چکیده:
امروزه با رشد و توسعه شهرها ، زندگی آپارتمان نشینی و به خصوص زندگی در مجتمع های مسکونی روز به روز در حال افزایش است. گسترش ساخت و ساز در شهرها بدون در نظر گرفتن فضاهای باز نمی تواند جوابگوی نیازهای ساکنان باشد. چرا که فضاهای باز، علاوه بر اهمیتشان در کاهش تراکم ساختمانی در روحیه و کیفیت زندگی اجتماعی ساکنین نیز تاثیر بسزایی دارد. از آنجایی که انسان موجودی اجتماعی است نیازهای اجتماعی و برقراری ارتباط با دیگران از نیازهای اساسی او به شمار می رود. لذا فضاهای باز در شهرها می توانند موقعیت هایی برای ارتباط ساکنین و انجام فعالیت های گروهی آنان ایجاد کند.
یکی دیگر از مسائل مورد توجه امروز، کمبود فضاهای باز قابل استفاده در مواقع بحران است، به طوریکه تناسب لازم میان سطح فضای ساخته شده ، تراکم ساختمانی و فضای باز قابل استفاده در مواقع بحران وجود ندارد.
ازاین رو پژوهش حاضر به بررسی تاثیر فضاهای باز شهری در کیفیت محیط مسکونی می پردازد که در این راستا، با استفاده از روش میدانی و کتابخانه، ابتدا به شناخت بستر و نظریه ها می پردازد. پس از آن مسکن های مهر بهبهان به عنوان نمونه انتخاب شده وعوامل موثر در آن با توجه به شاخصه های کیفی تجزیه وتحلیل گردید. بعدازمطالعات انجام شده به نظر میرسد که در صورت گسترش و بالا بردن امکانات و کیفیت طراحی فضاهای باز، به فراهم شدن بستر تعاملات اجتماعی وپیشگیری از بروز حادثه منجر می شود و به شکل معناداری کیفیت و مطلوبیت محیط زندگی را تحت تاثیر قرار می دهد.
کلید واژه ها:
مسکن مهر ، فضای شهری. محیط های باز ،مجتمع مسکونی، فضای باز.
1-مقدمه :
در دوران پس از انفلاب صنعتی متفکرین اجتماعی تلاش های فراوانی جهت انتظام بخشی به وضعیت نا مطلوب شهرها انجام دادند. نتیجه این اقدامات ایده ایجاد چندین کانون یا اجتماعات الگو میباشد که هدف اصلی آن تامین بهداشت، سادگی، سلامتی و ایمنی برای ساکنان خود بوده است (عزیزی و مالک محمدنژاد، 1386). برخلاف جامعه شناسان که حل معضلات شهری آن دوران را در سازمان دهی مناسبات اجتماعی جستجو می کردند معماران و برنامه ریزان شهری در پی حل این مشکلات مبتنی بر سازماندهی کالبدی مناسب فضاهای شهری بودند. فضاهای باز در این میان نقشی کلیدی بر عهده داشتند.
اصطلاح فضای باز برای نخستین بار احتمالا در سال 1833 مورد استفاده قرار گرفت (. ( Turner , 1992 نخستین تعاریف از فضای باز در قرن بیستم حاصل نوعی پنداشت « تهی » از فضا و یا هر آنچه از باقی مانده احجام « پر» قابل تصور است، می باشد (Simeoforidis,1993 ). فضای باز در آن زمان بیشتر در قالب فرم شناخته شده تا به عنوان یک عملکرد دانسته شود) Samadhi & Tantayanusorn , 2006 ). میتوان در تعریف فضای باز گفت، فضایی محصور شده توسط توده های ساختمانی و عناصر طبیعی است که توسط مردم جهت انجام کارهای مشخص ویا حتی معینی از زندگی روزانه اشغال می شود (Germeraad , 1992:97). یانگل این فعالیت ها را به سه دسته فعالیت ضروری، اختیاری و اجتماعی تقسیم می نماید ( گل ، 1387 ). اصطلاح «فضای عمومی» در بسیاری موارد به جای «فضای باز» استفاده شده است. در ادبیات دانشگاهی فضای عمومی طبیعتی چند بعدی دارد به نحوی که به تعداد کثیری از مردم، جامعه و کشور اطلاق می شود که در تعامل یا تقابل با حوضه خصوصی قرار می گیرد ( Mandeli , 2010 ). در واقع فضای شهری حاصل ترکیب فضاهای عمومی و خصوصی است ( Madanipour , 2003 ). انواع فضاهای باز با توجه به میزان خصوصی و عمومی بودن ومیزان دسترس پذیری آن در مقیاس فردی یا اجتماعی قابل طبقه بندی هستند. فضای باز خصوصی بخشی از عرصه خصوصی است که «تحت کنترل فرد در ظرفیت شخصی و خارج از دید و دانش عموم و بیرون از کنترل رسمی و یا دولتی قرار دارد» (مدنی پور 60:1389). این در حالی است که فضای باز شهری به فضایی اطلاق می شود که در محدوده اراضی شهری واقع شده و دارای کاربری تعریف شده و امکان دسترسی جهت توده های وسیع مردم باشد و همچنین توسط یک نهاد اداره ویا تحت نظارت قرار گیرد(Woolley).
