ارگان معماری می نویسد:
تعریف فرودگاه در زیر تعاریف مختلفی از فرودگاه ارائه می شود که البته همگی در نهایت به یک فضا، مکان و کاربری اشاره دارند.
«فرودگاه مجموعه ای است از تأسیسات و تجهیزات گوناگون که به منظور فراهم آوردن امکانات برای جابجایی ها و ترابری های هوایی گرد هم آورده شده اند همانگونه که حمل و نقل دریایی نیازمند بندر است، فرودگاه هم می تواند به بندر هوایی تشبیه شود که لازمه ترابری هوایی است» (بهینا / 1364).
«فرودگاه به محدوده مکانی – فضایی اتلاق می شود که برای برقرار کردن ارتباط هوایی بین نقاط مختلف بکار می رود (نشریه 197 برنامه و بودجه / 1379).
«فرودگاه محلی است که برای نشت و برخاست هواپیما تعیین شده است»
تقسیم بندی سایت فرودگاه:
فرودگاه ها اصولاً به دو بخش زمینی و هوایی تقسیم می شوند:
الف) بخش زمینی: مجموعه ساختمانها، تأسیسات و تجهیزاتی که با مرز فیزیکی مسدود شده و یا ایستگاههای کنترل امنیتی که از سطوح وابسته به استفاده هواپیما جدا می شود. این مجموعه وظایف ارائه خدمات به مراجعین از سمت شهر و هواپیما ها از سمت توقفگاهها را به عهده دارند. افراد برای تردد به برخی از قسمتهای این مجموعه باید دارای مجوزهای خاص باشند (نشریه 197 برنامه و بودجه 1376).
ب) بخش هوایی: مجموعه اراضی، حریم ها و تأسیسات و تجهیزات که در ارتباط مستقیم فیزیکی به خدمات مربوط به نشست و برخاست ، توقف و حرکت هواپیما بوده و با مرز مسدود و با ایستگاههای کنترل امنیتی از مجموعه زمینی جدا می گردد (نشریه 197 برنامه بودجه 1379).
اهمیت فرودگاه:
در دنیای امروز که هر روزه به سرعت زندگی افزوده می شود حل مسائل مربوط حمل و نقل سریع و بی دغدغه را می توان کانون توجه همه اشخاص مرتبط با این سرعت دانست. حال فرودگاهها که نقش اساسی در همه ابعاد حمل و نقل دارند وظایف سنگینی را بر دوش دارند تا بتوانند به بهترین نحوه کالاها و اشخاص را در پرتو حضور هواپیما به مقاصد مورد نظر برساند.
مسافر، فرودگاه و هواپیما هر سه نیازمند یکدیگرند تا بتوانند چرخه ای مطلوب که رسیدن به هدف نهایی یعنی حمل و نقل ایمن و سریع است دست یابند.
جایگاه و نقش حمل و نقل در ابعاد مختلف سیاسی اجتماعی و اقتصادی در جوامع امروزی بر کسی پوشیده نیست و فرودگاه در کنار مابقی پایانه ها از حساس ترین بازیگر این نقش هستند.
طبقه بندی فرودگاه ها:
به منظور ارائه استانداردهای طراحی برای انواع مختلف فرودگاهها و عملکردها و وظایف آنها از کدهای حرفی و عددی و سایر علائم توصیفی برای طبقه بندی فرودگاه استفاده می شود.
سازمان هوانوردی فدرال، فرودگاهها را از نظر نوع طرح هندسی و براساس کد مرجع فرودگاه طبقه بندی می کند. کد مرجع فرودگاه، یک سیستم کدبندی است که معیارهای طرح فرودگاه را با مشخصات عملیاتی و فیزیکی هواپیماهای استفاده کننده از آن مرتبط می کند. این سیستم براساس گروه تقرب هواپیما و گروه طراحی هواپیما که به هر یک از هواپیماها اختصاص می یابد، تعریف می شود.
گروه طراحی هواپیما در واقع طبقه بندی هواپیماها براساس طول دهانه بال آنها است.
کد مرجع فرودگاه یک کد دو علامتی است که نشان دهنده گروه تقرب و گروه طراحی می باشد که هواپیما بر مبنای آن طراحی شده است. به عنوان مثال، کد مرجع B-III(knot) (گروه تقرب B) و طول دهانه بال 79 تا کمتر از 118 فوت (گروه طراحی III)، طراحی شده باشد. سازمان هوانوردی فدرال، فهرستی از کدهای مرجع فرودگاه برای انواع مختلف هواپیماها منتشر کرده است. فرودگاهی که برای خدمات رسانی به هواپیمای بوئینگ 200-767 با سرعت تقرب 130 نات (گروه تقرب C) و طول دهانه بال 156 فوت و 1 اینچ (گروه طراحی IV)، طراحی شده باشد، با کد مرجع C-IV مشخص و طبقه بندی می شود. مربوط به فرودگاهی است که برای خدمات رسانی به هواپیمایی با سرعت تقرب 91 تا کمتر از 121 نات.
