بيشتر نباشد مي توان ازركابي و يا تنگ ساده استفاده نمود ولي اگر تير و تعداد ميله گردها از مقادير فوق تجاوز نمايد بايد از آرماتورهاي عرضي سه شاخه و چهار شاخه استفاده نمود حداقل قطر آرماتور عرضي 6 ميليمتر مي باشد واگر ارتفاع تير از 60 سانتيمتر تجاوز كند حداقل قطر آرماتور عرضي 10 ميليمتر مي باشد و در هر حال نبايد قطر آرماتور عرضي از  قطر بزرگترين آرماتور طولي كمتر باشد سطح مقطع كل آرماتورهاي عرضي نبايد از d.s 15/0 كمتر اختيار شود كه در آن dعرضي تير و d عرض تير و sفاصله تنگنها مي‌باشد .

فاصله اولين تنگ از بر تكيه گاه نبايد از 5 سانتيمتر كمتراز و از  بيشتر باشد .

در موقع بتون ريزي تيرها بايد توجه نمود كه مخصوصاً بتون در زير شبكه ميله گرد رفته و كليه آهن هاي طولي و مخصوصاً آهنهاي عرضي در بتون غرق شده و حداقل بتون 5/1 تا 2 سانتيمتر روي آهنها را بپوشاند اين كار با ويبره كردن بتون و كوبيدن آن را به راحتي ميسر است . چنانچه بعد از قالب برداري مشاهده نموديم كه بعضي از نقاط ميله گردهاي طولي و عرضي بوسيله بتون پوشيده نشده است بايد اين نقاط را بوسيله ملات ماسه سيمان بپوشانيم . از پوشانيدن نقاط مذكور بوسيله گچ و خاك و يا گچ بايد خودداري شود . پوشانيدن نقاط مذكور بوسيله ملات ماسه سيمان حتماً بايد قبل از گچ كاري انجام شود .

سقف سازي

كليات

عمليات سقف سازي بايد بر اساس جزئيات مندرج در نقشه هاي اجرائي ، مشخصات فني خصوصي و دستورات دستگاه نظارت صورت گيرد . بسته نوع اسلكت ساختمان ، بايد براي انجام كار ممتد و بدون وقفه بر اساس برنامه زمانبندي اجراي عمليات ، تدابير لازم اتخاذ شده باشد . قبل از شروع سقف زني ، اسكلت اصلي ساختمان از نظر تكيه گاهها ، اتصالات فلزي ، آرماتوريها و مجموعه قالب وداربست ، بايد مورد بازديد دستگاه نظارت قرار گيرد تا پس از تاييد ، عمليات سقف زني شروع شود . بدون اجازه قبلي دستگاه نظارت ، پيمانكار حق شروع كار را نخواهد داشت ، نوع مصالح ،‌كنترل كيفيت ، نحوه اجرا و روشهاي حفاظتي سقف تا رسيدن به مقاومتهاي لازم بسته به نوع سقف ، بايد مطابق مندرجات اين نشريه باشد . به علاوه رعايت نكات زير در اجراي سقفها الزامي است .

سقفهاي آجري ( طاق ضربي )

تير آهنهاي طاق ضربي باي با فواصل حداكثر 1 متر در محلهاي خود ثابت شوند . در صورتي كه تيرها روي ديوار حمال قرار مي‌گيرند ، توصيه شود كلافي از تير آهن براي جلوگيري از رانش در دهانه‌هاي كناري به كار گرفته شود . اين تير آهن بايد به كمك ميل مهارتهايي مطابق نقشه هاي اجرايي نقشه هاي اجرايي در محل خود تثبيت شود . تير آهنها قبل از نصب ، بايد كاملاً تميز شده و با ضد زنگ آميزي شوند . ضخامت طاق ضربي معمولاً نيم آجر مي باشد ، مگر اينكه در نقشه ها و دستورالعملها مشخصات ديگري درخواست شده باشد . اجراي طاق زني بايد از طريق سقف ، شروع و در وسط ختم شود . خيز طاق در هر دهانه حداكثر 4 سانتيمتر مي باشد . سقف زني با ملات گچ انجام مي شود ، براي پر كردن درزها و حفره ها پس از اتمام سقف از دوغاب گچ طبق مشخصات مندرج در فصل ملاتها استفاده مي شود ، پيمانكار موظف است مطابق نقشه هاي اجرايي روي سقف را از مواد سبك پر كننده نظير پوكه معدني يا صنعتي و ساير مصالح مشابه و مورد تاييد ، پر و كرم بندي نمايد ، حداقل ضخامت مواد پر كننده ، 5 سانتيمتر است .