فضاهای باز همان گونه که لفور نشان می دهد در بردارنده نوعی تولید اجتماعی نیز هستند که در سطوح عینی و ذهنی تولید و باز تولید می شوند(لفور، 1991 برگرفته از تانکیس ، 1388) از این روی فضاهای باز تنها رسالت تامین نور و تهویه را در مجموعه های مسکونی بر عهده ندارند، بلکه همانگونه که لچنر(1991) در باب پنج بعد اجتماعی فضا نقل می کند، دارای جنبه های اجتماعی یا روش های برخورد گروه ها با فضا می باشند. این موارد شامل انحصاری کردن، تفکیک یا قسمت بندی فضا، پایایی و دوام، فاصله و حرکت در فضا است(یوسفی ، 1388). از این میان تفکیک، فاصله گذاری و انحصاری نمودن فضای باز در مجموعه های مسکونی اهمیت مضاعفی دارند. بسیاری از نظریه پردازان شهرسازی مدرن در شرح مدل های شهری خود به مبانی اجتماعی در برنامه ریزی محیط مصنوع اشاره کرده اند. نوع ساماندهی فضاهای باز در این پروژه ها نمودی خواهد بود از شیوه تفکیک، فاصله گذاری و انحصاری نمودن فضای باز که در این نظریه ها کمتر مورد بررسی قرار گرفته است.
از جهتی دیگر فضاهای باز شهری از زیرساخت های اساسی به شمار می رود که می تواند در فرایند مدیریت بحران و اقدامات مداخلاتی پس از وقوع سانحه مانند امداد و نجات پس از سانحه به عنوان فضاهای موثر و کارآمد به منظور کاهش آسیب پذیری ناشی از سوانح(زلزله، آتشفشان، سیل و...) عمل نماید.از چنین فضاهای در زمان بحران می توان به عنوان پایگاه های امدادرسانی، مکان های تخلیه در مرحله امداد و نجات و نیز اسکان موقت استفاده نمود. پژوهش حاضر به شناسایی تاثیرات فضای باز در کیفیت محیط مسکونی پرداخته و گریزی به جریان های قرن بیستم و تجاری داخلی کشور دارد. این مطالعه می تواند در درک وضعیت کنونی، چالش های ناشی از عدم وجود الگوی مناسب با توجه به شرایط بومی، باورهای شهروندان، مواقع بحران و نیازهای امروزی مفید باشد.
1-1پیشینه پژوهش:
در رابطه با موضعیت فضاهای های باز شهری مطالعات متعددی صورت گرفت که از جمله آنها در مورد نحوه ساخت فضاهای مسکونی میتوان به کتاب(برنامه ریزی شهرهای جدید)به قلم کرامت الله زیاری اشاره کرد و همچنین درباره نحوه استفاده از فضاهای مسکونی کتاب(مفهوم سکونت) نوشته مرتضی هشام نام برد.
