به گزارش ارگان معماری: پاسارگاد پایتخت
اولین امپراتوری بزرگ آسیای غربی است که قلمرو حکومتش از سواحل شرقی مدیترانه و مصر،
تا هند کشیده شده و اولین امپراتوری است که به تفاوت های فرهنگی اقوام مختلف ساکن در
قلمرو حکومتی اش، احترام می گذاشته است. پاسارگاد به عنوان گواهی بر معماری هخامنشی،
اختلاط فرهنگ های گوناگون را نشان می دهد.
مجموعه میراث جهانی پاسارگاد مجموعه ای
از آثار باستانی برجای مانده از دوران هخامنشی است که در شهرستان پاسارگاد در استان
فارس واقع شده است. این مجموعه در برگیرنده ابنیه ای چون آرامگاه کوروش بزرگ، کاخ
دروازه، پل، کاخ بار عام، کاخ اختصاصی، دو کوشک، آب نماهای باغ شاهی، آرامگاه کمبوجیه،
استحکامات دفاعی تل تخت، کاروانسرای مظفری، محوطه مقدس و تنگه بلاغی است. این مجموعه،
پنجمین مجموعه ثبت شده در فهرست آثار میراث جهانی در ایران است که طی جلسه یونسکو که
در تیرماه سال 1383 در چین برگزار شد به علت دارا بودن شاخص های فراوان با صد در صد
آرا در فهرست میراث جهانی به ثبت رسید.
در 70 کیلومتری جنوب پاسارگاد، داریوش بزرگ
پایتخت نمادین خود شهر پارسه (شاعری یونانی این شهر را پرس پلیس نام نهاد) را بنیان
نهاد. تا هنگامی که اسکندر از مقدونیه در سال 330 پیش از میلاد امپراتوری هخامنشی را
تسخیر کرد، پاسارگاد یک مرکز مهم سلسله ای باقی ماند. به گفته نویسندگان باستانی، مانند
هرودوت و آریان (گزنفون)، اسکندر آرامگاه کوروش را محترم شمرده و آن را بازسازی نمود.
در دوره های بعدی، از تل تخت هم چنان به عنوان یک دژ بهره برداری می شد، حال آن که
کاخ ها متروک شده و از مصالح آن دوباره استفاده شد. از سده هفتم به بعد، آرامگاه کوروش
به نام آرامگاه مادر سلیمان خوانده می شد و به یک مکان زیارتی تبدیل شد. در سده دهم
یک مسجد کوچک در گرد آن ساخته شد، که تا سده چهاردهم از آن استفاده می شد. این محوطه
توسط مسافرین طی سده ها بازدید شده، که باعث از دست رفتن تدریجی اجزا گوناگون آن گشته
است.
طبق نوشته های هرودوت، هخامنشیان از طایفه
پاسارگادیان بوده اند که در پارس اقامت داشته اند و سر سلسله آنها هخامنش بوده است.
نامدارترین رئیس اتحادیه قبائل پارس در نیمه قرن 7 پیش از میلاد، چیش پیش دوم است که
تا سال 640 پیش از میلاد ریاست قبائل پارس را در دست داشت. او چیش پیش پور کوروش پور
کمبوجیه پور چیش پیش پور هخامنش بود، که همه شان رؤسای قبائل پارس بودند. اگر برای
هر کدام از اینها حدود 40 سال در نظر بگیریم، می توان گفت که در زمانی که پارس ها در
منطقه پارسوای مذکور در سند آشوری (یعنی سال 834 پیش از میلاد) اقامت داشته اند، ریاستشان
در دست هخامنش بوده است. هخامنشیان نام دودمانی پادشاهی در ایران پیش از اسلام است.
پادشاهان این دودمان از پارسیان بودند و تبار خود را به هخامنش می رساندند که سرکرده
طایفه پاسارگاد از طایفه های پارسیان بوده است. هخامنشیان نخست پادشاهان بومی پارس
بودند ولی با شکستی که کوروش بزرگ بر ایشتوویگو، واپسین پادشاه ماد وارد ساخت و سپس
فتح لیدیه و بابل، پادشاهی هخامنشیان تبدیل به شاهنشاهی بزرگی شد. از اینرو کوروش بزرگ
را بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی می دانند.