سقفهاي بتني درجا 

اين نوع سقفها شامل سقفهاي پوسته اي نيم استوانه اي يا گنبدي دالهاي يكطرفه ، دالهاي دو طرفه ، دالهاي قارچي و .. مي باشد . تيرهاي اصلي و فرعي به صورت يكپارچه با دال سقف اجرا مي شوند . پيمانكار موطف است قبل از بتن ريزي صحت انجام قالب بندي و آرماتوربندي و انطباق آنها نقشه هاي اجرايي را به تائيد دستگاه نظارت برساند . عمليات ساخت بتون ، حمل ، ريختن و نگهداري آن ونيز قالب بندي و آرماتوربندي ، بايد بر اساس مندرجات مشخصات فني خصوصي صورت گيرد .

سقفهاي بتني پيش ساخته 

نحوه نصب ، جزئيات اجرايي و نحوه اتصال و نحوه اتصال سقف به عضوهاي باربر ساختمان ، بايد بر اساس مندرجات نقشه هاي اجرايي و دستورالعملهاي دستگاه نظارت صورت گيرد . تهيه مصالح، ساخت واجراي كارهاي بتني بر اساس مندرجات اين نشريه مي باشد.

سقفهاي سبك ( سقف با تيرچه وبلوك ) 

اين سقفها از نوع سقفهاي مجوف بوده وب ه علت سهولت اجرا و اقتصادي بودن عايق بودن از نظر حرارت و صوت ، همواري سطح پس از نازك كاري و بالاخره سرعت اجرا ، داراي كاربرد وسيعي مي باشند . بسته به نوع استفاده از سقف از نظر بارهاي زنده وارد بر آن ، ابعاد مشخصات و جزئيات اجرايي ،بايددر نقشه ها ذكر شود و پيمانكار موظف است بر اساس دستورات دستگاه نظارت نسبت به ساخت و نصب سقف اقدام نمايد . چنانچه پيمانكار از مصالح ساخته شده توسط ساير سازندگان استفاده نمايد ، موظف است قبلاً مشخصات و جزئيات فني آنها را بررسي و انطباق با مشخصات فني قرارداد و مندرجات اين نشريه در اختيار دستگاه نظارت قرار دهد . اجراي سقفهاي تيرچه بلوك ، بايد بر اساس مندرجات آخرين ويرايش نشريه شماره 82 دفتر تدوين ضوابط و معيارهاي فني باشد .

تيرچه ها

تيرچه ها

تيرچه هاي پيش ساخته از فلز يا تركيبي از فلز و بتن به عنوان بخشي از سيستم باربر سقف به كار مي روند . تيرچه هاي بتن آرمه به روشهاي زير ساخته مي شوند :

الف ـ تيرچه بتني و خرپاي فلزي

بسته به نوع و ميزان بار زنده وارد بر سقف ، دهانه و فواصل تيرچه‌ها ، ابعاد تيرچه متفاوت مي باشد . حداقل ضخامت بتن تيرچه 40 ميليمتر و حداقل عرض آن 100 ميليمتر است . ميلگردهاي كششي و فشاري اصلي ، آجدار و حداقل قطر آنها 8 ميليمتر ، ميلگردهاي مهاري از نوع ساده و حداقل قطر آنها 6 ميليمتر خواهد بود .