1-2روش تحقیق پژوهش:
روش تحقیق مورد استفاده در این نوشتار میدانی و کتابخانه ای است. که ابتدا جریان ها و پروژه های شاخص شهرسازی در قرن بیستم میلادی و نمونه های بومی و معاصر در ایران را مورد بررسی قرار می دهد. سپس در گام نخست الگو های ساماندهی فضاهای باز مورد بررسی قرار گرفته است و در گام دوم معیار های مناسب جهت گونه شناسی نظریه ها و پروژه های شهر سازی، تعریف شده که پس از هر تحلیل هر نظریه در گونه ی مربوطه طبقه بندی شد. در گام سوم عوامل موثر در کیفیت محیط و مسکن مشخص می شود. سپس مجموعه مسکن های مهر بهبهان به عنوان نمونه انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفت و در آخر برای بهبود وضعیت کیفی آن راهکار هایی داده شده است.
2-یافته ها:
2-1 الگوی برنامه ریزی فضاهای باز در نظریه ها و پروژه های شاخص شهرسازی قرن بیستم:
مقصود اصلی برنامه ریزان قرن بیستم در ابتدا استقرار نهاد اجتماعی محله در محیط های طراحی شده است. این هدف را خردگرایان مبتنی بر تصور و پیش بینی زندگی آینده و تجربه گرایان با استفاده از تجربیات گذشته مردم و دیگر طراحان دنبال می کردند. نتیجه این دو دیدگاه فکری در دو جریان«نهضت باغشهرها» و«کنگره معماری مدرن» به این دو طریق مختلف پیگیری شده و هردو آثار اجتماعی و کالبدی مهمی بر طراحی مجموعه های مسکونی بر جای گذاشتند(عینی فر،1386). پس از آن با افول مدرنیسم(دهه 1970)، نگرش جدیدی ایجاد گردید که نقطه اوج آن در کنگره جهانی معماران در سال 1976در ونکوور کانادا منعکس شد و بر خلاف منشور آتن ، محور کار خود را به طراحی مسکن و فضای اختصاص داد(دلال پورمحمدی، 1375). در دهه های اخیر الگو های طراحی مسکن در دو جریان اصلی(خردگرایی جدید) و(تجریه – گرایی جدید) قابل طبقه بندی است(عینی فر، 1386).
به طور تاریخی نظریه(شهر صنعتی) گارنیه (1917-1901) از نخستین کوشش ها برای معرفی یک شهر قرن بیستمی متکی بر اصول سوسیالیستی بر طبق برابری طبقات اجتماعی به وسیله ی چنین شبکه ای منظم فضاهای باز و بسته است(اوستروفسکی، 1387؛ شیعه، 1381). هاوارد نیز در سال 1898«نظریه باغ شهرها» را مبتنی بر نظمی مدون تحت تاثیر آراء تخیل گرایان درباره جایگزینی شهر صنعتی، اجتماع سرمایه داری و در نهایت عقاید سوسیالیستی ارائه نمود. وی با زندگی اجتماعیِ بیشتر و در عین حال استقلال در زندگی شخصی تکیه داشت(زیاری،1383). هاروارد در نظر داشت از خرد کردن فضاهای سبزوسیع به صورت باغچه های خصوصی کوچک اجتناب ورزد.بنابراین طرح باغچه های مشترک برای ساکنان چند خانه را ارائه داد(استروفسکی، 1378؛ مانیاگو لامپونیایی، 1381). سرانجام نخستین باغ شهرها یعنی لچ ورث (1904) و ولوین(1920) در اطراف لندن شکل گرفتن. طرح رادبرن(1928) نمونه ارگانیک مشابه دیگر است که در آمریکا محقق شد.
رایت نیز با به کارگیری الگوی ساماندهی شبکه ای نا منظم در نظریه( شهر پهن دشتی) یا شهر فردای خود(58-1934) در پی حمایت از شخصیت فردی، تامین حاکمیت و استقلال شخصی، آزاد سازی مردم از شیوه های نامطلوب زندگی شهری و رها شدن از سیطره سرمایه داری و نماد آن، اجاره است( استروفسکی،1387 ؛ کرتیس،1382 ؛ بنه ولو، 1377). در مقابل اسپنیارد آرتور «سوریاماتا» در 1882 با تبیین نظریه« شهر خطی » بر مبنای شبکه ای هندسی در پی چنین تمایزاتی است که خیابان اصلی به عنوان ستون فقرات شهر قرار می گیرد. خیابان های فرعی قطع شده و قطعه هایی را به وجود می آورند که باید خانه ها در این قطعه ها و محصور در فضای سبز ساخته شوند.
