هر چند که توجه به شاخصه های معماری آمریکای جنوبی در معماری مازانتی شباهتی به شیوه بومی گرایی در آثار "روجلیو سالمونا"، دیگر معمار بنام کلمبیایی ندارد اما با این وجود پیوندی عمیق میان پروژه های وی و بسترهای قرارگیری آنها احساس می شود. در این خصوص می توان به کتاخانه " اسپانا " واقع در مدلین کلمبیا، اشاره نمود که در آن تمامی ویژگی های معماری مازانتی به وضوح قابل مشاهده می باشند. در لبه کوهستان منطقه " سانتو دومینگو " در شهر مدلین، مازانتی سه تخت سنگ مصنوعی را به عنوان سمبل و نشانه ای شهری، فارغ از بافت مسکونی اطراف و کیفیت نامناسب آن، استوار بر فراز شهر جانمایی کرده است.

توپوگرافی شهر مدلین در واقع جزئی از هویت این شهر به شمار می رود و طرح مازانتی نیز با ساختار سنگی خود و نیز نحوه جای گرفتن و منطبق ساختن خود در دل توپوگرافی به بخشی از آن بدل گردیده است. این مجموعه که شامل پارکی عمومی در دامنه کوه و ساختمان کتابخانه می باشد درنگاه اول نشان از توسعه مدرن شهری دارد و دیری نپاییده که حال و هوای بستر وبافت اطراف را به شدت ارتقا بخشیده است. بدین ترتیب این مجموعه نیز در زمره آثاری قرار می گیرد که فراتر از گنجاندن برنامه های ازپیش نوشته شده، درجهت اعتلای بافت و همسایگی های اطراف، تاثیری به سزا داشته است.

ایده اولیه در طرح بنا، خلق فضایی متفاوت از جهان پیرامون آن بوده که در آن مخاطب فارغ از حال و هوای بیرون، در محیطی گرم و روشن از نور طبیعی فرصتی برای مطالعه بیابد، این امر نگاه بسته و محدود پروژه به شهر که در قالب بازشوهایی کوچک تعریف شده و نیز نورگیری بنا از سقف را توجیه می کند. این مجموعه سنگی در سه حجم مجزا سامان دهی شده است: کتابخانه، مرکز ارتباطات و سالن همایش و آمفی تئاتر که در تراز همکف توسط صفه ای کشیده به یکدیگر مرتبط شده اند.

این صفه در حقیقت بام طبقه ای است که لابی و فضاهای ارتباطی را در خود جای داده است. بدین ترتیب بستر بنا در قالب تراسی وسیع در دل توپوگرافی منطقه شکل گرفته و جاری شده است. هر یک از توده های سنگی با توجه به عملکرد، ارتفاعی متفاوت دارند. توده ای که در مرکز قرار دارد ساختمان چهار طبقه کتابخانه است. بر بام بنا صفحاتی بتنی قرار دارند که از جداره های ساختمان فاصله داشته و به نوعی شناورند. اتصال این صفحات به جداره ها از طریق فرم هایی ازجنس استیل است و در حد فاصل صفحات بتنی و این فرم ها تجهیزات تهویه هوا تعبیه گردیده و نورگیری نیز از این فواصل صورت می پذیرد. مازانتی از مصالح ساده ای در طرح بنا استفاده کرده است، آجرهای سنگی سیاه در نمای خارجی و سنگ های بکاررفته در داخل از مصالح بومی منطقه بشمار می روند. همزمان با طراحی این بنا، مازانتی کتابخانه "لئون د گریف" را نیز در شهر مدلین طراحی کرد.

چیزی که در کتابخانه اسپانا، خیلی جالب به نظر می آید، این است که وقتی معمار گفته از سه قطعه سنگ الهام گرفته است، دقیقا هر بیننده ای با دیدن تصاویر بنا، متوجه شباهت فراوان این سه بلوک به سه قطعه سنگ می شود. و به تبع آن تفکیک جالب سه عملکرد متفاوت در این سه توده سنگی متفاوت. حالا اینکه آیا این شباهت زیاد، خوب است یا نه، بحث ما نیست. فقط به نظر تذکر تفکر و عکس العمل معمار بسیار جالب توجه بود.