ب ـ تيرچه هاي با قلب سفالي

مشخصات اين تيرچه ها عيناً مانند تيرچه هاي رديف الف است ، با اين تفاوت كه از يك قالب سفالي براي بتن ريزي اطراف ميلگردهاي اصلي تيرچه استفاده مي شود . اين نوع تيرچه ها را اصطلاحاً تيرچه هاي فوندوله دار مي گويند .

پ : تيرچه هاي فلزي با جان باز

در اين تيرچه‌ها بال فوقاني از يك تسمه يا دو ميلگرد و بال تحتاني از يك تسمه تشكيل شده است . دو بال توسط يك ميلگرد خم شده ، كه نقش جان باز را ايفا مي‌كند ، به يكدگر متصل مي‌شوند . در فاصله تيرچه‌ها از بلوكهاي پيش‌ساخته بتني ، سفالي و يا طاق ضربي استفاده مي‌شود. انواعي از اين تيرچه‌ها كه بر پايه ضوايط انجمن تيرچه‌هاي فولادي و انجمن ساختمانهاي فولادي امريكا ،

طرح و محاسبه و اجرا مي‌شوند ، از نوع خود ايستا بوده و هنگام عمليات اجرايي نياز به شمع بندي ندارند و قادرند بارهاي اجرايي را مستقيماً تحمل نمايند و از اين رو براي مواردي كه ارتفاع طبقات زياد و شمع بندي دشوار و پر هزينه است ، بسيار مناسب هستند . عمليات بتن تكميلي در اين نوع پوشش عيناً شبيه سقفهاي تيرچه و بلوك متداول است . طرح و اجراي سقفهال يا ترچه هاي فلزي با جان باز ، بايد بر اساس مندرجات نشريه شماره 151 دفتر تدوين ضوابط و معيارهاي فني باشد .

ت : تيرچه هاي پيش‌ تنيده

در سقفهاي تيرچه بلوك براي اماكن با بار زنده و اماكن نيمه صنعتي ، استفاده از تيرچه هاي پيش تنيده متداول است . ساخت تيرچه‌هاي پيش تنيده معمولاً در كارخانه‌ انجام مي شود ، بدين معني كه قبل از بتن ريزي سيمهاي مخصوص ( واير ) با روشهاي مورد تأييد شيده و سپس بتن ريخته مي‌شود ، پس از گيرش بتن كابلها آزاد مي‌شوند .

قطعات پر كنده

اين قطعات هم به عنوان قالب براي رسختن بتن دال عمل نموده و هم عايق حرارتي و صوتي بسيار مناسبي براي سقف به شمار مي‌آيند . اين قطعات با اشكال مختلف از سفال ، بتن يا مصالح ديگر ساخته مي‌شوند .

بتن پوشش

بتن دال كف به عنوان پوشش و قسمت فشاري مقطع T در اين سقفها عمل مي‌نمايند . حداقل ضخامت آن 5 سانتيمتر و حداقل رده ان 25 c است .

مصالح

ويژگي مصالح بتن نظير شن ، ماسه ، سيمان ، و آب ، نحوه ساخت ، حمل ، ريختن ، عمل آوردن و نگهداري بتن ، بايد منطبق با مندرجات فصول دوم و پنجم اين نشريه و دستورات دستگاه نظارت باشد .(با اَرگان معماری همراه باشید)