فرودگاههای غیرتجاری
فرودگاه غیرتجاری فرودگاهی است که برای خدمات رسانی به هواپیماهای گروه تقرب A وB، طراحی، ساخته و نگهداری می شود. بطور کلی فرودگاههای غیرتجاری، به فرودگاههای هواپیماهای کوچک (با حداکثر وزن مجاز برخاست 12500 پوند یا کمتر) و هواپیماهای بزرگ (با حداکثر وزن مجاز برخاست بیشتر از 12500 پوند) دسته بندی می شود.
مشخصات طراحی فرودگاههای غیرتجاری متأثر از گروه طراحی هواپیما و انواع سیستمهای تقرب مورد استفاده در باند پرواز فرودگاه، یعنی سیستمهای تقرب با دید، تقرب با دستگاه غیردقیق یا تقرب با دستگاه دقیق است.
فرودگاههای غیرتجاری مخصوص هواپیماهای کوچک به عنوان فرودگاههای غیرتجاری درجه I، غیرتجاری درجه II، و غیرتجاری عمومی درجه I نامیده می شوند. علاوه بر آن، فرودگاههای غیرتجاری از نظر انجام عملیات تقرب با دید و دستگاه غیردقیق و یا عملیات تقرب با دستگاه دقیق نیز تقسیم بندی می شوند. فرودگاههای غیرتجاری برای عملیات با دید و با دستگاه غیردقیق جزء فرودگاههای غیرتجاری درجه I، غیرتجاری درجه II یا غیرتجاری عمومی درجه I محسوب می شوند. فرودگاه غیرتجاری برای عملیات با دستگاه دقیق از نوع فرودگاههای غیرتجاری عومی درجه II است.
یک فرودگاه غیرتجاری درجه I می تواند به حدود 75 درصد هواپیماهای یک موتوره و دو موتوره کوچک مورد استفاده برای اهداف شخصی و شغلی، خدمات رسانی کند. این هواپیماها در واقع هواپیماهایی با وزن حدود 3000 پوند یا کمتر هستند که در نتیجه کد مرجع فرودگاه آنها، B-I خواهد بود. کد مرجع مذکور نشان دهنده این است که این فرودگاهها قادر به خدمات رسانی به هواپیماهای باگروه تقرب B, A و گروه طراحی I هستند. فرودگاه غیرتجاری درجه II می تواند به تمامی هواپیماهای مربوط به فرودگاه درجه I و برخی هواپیماهای کوچک و کوتاه برد، خدمات رسانی کند. این هواپیماها معمولاً شامل هواپیماهای با وزن حدوداً 8000 پوند یا کمتر می شوند که نشان دهنده کد مرجع فرودگاه B-I هستند. فرودگاه غیرتجاری عمومی درجه I قادر به خدمات رسانی به تمامی هواپیماهای کوچک است. این نوع فرودگاهها دارای کد مرجع B-II هستند. فرودگاه غیرتجاری عمومی درجه II به هواپیماهای بزرگ با گروه تقرب B,A خدمات رسانی می کنند و معمولاً دارای قابلیت انجام عملیات با دستگاه دقیق هستند. کد مرجع این نوع فرودگاهها نیز، B-III است.
فرودگاههای تجاری
فرودگاههای تجاری فرودگاهی است که برای ارائه خدمات به هواپیماهای گروه تقرب D , C, وE طراحی، ساخته و نگهداری می شود. مشخصات طرح فرودگاههای تجاری مبتنی بر گروه طراحی هواپیما است.
طبقه بندی سازمان ایکائو :
سازمان بین المللی هواپیمایی کشوری از یک سیستم کدبندی دو قسمتی به عنوان کد مرجع فرودگاه برای طبقه بندی استانداردهای طرح هندسی فرودگاه استفاده می کند. اجزای این سیستم کدبندی شامل یک علامت عددی و یک علامت حرفی است. اعداد کد فرودگاه از 1 تا 4، نشان دهنده طبقه بندی طول قابل استفاده باند پرواز یا طول ناحیه پروازی مرجع که شامل طول باند پرواز و طول معبر توقف و معبر بی مانع در صورت وجود، است. طول ناحیه پروازی مرجع در واقع طول واقعی برخاست در باند پرواز است که به طول معادل آن در میانگین سطح دریا با درجه حرارت 15 درجه سانتیگراد و شیب طولی صفر تبدیل شده است.