الگوهای دیگری چون «مجموعه های مسکونی پیاده محور» و یا «مجموعه های مسکونی ساخته شده در ایستگاه های حمل و نقل شهری ((tod » و الگوهایی نظیر آن ،راه حل های دیگری برای اجتناب از انزوای کالبدی - اجتماعی «محل های سنتی جدید» ارائه نمودند که در پی حفظ فضا باز، تقلیل ترافیک سواره و توجه به مسائل اجتماعی (مانند ایجاد پیوند اجتماعی) بوده است.در این مورد می توان به دهکده شهری کلوین گرو(2002) در استرالیا، بیلستون (2004) در انگلستان ولیکلند(2004) در ایالات متحد اشاره کرد.
«رشد هوشمند» که به مثابه الگویی برای مقابله پدیده پراکنده رویی و حفظ هویت شهرها مورد استفاد قرار گرفت، تاکید خاصی بر زندگی اجتماعی محلی و کیفیت فضای زندگی دارد و در اواخر دهه 90 میلادی مطرح گردید(Blair & Well-man, 2011).در این نظریه که توسط اداره محیط زیست آمریکا ارائه شده ،استفاده حداقل از زمین،استقرار منازل به دور فضای باز عمومی ،پارک ها و فضاهای سبز از الگوهای طراحی محسوب می شوند که تاکید آن ها بر قلمروی عمومی در فضای باز،حفاظت از فضاهای باز با ارزش اکولوژیکی و موضوع برابری اجتماعی متمرکز است(قربانی و نوشادی،1387).
2-1-1کارکردهای محیط مسکونی: ارتباط نزدیکی بین کیفیت فضاها و محیط های بیرون از ساختمان ها و فعالیت هایی که در آنها روی میدهد. وجود دارد(whyte,1980:project for public spaces,2008). در این زمینه،گل (16-17،1392) معتقد است که میزان و کیفیت این فعالیت ها، تا حد زیادی تحت تاثیر نوع طرح ریزی محیط های بیرونی است.
بعلاوه، وی معتقد است که از طریق طرح ریزی، میتوان برالگوهای فعالیت های رایج در محیط های بیرونی تاثیر گذاشت. این تاثیر گذاری می تواند برای ایجاد شرایط بهتر برای بروز فعالیت ها و همچنین برای ایجاد محیط های سرزنده شکل گیرد.نتایج پژوهش کلاسیک فستینگر و همکارانش در دانشگاه ام آی تی به شکل روشنی ،تاثیر طرح های متفاوت محیطی را برقراری تماس ها و تعاملات میان افراد نشان داد (Festinger, Schacter , &Back, 1950 ; Michelson, 1976). پس ازاین مطالعه، حجم قابل ملاحظه ای از پژوهش ها، امکان فرضیه پردازیو استدلال در خصوص تاثیر نوع طرح محیط بر کیفیت رویداد هاو فعالیت ها را مقدور ساخته است(Clark & Uzzell,2002,95-96;2006).
کارکرد محیط بیرونی: نقش اساسی محیط بیرونی ،در وهله اول پاسخگویی به عملکردهاست .به عبارت دیگر، محیط های خارج از ساختمان آگاهانه طراحی می شوند تا با ارائه مکانی در آن فعالیت های خاص می تواند رخ دهند،از وقوع برخی رفتار ها پشتیبانی نمایند. (گل،1387،48). استفاده از فضاهای میان ساختمان برای انجام طیفی از فعالیت های (ضروری،انتخابی واجتماعی)، مطابق نظریات گل (1378،30-24)، یکی از الزامات اساسی در تبدیل فضاهای مسکونی به محیط های معنادار و جذاب ،و متعاقبأ سرزنده است. به هر تقدیر، استفاده ،یا آنچه اپلیارد، گریسون و لینل(1981) آن را «قابلیت زندگی»یا سرزندگی می نامد، معیاری است که اغلب برای سنجش موقعیت یک فضای باز موفق است.