نحوه اجرا

ابتدا بايد تيرچه ها روي پلهاي اصلي ، اعم از تيرهاي فلزي يا ديوارهاي باربر ، در ترازهاي مورد نظر كارگذاري شوند . چنانچه تيرهاي اصلي بتني باشند ، پس از بستن آرماتور تيرهاي اصلي، تيرچه‌ها با ريشه مناسب كارگذاري مي‌شوند . فاصله بين تيرچه‌ها با بلوكهاي مجوف پر شده و پس از نصب ميلگردهاي حرارتي و ميلگردهاي تكميلي بر اساس نقشه هاي اجرايي ، بتن دال سقف ريخته مي‌شود . آرماتورهاي اصلي تيرچه بايد به طول 15ـ10 سانتيمتر با تيرهاي اصلي درگير شوند و به هيچوجه نبايداين آرماتورها را به تيرهاي فلزي جوش داد . نظر به اينكه تيرچه هاي با جان باز قبل از يكپارچه شدن سقف قادر به تحمل سقف نيستند ، بايد توسط تعدادي چارتراش و پايه به نحو مناسب و مطمئني نگهداري شوند . در موقع اجرا بايد خيز مناسبي به طرف بالا به تيرچه ها داد تا پس از اجرا و يكپارچه شدن سقف و وارد شدن بارهاي وارده اين خيز حذف شود. مقدار خيز در كارگاه با تجربه به دست مي‌يد ، معمولاً با ازاي هر متر طول دهانه 2 ميلمتر خيز در نظر گرفته مي‌شود . در مورد بر چيدن پايه‌ها و پايه‌هاي اطمينان ، بايد مندرجات دآيين نامه بتن ايران مراعات گردد .

حمل‌ونقل انبار كردن تيرچه

حمل‌ونقل و انبار كردن تيرچه ها بايد با دقت ايجام شود زيرا در اثر كوچكترين بي احتياطي در موقع حمل‌ونقل و يا انبار آنها ممكن است تيرچه‌ شكسته و يا ترك بخورد و در موقع نصب نيز تركها مشاهده نشده و در دراز مدت موجب خسارات جبران ناپذير بشود . در موقع حمل‌ونقل بهتر است كه بوسيله دو نفر كارگر دو سر تيرچه گرفته شود . بطوريكه اگر طول تيرچه را به a نمايش دهيم بايد از محل  گرفته شود بطوريكه قسمت ازاد بين دو كارگر مساوي  باشد در موقع انبار كردن تيرچه‌هاي رديف اول را حداكثر بفاصله يك متر به يك متر چوب چهار تراشهاي قرار داده و تيرچه رديف بعد را روي آن قرار دهيم بايد دقت شود كه كايه چهار تراش هاي هر رديف در يك محور واقع شود . و فاصله تخته هاي كنار تا لبه تيرچه بيش از 20 تا 50 سانتيمتر نباشد . بدين طريق مي‌توان حداكثر تا 6 رديف تيرچه را روي هم انبار نمود . بهتر است تيرچه هاي هم طول با هم انبار شود زيرا در اين صورت در موقع استفاده از جابجائي بيهوده آن جلوگيري مي شود.

بلوك

بلوكهاي مورد استفاده در سقف هاي تيرچه بلوك معمولاً بتوني يا سفالي است هيچ گونه باري را تحمل نمي نمايد و فقط عنوان قالب مورد استفاده قرار مي‌گيرد . بلوك هاي سفالي از لحاظ وزن سبك تر بوده و بار كمتري را به ساختمان وارد مي نمايد عرض بلوكها معملاً 40 سانتمتر بوده گاهي نيز انها را تا 60 سانتيمتر هم مي‌سازند و ارتفاع آن تابع ضخامت سقف و بار سقف بوده و بين 20 تا 25 سانتيمتر است بلوك بايد طوري طرح شود كه به راحتي قابل حمل‌ونقل بوده و روي تيرچه قرار بگيرد .

بلوك ها داراي لبه اي هستند كه بوسيله آن برروي تيرچه قرار مي گيرند . اگر از تيرچه‌ با قالب سفالي استفاده مي‌شود بهتر است از بلوك سفالي نيز استفاده گردد زيرا به علت هم رنگ بودن مصالح بعد از سفيد كاري روي سقف ايجاد سايه نمي‌نمايد .