حروف کدبندی مورد نظر از A تا F، نشان دهنده طبقه بندی هواپیماهای استفاده کننده از فرودگاه براساس طول دهانه بال و دهانه خارجی محور چرخهای اصلی عقب است. کدهای مرجع فرودگاه در جدول 9-2 ارائه شده اند. به عنوان مثال، فرودگاهی که برای خدمات رسانی به یک هواپیمای بوئینگ 200-767 با محور چرهخهای عقب به طول 34 فوت و 3 اینچ (44/10 متر)،* طول دهانه بال 156 فوت و 1 اینچ (48 متر)، حداکثر وزن برخاست 317.000 پوند باند پرواز مورد نیاز به طول 6000 فوت (1860 متر) در سطح دریا و در روز استاندارد طراحی شده باشد،* دارای کد مرجع 4-D است. باید توجه داشت که این سیستم طبقه بندی به طور دقیق و روشنی در برگیرنده عملکرد فرودگاه و خدماتی که ارائه می کند یا نوع هواپیمای استفاده کننده از آن نیست.
بطور کلی، نوعی مطابقت تقریبی بین کد مرجع فرودگاه ارائه شده توسط سازمان هوانوردی فدرال و کد مرجع سازمان بین المللی هواپیمایی کشوری وجود دارد. گروههای تقرب A,B,C,D مربوط به سازمان هوانوردی فدرال به ترتیب همان کدهای فرودگاه 1،2،3و4 سازمان بین الملللی هواپیمایی کشوری است. به طور مشابه، گروههای طراحی هواپیمای مربوط به سازمان هوانوردی فدرال یعنی V, IV , III , II , I، تقریباً مطابق با کدهای E,D,C,B,A سازمان بین المللی هواپیمایی کشوری است.
تاثیر اقلیم بر روند طراحی:
در این بخش به بررسی اقلیم تاثیر گذار بر طراحی فرودگاه میپردازیم.
به طور کلی تاثیر اقلیم بر فرودگاه را میتوان از دو منظر مورد بررسی قرار داد:
1- تاثیرات اقلیم بر بخش زمینی
2- تاثیرات اقلیم بر بخش هوایی
—————————–
1- تاثیرات اقلیم بر بخش زمینی همان ملاحظات اقلیمی هر منطقه از کشور میباشد که بر روی ساختمانهای بخش زمینی تاثیرگذار است.
2- تاثیرات اقلیم بر بخش هوایی:
در قسمت گفته شد که چگونه ضوابط و الزامات وضع شده توسط دولتها می تواند بر طول باند پروازی موثر باشد. شرایط محیطی موجود در فرودگاه نیز در طول باند تأثیر دارند.
مهمترین شرایط محیطی شامل درجه حرارت، وضعیت باد در سطح فرودگاه، شیب باند، ارتفاع فرودگاه و شرایط سطح باند پرواز است. اثر این شرایط بر روی محاسبه طول باند فقط می تواند تقریبی باشد. به هر حال دستورالعملهایی که می تواند برای برنامه ریزی در این زمینه سودمند باشد، در این بخش ارائه شده است.
درجه حرارت:
در درجه حرارت بالاتر،* طول باند پروازی بیشتری مورد نیاز است، زیرا با بالا رفتن درجه حرارت، غلظت (چگالی) هوا، پایین تر و در نتیجه فشار هوای خروجی از موتور، کمتر می شود.
روند افزایش طول باند نسبت به درجه حرارت، خطی نیست. نرخ افزایش طول باند در درجه حرارتهای بالا، بیشتر از نرخ افزایش در درجه حرارتهای پایینتر است. افزایش طول موردنظر می تواند برحسب درصدی از طول باند در دمای 59 درجه فارنهایت باشد که درجه حرارت استاندارد در سطح دریا است. به منظور برآورد مقادیر تخمینی، تغییرات تقریبی طول باند بر حسب دمای بین 59 تا 90 درجه فارنهایت برای هواپیماهای با موتور توربینی می تواند مورد استفاده قرار گیرد. در این دامنه درجه حرارت، افزایش متوسط طول باند نسبت به طول مورد نیاز در دمای 59 درجه فارنهایت، از حدود 42/0 تا 65/0 درصد به ازای هر درجه فارنهایت بیشتر از 59 درجه تغییر می کند؛ بنابراین در دمای 85 درجه فارنهایت، طول باند به اندازه دامنه متوسط بین 11 تا 18 درصد طول مورد نیاز در دمای 59 درجه فارنهایت، افزایش می یابد.
باد سطحی در فرودگاه:
طول باند پرواز با افزایش سرباد (جهت بادی که مخالف با جهت نشست یا برخاست هواپیما باشد) کوتاهتر و با افزایش باد پشت (بادی که از پشت هواپیما می وزد)، طویلتر می شود. برای محاسبه وزن برخاست، مقررات آیین نامه ای به متصدی مربوطه اجازه می دهد که فقط نیمی از مقدار سرباد گزارش شده، استفاده کند. اگر باد پشت سر وجود داشته باشد، برای محاسبه وزن برخاست از 5/1 برابر باد پشت سر گزارش شده استفاده می شود و حداکثر باد پشت سر مجاز نیز باید 10 مایل دریایی بر ساعت (18 کیلومتر بر ساعت) یا 10 نات (knot) باشد.