به قدرت رسیدن پارسی ها و سلسله هخامنشی
(550-330 قبل از میلاد) یکی از وقایع مهم تاریخ قدیم است. اینان دولتی تأسیس کردند
که دنیای قدیم را به استثنای دو سوم یونان تحت تسلط خود در آوردند. شاهنشاهی هخامنشی
را نخستین امپراتوری تاریخ جهان می دانند. مهم ترین سنگ نوشته هخامنشی از نظر تاریخی
و نیز بلندترین آنها، سنگ نبشته بیستون بر دیواره كوه بیستون است. سنگ نوشته بیستون
بسیاری از رویدادها و كارهای داریوش اول را در نخستین سال های حكمرانی اش كه مشكل ترین
سال های حكومت وی نیز بود، به طور دقیق روایت می كند. این سنگ نوشته عناصر تاریخی كافی
برای بازسازی تاریخ هخامنشیان را داراست.
اما درباره شخصیت كوروش هخامنشی آمده است
كه: همه نشانه ها بیانگر آنست كه هدف كوروش از جنگ و كشور گشایی ایجاد یك جامعه جهانی
مبتنی بر امنیت و آرامش و دور از جنگ و ویرانگری بوده است. كوروش در لشكركشی ها و پیروزی
هایش با ملل مغلوب در نهایت بزرگواری رفتار كرد و عناصر حكومتی پیشین را مورد بخشایش
قرار داده در مقام هایشان ابقا كرده مطیع و منقاد خویش ساخت. كوروش بزرگ با ایمان استواری
كه به اهورامزدا داشت جهانگشایی را به هدف برقرار کردن آشتی و امنیت و عدالت و از میان
بردن ستم و ناراستی انجام می داد و در فتوحاتش به حدی نسبت به اقوام مغلوب بزرگمنشی
و مهر و عطوفت نشان داده بود که داستان رأفتش به همه جا رسیده بود. پاسارگاد بعد از
مرگ کوروش هخامنشی، علاوه بر اینکه محل تاج گذاری شاهان بوده، مرکز علوم و محل اجتماع
و پرورش دستوران، روحانیون و مغ ها بوده است که در آنجا تربیت شده و به سایر ساتراپ
نشینها اعزام می شده اند.
پاسارگاددر دشتی مرتفع به ارتفاع 1900 متر
از سطح دریا، در حصار کوهستان واقع شده است. نام اصلی شهر پاسارگاد چیزی شبیه
"پَسَرگُد" بوده و تلفظ امروزی نیز درست است و رابطه ای میان این نام و
"پارس" نیست. نام پاسارگاد از اسم قبیله شاهان پارسی یعنی قبیله پاسارگاد
گرفته شده و "آنان که گُرز گران می کشند" معنی می داده. از گواهی هایی که
مورخان یونانی و رومی بر جای گذارده اند، مشخص است که پاسارگاد را بیشتر ساخته و پرداخته
کورش بزرگ می دانسته اند. این نظریه به چند دلیل دیگر استوارتر می شود. اول؛ آرامگاه
کورش بزرگ که ساخته خود او بود، چنان ارتباطی از نظر طراحی نقشه و کاربرد نماپردازی
در میان باغ بزرگ پاسارگاد با کاخ های دروازه، اختصاصی و بار نشان می دهد که مشخص
می شود طراح همه یکی بوده و آن کاخ ها هم نتیجه سلیقه کورش بزرگ بوده اند. دوم کتیبه
سه زبانه عیلامی, پارسی باستان و اکدی بر روی جرزها و درگاه های آن سه کاخ بیانگر
آن است که آن ها با کورش ارتباط داشته اند. سوم، نوع معماری و به خصوص شیوه سنگ تراشی
و بست های پاسارگادی قدمتی هر چند کوتاه بر معماری تخت جمشیدی را که از آغاز دوره
داریوش بزرگ شروع شد، نشان می دهد و مخصوصا در نقوش، که از سنت های ملل مختلف گرفته
شده اند، ولی هنوز به طور ثابت ریخت ایرانی نگرفته اند (آن چنان که در تخت جمشید می
یابیم) حالتی آزمایشی و اولیه به خوبی نمایان است و آثار سنگ تراشان لودیه ای و ایونیه
ای به ویژه در نوع تراش سنگ ها و ابزار و آلات سنگ تراشی و "نشانه های سنگ تراشان"
پیداست. بنابراین شکی نمی توان کرد که بناهای پاسارگاد با کورش بزرگ آغاز شده اند
و ارتباطی با کورش جوان ندارند (آن طور که فرانتس هاینریش وایسباخ تصور می کرد).