ميله گردهاي ممان منفي

با فرض اينكه تكيه گاه تيرچه‌ها گيردار فرض مي‌شود در محل تكيه گاه مماني ايجاد مي‌گردد كه مي‌بايد بوسيله ميله‌گردي تحمل شود به اين لحاظ اگر دو عدد تيرچه به يك تير خم شود ميله‌گرد فوقاني تيرچه‌ها را بوسيله قطعه ميله‌گردي به طول 2 تا 5/2 متر به همديگر متصل مي‌نمايند قطر اين ميله‌گرد بوسيله محاسبه تعيين مي‌گردد و معمولاً از ميله‌گردي به قطر 8 يا 10 يا 12 استفاده مي‌گردد . در آخرين دهانه كه تيرچه به يك تير ختم مي‌گردد نيز ميله‌گردي را به‌صورت گونيا خم نموده و قسمت كوتاه گونيا را داخل آهنهاي تير يا ميله‌گردهاي بتوني قرار داده و قسمت مستقيم را روي ميله‌گرد فوقاني تيرچه گذاشته و چند جاي آن را با سيم آرماتوربندي مي‌بندند به اين قطعات ميله‌گرد ممان منفي مي‌گويند .

ميله‌گرد حرارتي

بعد از اتمام سقف و گذاشتن كليه آهنها يك سري ميله‌گرد در جهت عمود بر ميله‌گردهاي بالاي تيرچه به فاصله تقريبي 25 الي 40 سانتي‌متر قرار مي‌دهند قطر اين ميله‌گردها به وسيله محاسبه تعيين مي‌شود و معمولاً ميله‌گردي با ثطر 6 يا 8 يا 10 ميليمتر مي‌باشد به اين آهن‌ها ميله‌گرد حرارتي مي‌‌‌گويند اين ميله‌گردها بايد به كليه آهن‌هاي تيرچه با سيم آرماتوربندي بسته شود .

كلاف عرضي

از دهانه 2/4 متر به بالا در وسط دهانه بين بلوك‌ها ( عمود بر جهت تيرچه ) فاصلة در حدود حداقل ده سانتيمتر قرار مي‌دهند و زير اين فاصله را تخته‌اي قرار داده و درون اين فاصله حداقل 2 ميله گرد به قطر 10 ميليمتر يكي بالا و يكي پايين قرار مي‌دهند ميله گرد بالا را به ميله‌گردهاي بالايي تيرچه مي‌بندند و ميله‌گرد پائين را هم به آهنهاي مارپيچ تيرچه متصل مي‌نمايند و اين فضا بعد از آنكه بوسيله بتون پر شد مانند تيري عمود بر تيرچه‌ها قرار گرفته و در مقابل ممانهاي وسط تيرچه مقاومت خواهند نمود و براي دهانه‌هاي بيش از 6 متر دو عدد كلاف عرضي با فاصله‌هاي مساوي در نظر مي‌گيريم

براي اطمينان بيشتر بهتر است كلاف عرضي را از دهانه 5/2 متر به بالا ايجاد نمائيم .

قلاب اتصال

در ساختمانهايي كه اسكلت آن فلزي است ميله‌گردهاي تيرچه روي نيمي از بال پل قرار مي‌گيرند كه پهناي آن در حدود 2 تا 3 سانتي‌متر مي‌باشد .

در شرايط عادي اين تكيه‌گاه كافي است ولي اگر سقف در اثر نيروي زلزله جابجا شود تيرچه از تكيه گاه خود خارج شده و سقف سقوط خواهد كرد .

براي جلوگيري از اين عيب ميله‌گردهائي را كه قطر آن بوسيله محاسبه تعيين مي‌شود و معمولاً از ميله‌گردهايي به قطر 12 يا 14 ميليمتر استفاده مي‌شود به شكل زير خم مي‌كنند و بوسيله آن تيرچه و آهن پل را بهمديگر متصل مي‌نمايند .

در شكل بالا َd بايد مساوي عرض جان پلي باشد كه تيرچه به آن ختم مي‌شود زاويه‌هاي aو B بايد 45 درجه باشد و طول d با توجه به طول دهانه بوسيله محاسبه تعيين مي‌گردد و درجه و در حدود 40 الي 50 سانتي‌متر است و بايد به ميله‌گردهاي هفت و هشت تيرچه بسته شود . گذاشتن اين قلاب‌ها براي ساختمانهايي كه اسكلت آن فلزي است الزامي مي‌باشد و بهتر است براي ساختمانهاي بتوني نيز گذاشته شود .