تأثیر شرایط باد، بسته به درجه حرارت هوا و وزن هواپیما تغییر می کند. به هر حال مقادیر تقریبی برای فرآیند برنامه ریزی، سودمند است. وزش سرباد با سرعت 5 نات، طول برخاست را در حدود 3 درصد کاهش می دهد؛ در حالی که باد پشت سر با سرعت 5 نات، طول مذکور را در حدود 7 درصد افزایش می دهد. در فرآیند برنامه ریزی و طراحی فرودگاه،* مطلوب آن است که شرایط وزش باد اعمال نشود؛ بویژه اگر بادهای سبک و ملایم در محوطه فرودگاه بوزد.
ارتفاع
اگر تمام شرایط محیطی یکسان باشد، با بالارفتن ارتفاع فرودگاه، طول بیشتری برای باند پرواز مورد نیاز است. روند این افزایش، خطی نیست بلکه با وزن هواپیما و درجه حرارت هوا تغییر می کند. در ارتفاعات بالا، روند افزایش طول باند بیش از ارتفاعات پایین است. در فرآیند برنامه ریزی و طراحی فرودگاه، به ازای هر 1000 فوت (305 متر) افزایش ارتفاع از سطح دریا، به میزان 7 درصد به طول باند اضافه می شود که این مقدار افزایش برای اغلب فرودگاهها کافی و مناسب خواهد بود؛* بجز آنهایی که در معرض درجه حرارت بسیار زیاد هستند و یا در ارتفاعات بسیار بالا قرار دارند. در فرودگاههای با شرایط یاد شده،* نرخ افزایش مذکور برای طول باند، 10 درصد است. اطلاعات عملکردی تهیه شده بوسیله کارخانه های سازنده هواپیما براساس ارتفاع برحسب فشار هوا است، نه ارتفاع جغرافیایی. در مواردی که محل استقرار فرودگاه بسیار غیرعادی و غیرمعمول باشد، دو نوع ارتفاع مذکور، ارتفاع برحسب فشار هوا و ارتفاع جغرافیایی می تواند بطور یکسان در فرآیند برنامه ریزی و طراحی فرودگاه در نظر گرفته شود.
استانداردها و مقررات پایانه های مسافربری
كلیات
پایانه مسافربری مركزی است برای ارائه خدمات و پردازش مسافران و توشه آنان در حد فاصل جلو خان و هواپیما و یا انتقال مسافران از هواپیما به هواپیما و همچنین برای عملیات شركت های هواپیمایی و مسئولین و كاركنان و مدیران فرودگاه و عموم مردم مجموعه ایست از نظر طراحی و ساخت بسیار پیچیده بود و با توجه به دیدگاه های جدید ایجاب می كند از لحاظ معماری، هوانوردی و مهندسی همواره مورد بررسی و بازنگری دائمی قرار گیرد.
مسافران انتظار دارند كه تسهیلات پایانه از محیط راحت، مطبوع و زیبا برخوردار بوده و در آن كارهای جاری با سهولت كافی انجام گیرد. بنابراین طرح پایانه مسافر بری باید كارآمد، روان و مفید باشد.لازم به ذكر است كه اتخاذ ترتیب منطقی در مراحل اصلی مسافران و تامین نیازهای ویژه آنان در مجموعه پایانه، نیل بدین هدف را میسر می سازد.
ملاحظات برنامه ریزی و طراحی پایانه مسافر بری
اهداف
مجموعه پایانه مسافر بری كه شامل هواپیما نیز می باشد بین جلو خان و راه های تاكسی كردن هواپیما واقع شده است پایانه مسافر بری یكی از عناصر اصلی فرودگاه می باشد و مركزی است خدماتی برای انتقال مسافر و توشه از طریق دسترسی زمینی به هواپیما و بر عكس و نیز از هواپیما به هواپیما . تصمیم گیری در مورد تجهیزات و تسهیلات پایانه مسافربری ، بعد از جمع آوری اطلاعات از كلیه واحد های در گیر از قبیل شركت های هواپیمایی خدمات و عملیات هوانوردی، خدمات رفاهی ،مدیریت فرودگاه، كاركنان و غیره صورت می پذیرد. طراحی پایانه با بررسی و پیش بینی نیاز ها و پاسخگویی به آنها با رعایت اقتصاد مهندسی و با رعایت ضوابط و معیار ها انجام می گیرد.
مسافران انتظار دارند كه پایانه دارای تسهیلات راحت و جذاب بوده و طریقه رفتار با آنان موثر، پسندیده و بدون اتلاف وقت انجام می گیرد به همین دلیل طرح پایانه مسافر بری باید كاربردی و دارای معماری زیبا باشد چنانچه ابعاد لازم عناصر مختلف پایانه همراه با روند منطقی عملیات اصلی كه با علامت گذاری مناسب تقویت گردد جریان مناسب حركت سریع و بدون مسافران را در مراحل مختلف تضمین خواهد كرد.