گل (7_3،1378) در کتاب زندگی در فضای میان ساختمان ها فعالیت های بیرونی در فضاهای باز را به سه دسته تقسیم کرده:
فعالیت های ضروری: عملکردهای کمابیش اجباری- مانند رفتن به مدرسه و یا کار،خرید،انتظار برای اتوبوس-هستند.
فعالیت انتخابی: این نوع فعالیت هادر صورتی که زمان و مکان و شرایط اقلیمی و بستر محیط اجازه دهد به شکل داوطلبانه صورت گیرد(مانند قدم زدن).
فعالیت های اجتماعی: وقوع این فعالیت ها به حضور دیگران در فضای عمومی بستگی دارد(سلام کردن،گفت وگو با آنها و....).
2-2 پیشینه شکلی و محتوایی فضای باز در برنامه ریزی مسکن سنتی ایران:
به جز شرایط اقلیمی و محیطی ، باورهای اسلامی در ساماندهی محلات مسکونی ایرانی موثر بوده اند. اسلام،تعهد به تشکیل «امت»که لازمه آن استحکام واحدهای اصلی اجتماعی (یعنی خانواده ،اهل محل و همسایگی)می باشد را تقویت می نماید. و مفاهیم «همبستگی و انسجام» را با مفهوم«امت» یکسان میداند(هشام، 44:1387). در محلات مسکونی شهر اسلامی ]و ایرانی[ به واسطه تداخل و پیچیدگی فراوان ساختار شبکه فضاهای باز عمومی تا خصوصی نوعی پیوستگی میان فقیر و غنی ایجاد شده است. چنین تراکم ظاهری بازتابی از مفهوم امت خواهد بود و سبب یکپارچگی و تعامل اجتماعی میان شهروندان می شود(هشام، 1387). علاوه بر این تمایل افراد به حفظ خلوت ودستور شریعت اسلام به کنترل دید و حفظ محرمیت، سبب جدایی عرصه های عمومی و خصوصی در شهرهای ایرانی – اسلامی شده است( پورمحمدی و موسوی، 1389). بنابراین مهمترین ویژگی ساماندهی فضاهای شهری ایرانی – اسلامی را می توان سلسله مراتب درونگرایی، حد و حریم و اندازه دانست(نقی زاده و امین زاده، 1380).
از لحاظ شکلی محلات سنتی ایران به ندرت دارای تقارن هندسی مشخصی هستند، اما همواره از نظر مرکب ا ز سلسله مراتب باز و بسته تشکیل شده اند که در آنها الگوهایی از ارتباط و همیاری های اجتماعی خاص اسلامی جریان داشته است (دانش،1389).با وجود شبکه ارتباط های ارگانیک و غیر هندسی، ساختار وجهت گیری فضاهای باز مسکونی در این شهرها هندسی و به سمت جهت بهینه اقلیمی است. به طور کلی محلات مسکونی از یک نظام سه بخشی فضاهای عمومی و نیمه عمومی و خصوصی تشکیل می شدند(دانش،1389 (Germeraad,1992: 100 ;.
2-3 الگوی شکلی و تاریخچه ساخت مجتمع های مسکونی در دوره معاصر:
ساخت مجموعه های مسکونی در ایران از دهه 1330 با ساخت مجتمع هایی چون چهارصد دستگاه، کوی نارمک و نازی آباد و در پی رشد جمعیت پایتخت به علت مهاجرت آغاز گردید(رضایی، نوروزیان ملکی، 1388). با وقوع انقلاب اسلامی به مدت قریب به ده سال ساخت مجتمع عای مسکونی متوقف شد. در دهه 1370 و 1380 ساخت مجتمع های مسکونی بیش از گذشته رونق یافت(عینی فر، قاضی زاده، 1389). در این خصوص مقررات شهرسازی و معماری مصوب شورای عالی شهرسازی و معماری ایران به وجود فضای باز، سرانه مورد نیاز و فاصله میان ساختمان ها در مجموعه های مسکونی توجه خاصی داشت(شورای عالی شهرسازی و معماری ایران، 1388).