بتون ريزي

پس از چيدن تيرچه و بلوك و بستن آرماتورهاي تيرها و بستن ميله‌گردهاي ممان منفي و ميله‌گردهاي حرارتي و گذاشتن قلابهاي اتصال اقدام به بتون ريزي مي‌نمائيم قبل از بتون ريزي بايد يك بار ديگر كليه آرماتورهاي سقف كنترول شده و مخصوصاً فاصله آنها از يكديگر و اتصال آنها به همديگر بازديد شود و در صورت بي‌عيب بودن كار اقدام به بتون ريزي مي‌نمائيم .

بهتر است برنامه‌ريزي طوري انجام بشود كه كليه بتون سقف در يك روز ريخته شود اگر بعللي اين كار ممكن نشد بايد محل قطع بتون با نظر مهندس محاسبه باشد .

محل قطع بتون ريزي تيرهاي اصلي و فرعي بايد حتماً از ويبراتور استفاده شود بايد دقت شود كه فاصله بين بلوك‌ها كه تيرچه قرار دارد از بتون كاملاً پر شود . كلفتي بتون روي سقف بايد يكنواخت بوده و بايد در ضمن بتون ريزي و قبل از آنكه بتون كاملاً سخت شود روي آن بوسيله ماله كشي تخت گردد . حداقل ضخامت بتون روي بلوك 5 سانتي‌متر است براي سهولت كار در حين ماله‌كشي اين ضخامت را بوسيله يك قطعه آجر كه معمولاً كلفتي آن 5 سانتي‌متر است كنترل مي‌نمايند .

مراحل مختلف اجراء

بعد از ايجاد تكيه گاههاي موقت تيرچه‌ها را روي نيرهاي اصلي ( فلزي ـ بتوني ديوار آجري ) قرار مي‌دهدند . قبل از نصب تيرچه روي تيرهاي اصلي بايد دقت نمود كه ترك خوردگي و يا شكستگي در تيرچه موجود در تيرچه موجود نباشد . كمر تيرچه را به فاصله هاي حداكثر تا 5/1 متر بوسيله تيرهاي چوب نگاه مي‌دارند تا از شكم دادن آن جلوگيري بعمل آورند بهتر است تيرهاي چوي را طوري قرار دهند تا وسط تيرچه در حدود 2 تا 3 سانتيمتر بلندتر از سطح قرار گيرد .

اين خيز به دهانه سقف داشته و بوسيله مهندس محاسب تعيين مي‌گردد .تيرچه‌ها به فاصله تقريبي 40 سانتيمتر از همدگر قرار مي‌گيرند بعد از گذاشتن هر تيرچه فاصله آنرا تا تيرچه بعدي بوسيله گذاشتن يك عدد بلوك در ابتدا و يك عدد در انتهاي آن تنظيم مي‌نماند . از دهانه 20/4 به بالا كار گذاشتن ميله گردهاي كلاف عرضي اجباري است اين ميله‌گردها كه به صورت تيري عمود ر تيرچه ها بوده و در وسط دهانه قرار مي گيرند و مطابق آنچه كه قبلاً گفته شد براي دهانه‌هاي بيش از 6 متر دو كلاف عرضي بايد پيش‌بيني گردد كه با دهانه هاي مساوي قرار مي‌گيرند .

حداقل عرض اين كلاف 10 سانتيمتر و حداقل بايد به 2 عدد ميله گرد 10 يكي در بالا و يكي در پائين مجهز باشد . بهتر است اين ميله گردها به ميله گرد بالاي تيرچه و ميله گرد هفت و هشت تيرچه‌ها بسته شود .

در محل اتصال ترچه به تير اصلي يا ديوار بايد ميله گردهاي تيرچه لخت شده و در حدود 15 سانتمتر روي ديوار يا داخل آرماتورهاي تير اصلي قرار گيرد كه بعداً اين قسمت به وسيله بتون سقف پوشيده مي‌شود اگر پلهاي اصلي فلزي مي‌باشد نبايد ميله گردهاي ترچه را به آن جوش داد . اگر تيرچه وي ديوار آجري قرار مي‌گيرد بهتر است روي ديوار شناژ بالا طبق آنچه كه قبلاً گفته شد اجراءگردد ، وميله گرد ترچه داخل شبكه شناژ قرار گيرد .