ویژگی مسافران
مسافران از نظر اهداف سفر به دو طبقه اصلی تقسم می شوند یكی افرادی كه با اهداف شغلی سفر می كنند و دیگری افرادی كه به دلایل سیاحتی، امور شخصی و یا زیارت سفر می كنند مسافران شغلی معمولا با تجربه تر و غالبا از خدمات پایانه مسافری كه در اختیار عموم است استفاده بیشتری می كنند .دسته دیگری كه درصد بالایی را نیز شامل می شوند افرادی هستند كه آشنایی كمتری با طرز كار شركت های هوایی و خدمات قابل ملاحظه در نسبت این دو نوع مسافر می توانند در تعداد پرسنل و فضای مورد نیاز پایانه تاثیر گذار باشد . برای مثال می توان به فرودگاه های كوچك یا متوسطی كه به مراكز تفریحی، مراكز زیارتی و محیط های كم رفت و آمد سرویس می دهند اشاره نمود این نوع فرودگاهها به تسهیلات پایانه مسافر بری متفاوتی نسبت به فرودگاه هایی که حجم تقریباً زیادی از سفر های بازرگانی را سرویس می دهند نیاز دارند. همچنین در فرودگاه هایی كه تعداد قابل ملاحظه ای همراه و بازدید كننده غیر مسافر وجود دارد باید فضای کافی برای آنان پیش بینی گردیده تا مانع جریان منظم و مرتب مسافران نشود.
مسافران از نظر نوع سفر به عنوان داخلی یا بین المللی طبقه بندی می شوند كه در هر مورد مسافر ممكن است خروجی، ورودی، گذری و یا انتقالی باشد.
– مسافر داخلی به مسافرانی اطلاق می شود كه در مسیر های واقع در محدوده مرزهای كشور مسافرت كرده و از بازرسی ماموران كنترل های قانونی نظیر گمرك گذر نامه و قرنطینه معاف می باشند این موضوع شامل ترافیك درون اتحادیه های گمركی ،جامعه اقتصادی مناطق آزاد تجاری كه مقامات دولتی با عبور آزاد كالا و مسافر ازآنها موافق هستند نیز می شود با توجه به جزییات موافقت نامه ها، ممكن است ترافیك در یك جهت روند داخلی و در جهت دیگر روند بین المللی داشته باشد.
– مسافران بین المللی به مسافرانی اطلاق می شود كه بین كشور های مختلف سفر می كنند و تحت كنترل های قانونی نظیر گمرك، گذر نامه و قرنطینه قرار می گیرند.
– مسافران خروجی مسافرانی هستند كه از یك فرود گاه با هدف عزیمت از راه هوایی استفاده می كنند.
– مسافران ورودی، مسافرانی هستند كه با هواپیما به یك فرودگاه بعنوان مقصد وارد می شوند و به پرواز خود ادامه نمی دهند.
-مسافران گذری مسافرانی هستند كه وارد فرودگاه می شوند و دوباره با همان هواپیما فرودگاه را ترك و به سفر خود ادامه می دهند این مسافران ممكن است در هواپیما باقی بمانند و یا در حالت دیگر ممكن است لازم شود طی مدتی كه هواپیما در فرودگاه باقی می ماند این دسته از مسافران داخل پایانه های مسافربری استراحت نمایند به عنوان مثال توقف به منظور نظافت هواپیما برای مسافران، سوختگیری و یا تعمیرات كه در این حالت ممكن است برخی از مسافران گذری نیز مجبور به انجام كنترل های مرزی شوند. این حالت زمانی به وجود می اید كه قسمتی از مسیر هواپیما داخلی و قسمت دیگر ان بین المللی باشد مسافران كه از قسمت بین المللی وارد می شوند ممكن است از فرودگاهی آمده باشند كه در آن تسهیلات كنترلی مرزی وجود نداشته باشد كه در این صورت مجبور خواهند بود از كنترل گذری فرودگاه عبور نمایند در این گونه موارد باید در طراحی پایانه تسهیلات لازم را برای مسافران گذری منظور شود.
-مسافران انتقالی- مسافرانی هستند كه از راه هوا به فرودگاه وارد شوند و ممكن است بخواهند برای مقصد دیگری به پرواز خود ادامه بدهند در بیشتر موارد این دسته از مسافران می توانند به لحاظ طراحی مانند مسافران گذری به حساب بیایند جز اینكه توشه آنها باید به هواپیما های دیگری منتقل شود. برای استفاده ویژه این افراد نیاز به برخی تسهیلات بلیط می باشد كه باید در طراحی منظور گردد.