در چند سال اخیر تلاش برای مشکلات مسکن کشور در قالب دو جریان عمده هدایت شده است. ایجاد شهرهای جدید(مانند پرند، صدرا، هشتگرد و...)و ساخت مجتمع های مسکن مهر در شهرهای کوچک و بزرگ تبلور این دو جریان هستند. پروژه های مسکن مهر که به دلیل برای کاهش هزینه تمام شده در مناطق حاشیه ای شهرها و یا در شهرهای جدید احداث شده اند، عمداً از الگوی شبکه ای(منظم و نا منظم) در طراحی استفاده می نمایند. این الگو امکان استفاده حداکثر زمین را فراهم می آورد. موضوع فضای باز بیشتر به عنوان ابزار تامین شرایط اقلیمی مطرح است و نتایج اجتماعی ناشی از ساخت چنین مجموعه هایی کمتر مورد توجه بوده است.
1- سطوح فضای باز شهری2- سطوح فضای ساخته شده شهری 3- جمعیت
فرآیند کاهشی یا افزایشی فضاهای باز، بیشتر ناشی از تحقق یا عدم تحقق طرح های جامع و ساماندهی و نیز تبدیل سطوح باز و بالقوه شهر به سطوح ساخته شدۀ شهری است.
سطوح فضای باز شهری:این متغیر به عنوان متغیر مرجع مسأله، مدنظر قرار گرفته است. متغیرهای دیگر با تشکیل مکانیزم های افزاینده یا کاهنده در تغییر مقدار فضاهای باز شهری در طول زمان مورد توجه قرار می گیرند.
سطوح فضای ساخته شده در شهر: با تغیر سطوح فضای ساخته شده، متغیرهای دیگر همچون فروش تراکم نیز تغییر کرده و تبع آن میزان ساخت وسازها و تغییر در مقدار فضای باز شهر نیز مشاهده می شود.
جمعیت: متغیر جمعیت در این مسأله به عنوان یکی از متغیرهای حالت مورد بررسی قرار گرفته است. برخی متغیرهای مرتبط با جمعیت همچون مهاجرت، مستقماً در تغییر مقدار عددی موثر هستند. با تغییر مقدار جمعیت عوامل دیگری همچون تقاضای ساخت و ساز و سطوح خدماتی و مسکونی نیز تغییر کرده اند که به تبع آن تقاضای ساخت و ساز و تغییر در مقدار متغیر مرجع نیز اتفاق افتاده است(معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری، 1386).
2-4 کیفیت محیط:
تعریف و پیشینه:
به نظر می رسد میان کیفیت محیط و کیفیت زندگی رابطه ی مستقیم برقرار باشد و شاید بتوان گفت که کیفیت محیط بخشی از مفهوم کیفیت زندگی است. کیفیت زندگی را میتوان این گونه تعریف کرد: «کیفیت زندگی جنبه های کمی زندگی مانند چگونگی توزیع کالا و خدمات و نیازهای مادی انسان و جنبه های کیفی آن مانند رابط اجتماعی، رضایت از زندگی، مشارکت و احساس همبستگی اجتماعی و کلیه نیازهای معنوی انسان را در بر می گیرد» بر این اساس کیفیت محیط شامل همه فاکتورهایی می شود که بخشی از رضایتمندی انسان را شامل می شود از جمله ارتباطات اجتماعی و...
1 |
فضاهای عمومی شهری: پارک ، جاده ها، شاهراه ها، میادین شهری |
2 |
فضاهای نیمه عمومی شهری: بناهای شهرداری ها، دفاتر پست، پارکینگ ها، استادیوم ها و... |
3 |
فضاهای عمومی خاص یک گروه: خدمات پستی، آب و برق، آتش نشانی و... |
4 |
فضاهای خصوصی خاص یک گروه: باغ های عمومی، زمین های بازی، انبار و |
5 |
فضاهای خصوصی خانواده: اتاق نهارخوری، تفریح و... |
6 |
فضاهای خصوصی فرد: اتاق های اختصاصی هر فرد |
(چرمایف و الکساندر ،157:1376).
سینگرو لینچ هر دو معتقدند که فرم های باز(فضاهای باز شهری که بین فضاهای ساخته شده پراکنده اند) انعطاف پذیری بیشتری نسبت به فضاهای متراکم دارند(Lynch, 1958:1).