براي عبور كانالهاي تأسيساتي ( كانال كولر ـ كانال تهويه مطبوع ـ كانالهاي فاضل آب و غيره ) بايد حتي‌الامكان سعي شود كه عرض كانالها از يك بلوك تجاوز نكند ولي چنانچه به عرض بيشتري احتياج پيدا كرديم بايد با قطع تيرچه در آن محل و مهار كردن ميله گردهاي تيرچه در آرماتورهاي عرضي محل عبور كانال را فراهم نمود . طبق شكل .

با توجه به اينكه بار تيرچه قطع شده را تيرچه‌هاي اطراف تحمل مي‌نمايند ميله‌گردهاي آرماتوهاي عرضي بايد دقيقاً محاسبه شده و طبق نقشه اجراء گردد .(با اَرگان معماری همراه باشید)

بعد از بلوك چيني بايد ميله گردها ممان منفي گذاشته شده و اين ميله گردها كه دو تيرچه مقابل را به همديگر متصل مي‌نمايند بايد به ميله گرد فوقاني تيرچه‌ها بسته شود حداقل طول اين ميله گردها طبق محاسبه بدست مي‌آيد .

بايد دقت نمود كه تيرچه‌هاي دو طرف يك پل حتماً مقابل همديگر قرار گيرند تا بستن ميله‌گردهاي ممان منفي به سهولت امكان پذير باشد .

چنانچه اجباراً تيرچه‌ها مقابل واقع نشدند بايد براي هر تيرچه ميله‌گرد ممان منفي جداگانه در نظر گرفت بطوريكه نيمي از اين ميله گرد تيرچه و نيم ديگر آن داخل بتون سقف قرار گيرد . براي آنكه براي عبور لوله‌هاي تأسيسات مخصوصاً لوله هاي فاضل آب دجار اشكال نشويم بهتر است ترچه‌ها در طبقات مختلف درست مقابل همديگر قرار گيرند براي انكار بهتر است حتماً در تمام طبقات تيرچه مختلف درست مقابل همديگر قرار گيرند براي اينكار بهتر است حتماً در تمام طبقات ترچه چيني از يك سمت شروع شود .

در مواردي كه احتياج به طره ( كنسول ) مي‌باشد بهتر است كه طول كنسول بيش از  دهانه سقف مجاور نباشد و بار آن وقطر ميله گرد ممان منفي حتماً بوسيله محاسبه تعين مجاور آن نباشد زيرا كليه بار اين قسمت از سقف وسيله همين ميله گردهاي ممان منفي تأمين مي‌گردد .

بعد از كار گذاشتن ميله گردهاي ممان منفي مي‌بايد ميله‌گردهاي حرارتي كار گذاشته شود . اين ميله‌گردها ، معمولاً در جهت عمود بر تيرچه به فاصله حدود 30 سانتيمتر از همديگر كار گذاشته شود ميله گردهاي حرارتي براي توزيع بار و جلوگيري از ترك خوردن بتون سقف در اثر تغيير حجم بتون ناشي از تغيير درجه حرارت مورد استفاده مي باشد اين ميله گردها كه معمولاً از ميله گرد نمرات 6 يا8 يا 10 استفاده مي‌شود بايد صاف و بدون انحناي موضعي باشد .

بعد از گذاشتن ميله گردهاي حرارتي مي بايد دور سقف بوسيله تخته بسته شده اقدام به بتون ريزي نمايند حداقل قطر بتون روي بلوك 5 سانيمتر ميباشد . قبل از بتون ريزي روي بلوك ها را آب پاشي مي‌نمايند تا سيراب شده ( زنجاب گردد ) و آب بتون مجاور خود را نمكيده و موجب فساد نشود.