اصول جریان مسافر
اصول جریان مسافر
اصول جریان یك مسافر در یك پایانه عبارتند از:
– سهولت دسترسی به فرودگاه به وسیله جاده یا خط آهن
– پیش بینی توقفگاه در مكان های مناسب و یا فواصل قابل قبول از پایانه
– مسیر ها ( تا حد امكان )كوتاه، مستقیم و واضح در نظر گرفته شود به طوری كه با مسیر های طولانی مسافران، جامه دانها و ترافیك وسایل نقلیه برخورد و تلاقی نداشته باشد0
– از ایجاد اختلاف سطح در مسیرهای پیاده روی (تا حد ممكن)پرهیز شود.
– با ایجاد تنوع به وسیله كارهای معماری و نصب تابلوها وچشم اندازهای زیبا ، به جذابیت محیط در مسیر مسافران افزوده شود.
– مسافران بدون استفاده و یا راهنمایی یا دستورات كارمندان داخل پایانه قادر باشند به مقصد برسند
– در شرایط ترافیك سنگین حجم عبور زیاد را تنها با استفاده از مسیر های اصلی بتوان تامین نمود انحراف گروه های خاص از مسافران از مسیر اصلی به منظور عبور از كنترل های ویژه فقط باید در نقاط انتهایی مسیر صورت گیرد تا وضعیت ترافیك مختل نشود.
– مسافران خروجی در نزدیكترین نقطه ممكن فرصت تحویل توشه های خود را داشته باشند.
در تحویل توشه مسافران تسریع شده و چرخ های دستی حمل توشه در اختیار مسافران قرار داداه شده است
هر مسیر حركت در حد ممكن فقط یك جهته بوده و هر جا كه جحریان معكوس ضروری باشد مسیر ویژه در نظر گرفته شود.
نظر به این كه جنبه های روانی مسافر هوایی در كلیه برنامه ریزی ها دارای اهمیت زیاد است لذا جریان آزاد در كلیه قسمت های مسیر ، مابین بخش های زمینی و هوایی با كمترین وقفه باید برقرار باشد راحتی مسافر بیشترین اهمیت را دارد و لذا باید اطمینان حاصل شود كه ماموران با علاقه و با جدیت مجوزها را کنترل و عوامل پرواز نیز مسئولیت های خود را انجام دهند
هر نقطه كنترل در سیستم جریان ، دارای پتانسیل تاخیر است و موجبات عصبانی و دست پاچه كردن مسافر را فراهم می كند. این زمان می تواند توسط بعضی از مسافران به واسطه ندانستن زبان بیگانه و یا بیسوادی افزایش داده شود و لذا این اثرها را با كم كردن كنترل ها و متمركز كردن آنهادر كمترین تعداد نقاط ممكن می توان كاهش داد این اثرها همچنین با اجازه انعطاف پذیری بیشتر پرسنل و در نتیجه كاركرد بهترآنها كاهش خواهد یافت
– مسافران نباید مجبور شوند از یك نوع کنترل بیش از دو بار بار عبور كنند از این رو اگر قرار است كنترل ها در بیش از یك محل مستقر باشند بهتر است مسیر های جریان طوری طراحی شود تا مسافران بتوانند پس از تشریفات كنترل از كنار سایر كنترل های مشابه عبور نمایند.
– كنترل های امنیتی آخرین كنترلی است كه مسافران از آن می گذرند هر محل كنترلی كه در یك محل فرودگاه جهت بازرسی بدنی و وسایل دستی آنها قرار داده شود بهتر است به اندازه كافی دور از دروازه خروجی باشد تا بیشترین مانع جهت دسترسی افراد غیر مجاز از هواپیما را فراهم نماید.
– مسیر های حركت طوری طراحی شوند كه تا حد ممكن پیوستگی و توالی درآنها رعایت شود
-از نظر رعایت مسایل امنیتی لازم است جریانات مسافران به شرح زیر جدا سازی شود:
جریان مسافران داخلی خروجی از مسیر مسافران بین المللی خروجی جریان مسافران داخلی ورودی از مسیر های مسافران بین المللی ورودی
مسافران خروجی بعد از نقاط كنترل امنیتی از مسافران ورودی
از نوشتارهایی كه باعث دودلی و تردید مسافران می شود احتراز گردد مانند بكاربردن اصطلاحات فنی مبهم در تابلوهای راهنما.
– سرعت حركت و گنجایش مسیرهای مسافران با سایر سیسیتم ها، نظیر مسیر حركت توشه ها و زمان سرویس دهی به هواپیما و همچنین گنجایش كلی فرودگاه منطبق و سازگار شود جریان مسافر باید با سایر قسمت های سیستم فرودگاه هماهنگ و متعادل باشد در غیر این صورت حتی سریع ترین جریان مسافر با بهترین گنجایش اگر با كلیه قسمت های سیسیتم فرودگاه متعادل نشده باشد بدون داشتن هیچ گونه فایده یا مزیتی باعث گیجی و بوجود آمدن تاخیر و ازدحام خواهد شد.