1 |
فرم مطلوب مسکن |
2 |
استحکام مسکن |
3 |
امنیت مسکن |
4 |
ایمنی، راحتی و میزان دسترسی و نیز فاصله مناسب ساکنان به تسهیلات و خدمات کالبدی محله |
5 |
دسترسی به طبیعت و فضاهای سبز باز |
6 |
تامین تجهیزات و تاسیسات (زیرساختها) مورد نیاز مسکن |
7 |
همجواری مسکن با کاربریهای سازگار |
(صمیمی،1383، ص. 23)
این عوامل هفتگانه از مهمترین معیارها و شاخصها در تعریف و تبیین کیفیت مناسب مسکن هستند که توجه به آنها در ساخت و ساز، انجام تمامیفعالیتهای زندگی ساکنان را به سهولت و کارایی مطلوب امکان پذیر ساخته و کمکی در جهت یافتن حیات زندگی پایدار شهری و ساخت و شکل مناسب برای شهر و مناطق شهری محسوب میشوند.
2-7 نمونه مورد مطالعه :
بهبهان شهری تاریخی در جنوب شرق خوزستان است. بر اساس سرشماری سال 1390 جمعیت شهرستان بهبهان 327412 نفر بوده است.آب و هوای بهبهان، آب و هوای نیمه بیابانی یا کوهپایهای است و حداکثر دمای مطلق بهبهان بیش از ۵۰ درجه در تیر و مرداد و حداقل کمتر از صفر درجه در اواخر آذر و دی میرسد.
تصاویر3: (ماخذ: نگارندگان)
مبنای شکلگیری طرح مسکن مهر:
مبنای اصلی مسکن مهر بر این امر مبتنی است که ارزش زمین، بخش قابل توجهی از هزینه تمام شده مسکن را به خود اختصاص میدهد. این سهم در کل کشور در دوره ۳۵ ساله برابر ۴۰ درصد و در دهه اخیر برابر ۴۵ درصد بوده است. همچنین در استان تهران این سهم به حدود ۶۰ درصد بالغ میشود. بنابراین با حذف یا کاهش ارزش زمین از هزینه تمام شده مسکن، میتوان تا حدود زیادی هزینه مسکن را کاهش داد. بنابراین طرح مسکن مهر بر اجاره بلند مدت زمین جهت احداث مسکن مبتنی است(تعاونی تدبیر و امید).
از این رو در شهرستان بهبهان برای کاهش هزینه ها، ساخت مسکن به حاشیه شهر برده شد. لذا در ادامه، به شناخت نقاط مثبت و منفی طرح، با توجه به مشاهدات میدانی و تحلیل نویسندگان می پردازد.
عناصر موجود در فضاهای باز (فضاهای سبز و پارک)
عناصر |
مولفه |
ویژگیها |
|
عناصر مصنوع |
شبکه ارتباطی |
کف سازی ضعیف با استفاده از مصالح ضعیف خاکی بودن برخی پیاده روها |
|
ابنیه های موجود |
در هیچ یک از فضاهای سبز و یا پارک ابنیه ای وجود ندارد |
||
تجهیزات تفریحی و مبلمان رفاهی |
نیمکت |
وجود چندین نیمکت در مسیر حرکت پیاده رو ها |
|
وسایل بازی |
دارای وسایلی از جمله سرسره، تاب، تونل و... |
||
وسایل ورزشی و بدنسازی |
وجود تعداد اندکی وسایل ورزشی و بدنسازی در قسمت شمالی پارک |
||
چراغ |
چراغ ها به صورت پایه های کوتاه و بلند وجود نقاط تاریک و کور |
||
سطل زباله |
نبود سطل زباله در درون محدوده پارک و فضاهای سبز |
||
آب خوری |
فاقد آب خوری |
||
سایر تجهیزات |
نبود هیچگونه سایبان و آلاچیق برای حفاظت کاربران در برابر عوامل جوی همچون تابش خورشید وباران |
||
عناصر طبیعی |
پوشش گیاهی |
پوشش گیاهی درون پارک و فضاهای سبز از چمن تشکیل شده است که البته در برخی نقاط این پوشش از بین رفته است درختان بدون نظم خاصی کاشته شده اند |
جدول 3: (ماخذ: نگارندگان)
مجموعه مسکن های مهر بهبهان از دو طریق دارای دسترسی می باشد. یکی از طرف خیابان شهید طیبی و دیگری از طرف خیابان دانشگاه آزاد، که البته قابل ذکر است که خیابان شهید طیبی بیشتر جهت ورود به مجموعه و خیابان دانشگاه آزاد بیشتر جهت خروج از مجموعه مورد استفاده قرار می گیرد.