محوطه پاسارگاد شامل بناهای تاریخی زیر
می باشد:
آرامگاه کوروش کبیر: این بنا ساخته شده
از قطعات سنگ های بزرگ سفید آهکی است که روی هم قرار داده شده اند و صفه آرامگاه را
که متشکل از شش ردیف پلکان مرتفع است و همچون هرم خودنمایی می کند، ایجاد می نماید.
از کوروش در عهد عتیق به عنوان آزادی دهنده بابل و کسی که یهودی ها را از تبعید بازگردانده،
یاد شده است.
کاخ دروازه: این کاخ دروازه پاسارگاد به
شمار می رفته و در منتهی الیه مجموعه کاخ ها واقع شده است. طرح آن به صورت تالاری بوده
مستطیل شکل که دارای دو ردیف چهارتایی ستون بلند و چهار درگاه بوده است. درگاه های
شمال شرقی و شمال غربی اصلی و دو درگاه دیگر فرعی بوده اند.
نقش انسان بالدار: نقش برجسته نشان دهنده
مردی است با ریش انبوه و چهار بال که رو به سمت چپ یعنی به سوی مرکز بنا دارد. این
مرد تاجی دارد که به یک کلاه شیاردار کاملاً چسبیده به سر، وصل است. تاج روی شاخ های
بلند و تابدار یک قوچ حبشی، بین دو مار کبری پشت به هم که هر یک گوی کوچکی را به نماد
خورشید بر سر دارند، قرار گرفته است. تا سال 1874 میلادی کتیبه ای در بخش فوقانی خود
داشته است که بر آن نوشته شده بوده: "من کوروش شاه هخامنشی".
کاخ بار عام: این بنا بر هشت ستون استوار
بوده و سرستون ها به سر حیوانات شباهت داشته اند. آثاری از سر ستون های شیر، شیردال
(شیر شاخ دار)، گاو و اسب یافته اند. سرستون های اسبی شکل خاص این بنا است. در درگاه
هایی که کاخ بار عام را به ایوان وصل کرده اند، نقوش برجسته سنگی دیده می شوند. در
نقش اول مردی برهنه پای با جبه ای که با زینتی چون فلس های ماهی آراسته شده و دامنی
کوتاه در جلو و در پشت سر او مردی که پا و سم گاو دارد و دمی بسیار آراسته و مزین به
گل و در دست چوبی گرفته که سر آن در عقب به درفشی منتهی می شود.
جهت پای این دو نشان می دهد که رو به سوی
ایوان تالار می رفته اند. نقش دوم پاهای برهنه یک انسان را نشان می دهد که جلوی یک
هیولا راه می رفته. این جانور پاهایی چون چنگال عقاب دارد و ردایی بسیار آراسته پوشیده
است. در نقش سوم بقایای نقش سه مرد برهنه پای بلند جبه دیده می شود که سه جانور سم
دار را به دنبال می کشند. در اینجا نیز سه کتیبه که بر آنها نوشته شده: "من کوروش
شاه هخامنشی" دیده می شود. کتیبه های عیلامی و بابلی مربوط به دوران کوروش است
و کتیبه فارسی باستان را داریوش هخامنشی به این مجموعه افزوده است.
کاخ نشیمن: این کاخ محل سکونت کوروش بوده
و بر درگاه های آن نقوش برجسته ای از "گذر شاه" نقش کرده اند. روی چین های
لباس شاه کتیبه ای به خط میخی و به سه زبان عیلامی، بابلی و فارسی باستان کنده شده
که شخص تاجدار را به عنوان "کوروش، شاه بزرگ هخامنشی" معرفی می کند. در این
کاخ هم کتیبه ای یافت شده که به سه زبان در چهار سطر بر آن نوشته شده: "من، کوروش،
شاه هخامنشی".