ویژگی های ترافیكی و محاسبه حجم مسافر ساعت اوج
ویژگی های ترافیكی در هر فرودگاه نیاز های پایانه ای بر اساس تحلیل مشخصه های ترافیكی از جمله حجم مسافران و توشه به تفكیك مبدائی ، مقصدی،گذری، و انتقالی تعیین می شود همچنین میزان و نحوه فعالیت شركت های هواپیمایی و محل استقرارآنهاحائز اهمیت است.
محاسبه حجم مسافر ساعت اوج
از آنجا كه بهره برداری از ظرفیت تسهیلات فرودگاه در طی روزها و ساعات اوج ترافیك به بحرانی ترین حد می رسد لذا پایانه های مسافربری باید به نحوی طراحی شوند كه در طی این دوره ها پاسخگوی حجم ترافیك باشد.
با استفاده از حجم ورود و خروج یا تردید مسافران در ساعت اوج، فضاهای مورد نیاز در پایانه مسافری مانند فضای لازم برای مسافران ، توشه، مستقبلین، و مشایعین و بازدید كنندگان و غیره و همچنین حجم ترافیك زمینی قابل محاسبه می باشد حجم عملیات ساعات اوج یك فرودگاه ممكن است به 12 تا 20 درصد حجم عملیات روزانه بالغ شود با این وجود تعیین میزان فضای لازم و طراحی تسهیلات مورد نیاز پایانه نباید بر پایه ساعات اوج مطلق یعنی بزرگترین تقاضای پیش بینی شده صورت پذیرد زیرا در این حالت تسهیلات بیش از اندازه بزرگ شده و در نتیجه در اغلب اوقات بخشی از ظرفیت بدون استفاده خواهد ماند.
مطالعه تردد مسافران در پایانه های فرودگاه نشان می دهد كه انواع مختلف مسافران هر كدام ظرفیت های متفاوتی از تسهیلات را طلب می كنند بنابراین مفید خواهد بود كه بتوان مسافران اوج را بر اساس نوع پرواز ، منظور از سفر و طریقه دسترسی به فرودگاه طبقه بندی نمود. برآورد احجام مسافر در گروه های داخلی و بین المللی، منظم یا دربستی (چارتر)، انتقالی (ترانسفر) یا گذری (ترانزیت)، شغلی یا تفریحی، بین قاره ای یا كوتاه برد و سیستم دسترسی به فرودگاه باید بنحوی مطلوب انجام گردد. بعضی از مراجع تقسیم بندی مسافران را بر حسب ورودی و خروجی، مسافرانی كه از مبدأ فرودگاه مورد نظر عازم سفر هوایی هستند و مسافرانی كه سفر هوایی شان در فرودگاه مورد نظر خاتمه می یابد و همچنین سفرهای كوتاه برد و بلند برد نیز انجام می دهند.
روش های متعددی از سوی سازمان های مختلف برای محاسبه حجم تردد مسافران در ساعت اوج ارائه شده است كه از جمله آنها می توان به FAA , IATA , ICAO و غیره اشاره نمود. این روش ها عموماً متكی به آمار و اطلاعات گذشته یا مفروض برای آینده هستند. كاربرد این روش ها هم در مورد مسافران داخلی و هم برای مسافران بین المللی امكان پذیر است. در مورد تسهیلاتی كه بطور مشترك مورد استفاده مسافران داخلی و بین المللی قرار می گیرند، طراحی و مبنای حجم مسافران ساعت اوج تركیبی، باید از طریق رسم نمودارهای ورود و خروج مسافران داخلی و بین المللی و تركیب آنها برحسب ساعات شبانه روز برای روز طرح و یا آمارگیری وضع موجود و تعمیم آن برای آینده صورت گیرد.
بخش هایی از پایانه های مسافری برای احجام اوج در دوره های زمانی كمتر از یك ساعت طراحی می گردند بخصوص پیشخوان ها و سیستم های مربوط به توشه. برخی از قسمت های مربوط به مسافران ورودی و خروجی برای اوج های 20 دقیقه و غیره طراحی می گردد. این احجام از طریق اعمال ضرایبی به حجم ساعت اوج یا با مطالعات ویژه بدست می آید.
در فرودگاههای با درصد بالای مسافران پروازهای غیر منظم، باید تغییرات روز شلوغ مورد توجه بیشتر قرار گیرد. البته بطور معمول عملیات پروازهای غیرمنظم به عنوان مبنای اصلی طراحی پایانه در نظر گرفته نمی شود و باید بطور جداگانه ارزیابی گردند.