فضاهای سبز و پارک این مجموعه از امکانات و تجهیزات کمی برخوردار هستند، بطوریکه تقریبا در طول روز مورد استفاده قرار نمی گیرند.
تحلیل فضاهای باز محدوده مورد مطالعه طبق مولفه های عملکردی، زیبایی شناختی، زیست محیطی
مولفه |
زیر مولفه |
نقاط مثبت و منفی |
|
|
مثبت |
منفی |
|
||
مولفه عملکردی |
نفوذپذیری وحرکت |
همجواری با دانشگاه آزاد اسلامی |
انسداد دید مطلوب به وسلیه قرارگیری نامناسب بلوک های ساختمانی |
|
تنوع |
وجود زمین های بایر در اطراف بلوک ها وجود فعالیت های ورزشی ، بازی و... |
نبود تنوع در فعالیت های فراغتی ، فرهنگی |
||
ایمنی وامنیت |
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ |
نورپردازی ضعیف در اکثر نقاط بستر وقوع جرم در زمین های بایر و فاقد نور |
||
انعطاف پذیری |
وجود فضاهای عملکردی قابل تغیر در برخی نقاط امکان توسعه فضای سبز و ایجاد ساختمان جدید |
بی توجهی به نیاز ساکنان |
||
سرزندگی |
وجود فضاهای باز |
فرسودگی وسایل در پارک ، کف سازی نامناسب کمبود تجهیزلت و مبلمان |
||
مولفه زیبایی شناختی |
حس تعلق |
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ |
عدم وجود عناصر هویت بخش |
|
خوانایی |
پارک به عنوان یک نشانه قوی در قسمت غربی |
نبود نشانه در اکثر نقاط، ورودی ضعیف |
||
شخصیت بصری |
دید قوی در برخی نقاط |
دید نامناسب در پارک محدوده مورد مطالعه |
||
مولفه محیطی |
پاکیزکی محیط |
سطل های زباله نبود آلودگی صوتی |
نبود سطل زباله در برخی نقاط وجود ضایعات ساختمانی |
|
هم سازی با طبیعت |
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ |
سایه اندازی بسیار کم در فضاهای سبز از بین رفتن فضاهای سبز در برخی نقاط تابش آفتاب زیاد نسبت به جهت برخی بلوک ها |
جدول 4: (ماخذ: نگارندگان)
2-8 نتیجه گیری:
1-آگاه ساختن عموم مردم از تاثیرات فضای باز بر روحیه جمعی و کیفیت زندگی
2-اجتناب از خصوصی سازی عرصه عمومی و مشترک سازی عرصه خصوصی در فضای باز
3-ایجاد چهار راهی در ابتدای خیابان شهید طیبی برای دسترسی آسان تر به مرکز شهر
4-اتمام پروژه ساخت برخی بلوک ها
5-استفاده از المان های فرهنگی
6-ساخت آلاچیق، سایبان، ایستگاه اتوبوس برای در امان بودن کاربران در برابر عوامل جوی (باران، باد،تابش خورشید و...)
7-کاشت درختان و نظم دادن به آن ها به گونه ای که هم به خوبی ایجاد سایه کنند و هم باعث انسداد دید نشود.
8-کاشت چمن و گل در کنار بلوک های ساختمانی
9-ایجاد امکانات خدماتی از قبیل : سرویس بهدشتی، آبخوری و...
10- نور رسانی به تمامی نقاط
11- ایجاد زمین ورزشی برای سنین مختلف
12- آسفالت کردن برخی کوچه ها
13- درخت کاری در حاشیه مجموعه که در ارتباط با زمین های کشاورزی هستند.
دیدگاه دیگران (بدون دیدگاه)...
Leave a reply