آرامگاه کمبوجیه: برج سنگی بلندی با ارتفاعی
نزدیک به 14 متر و طول تقریبی 7.5 متر است که ساختار آن آسیب فراوانی دیده. در مورد
کاربرد این بنا سه نظریه وجود دارد. یکی این که این بنا آتشکده بوده، دوم این که آرامگاه
بوده و سوم این که محل نگهداری اشیای بسیار مهم سلطنتی، مانند ردای کوروش و تاج و درفش
او بوده است. اما نظریه دوم که این بنا را آرامگاه کمبوجیه یا کامبیز یکی از شاهان
هخامنشی می داند مستندتر است.
این بنا به بنای کعبه زرتشت در نقش رستم
شباهت دارد در حالی که از نظر قدمت، قدیمی تر و از نظر استحکام و فن ساخت نمایانگر
اجرایی قوی تر از بنای کعبه زرتشت است.
تل تخت: بر روی تپه ای مشرف به مجموعه پاسارگاد
قرار دارد و محلی است که توسط کوروش برای احداث مجموعه ای همچون تخت جمشید در نظر گرفته
شده بود ولی پس از مرگ کوروش مکان احداث مجموعه پارسه به محل کنونی تخت جمشید انتقال
یافت و به حکم داریوش تل تخت به عنوان دژ نگهبانی مورد استفاده قرار گرفت. در تل تخت
کتیبه ای نیز از دوره زمام داری خشایارشاه بر جای مانده است.
استحکامات تل تخت با وسعتی
در حدود 8000 مترمربع معماری چهار دوره را به خود اختصاص داده:
ساختارهای سنگی؛ عموماً مربوط به دوره اول
هخامنشی.
ساختارهای خشتی؛ مربوط به دوره دوم هخامنشی.
ساختارهای خشتی و سنگی؛ مربوط به دوره سلوکی
و اشکانی.
ساختاری خشتی، آجری و سنگی؛ مربوط به اواخر
دوره ساسانی.
ساختار اول (سنگی) به روش بنایی خشک و با
استفاده از قالب های بزرگ سنگی و یک شیوه اتصالی به نام آناتیروسیس (Anathyrosis(،
که تمدن های آسیای صغیر در سده ششم میلادی با آن آشنا بودند، بنا شده. نقشه عمومی سکو
یک متوازی الاضلاع با ابعاد تقریبی 98×79 متر و با تورفتگی هایی در کناره های شمالی
و جنوبی است. ارتفاع اصلی آن تقریباً 15 متر بوده است. اولین مرحله از ساخت بنا توسط
کوروش بزرگ انجام گرفته و با مرگ وی در سال 530 قبل از میلاد متوقف شد. مرحله دوم در
دوران داریوش بزرگ با استفاده از آجرهای خشتی (گلی) ساخته شد (486 تا 522 قبل از میلاد)
بوستان پاسارگاد: آرامگاه و کاخ های کوروش
در میان باغ بزرگ و انبوه از درختان گوناگون و دشتی چمن زار و خرم واقع بوده که توسط
آب گزرهای سیراب می شده است. این محوطه زیبای سر سبز بوستان پاسارگاد بوده که امروز
آبراهه ها و پل هایی از این مجموعه باقی مانده است.
کوشک ها: ایوان هایی که هم به کاخ ها راه
داشته و هم در میانه بوستان پاسارگاد قرار داشته است و امروز از آنها تنها بستر اولیه
و کف دوم بر جای مانده است.
محوطه مقدس: در فاصله یک کیلومتری کاخ نشیمن
قرار دارد که برای نیایش و مراسم قربانی به کار می رفته است.
تنگ بلاغی: این محوطه شامل راه شاهی می
شود که در میان صخره ها 30 متر بالاتر از سطح رودخانه کنده شده و 25 متر طول دارد و
عرض آن تنها یک متر و 75 سانت، یعنی به اندازه عبور یک حیوان با بار است.
امروزه یافته هایی از پاسارگاد به دست آمده
که نشان می دهد پس از هخامنشیان نیز پاسارگاد موقعیت ویژه ای داشته است. از آن جمله
نیایشگاه سلوکیان در نزدیکی محوطه مقدس، خرفت خانه که چند گور باستانی اشکانی بوده،
پنج کتیبه پهلوی مربوط به دوره ساسانیان و...
برای دیدن ادامه تصاویر به گالری رجوع کنید
دیدگاه دیگران (بدون دیدگاه)...
Leave a reply