در فرودگاههای كوچك یك ورود و خروج هواپیما می تواند كل وضعیت را تغییر دهد. در حقیقت نمودار تغییرات روزانه می تواند به اندازه ساعت اوج حائز اهمیت باشد زیرا در صورت وقوع ازدحام و تراكم در ساعت اوج این نمودار می تواند روش كار و نیازها را مشخص نماید. نوسان حجم ترافیك در طول روز به همان اندازه نوسانات بزرگ در طول سال مهم است.
با توجه به شرایط موجود در كشور روش های زیر برحسب مورد، توصیه می شود.
الف- روش سی امین شلوغترین ساعت
در این روش بر اساس آمار و اطلاعات مربوط به حجم ساعتی مسافر، حجم تردد سی امین شلوغ ترین ساعت انتخاب می شود و به صورت نسبتی از ترافیك (معمولاً) سالانه بیان می گردد. سپس این نسبت می تواند به حجم جریان پیش بینی شده مسافر در سال طرح اعمال گردد. منظور ازبكارگیری سی امین شلوغ ترین ساعت، طراحی برای حجم ترافیك ساعت اوجی است كه بطور منظم قابل تكرار است تا از استفاده از حجم مسافر در ساعت های اوجی كه در مواقع غیرعادی بدلیل تعطیلات مهم و اصلی، جشن های مذهبی یا سایر عوامل در یك فرودگاه بخصوص بوجود می آید، پرهیز گردد. به عبارت دیگر تنها در 29 ساعت از سال كه تقاضا در بالاترین حد است، تسهیلات در حد مورد نیاز نخواهد بود.
در صورتی كه آمار و اطلاعات كافی موجود نباشد می توان برآورد سی امین شلوغترین ساعت مطابق روش زیر انجام داد:
1)روز اوج ورود و خروج هواپیماها در چندین سال مشخص شود.
2)ورود و خروج روز اوج را تحلیل نموده و ساعت اوج ورود و خروج مسافران بر مینای اطلاعات ثبت شده مسافران هواپیما مشخص شود.
3)نسبت مجموع ترافیك ساعت اوج مسافران ثبت شده در روزهای اوج چند سال به مجموع ترافیك این روزهای اوج تقسیم شود، تا یك نسبت وزنی از ترافیك ساعت اوج به روز اوج بدست آید.
4)دو ماه اوج ترافیك در سال از طریق تحلیل تغییرات فصلی مشخص شود.
5)تعداد مسافرانی را كه در روز متوسط در طی دو ماه اوج در سال از فرودگاه استفاده می كنند محاسبه و فرض شود كه این روز متوسط، بیانگر سی امین یا چهلمین روز شلوغ سال است.
6)نسبت حجم ترافیك ساعت اوج در روز شلوغ اعمال گردد تا حجم مسافر ساعت اوج بر حسب نوع سرویس تعیین شود.
7)نسبت حجم مسافر ساعت اوج ترافیك سالانه در حجم جریان پیش بینی شده در سال طرح اعمال شود تا حجم مسافر ساعت اوج در سال طرح بدست آید.
ب- روش تقریبی
چون در پاره ای از فرودگاهها ممكن است دسترسی به كلیه آمار و اطلاعات امكان پذیر نباشد می توان از روش تقریبی زیر برای بدست آوردن حجم طراحی ساعت اوج استفاده نمود:
حجم تردد سالانه مسافران× 08417/0 = متوسط تعداد ماهانه مسافران
حجم تردد سالانه متوسط ماهانه × 03226/0 = متوسط تعداد روزانه مسافران
حجم تردد متوسط روزانه × 26/1 = حجم تردد روز اوج
حجم تردد اوج روزانه × 0917/0 = حجم تردد ساعت اوج
پ- شلوغ تر ین ساعت جدول زمان پرواز
این روش ساده بوده و قابلیت كاربرد در فرودگاههای كوچك با پایگاه اطلاعاتی مختصر را دارد. با استفاده از ضرائب اشغال متوسط2 و جداول زمانی پرواز موجود یا پیش بینی شده، حجم شلوغ تر ین ساعت جدول زمانی قابل محاسبه است. این روش در معرض خطاهای ناشی از پیش بینی، تغییرات غیر قابل انتظار جدول زمان بندی و تجهیزات شركت های هواپیمایی و نوسانات ضریب اشغال متوسط قرار دارد.
محاسبه حجم مستقبلین و مشایعین
پذیرش مسافران و ارائه خدمات و تسهیلات به آنان برای مسافرت هوائی از جمله عملكرد اصلی پایانه مسافری است. اما گروههای دیگری از جمله مشایعین و مستقبلین و بازدیدكنندگاه و كاركنان فرودگاه نیز نیاز به تسهیلات فرودگاهی دارند كه در طراحی و یا توسعه پایانه باید مورد توجه و محاسبه قرار گیرد. در بسیاری از فرودگاهها ممكن است تعداد مسافران نسبت به سایر گروهها در اقلیت باشد. مشایعین و مستقبلین كه به بدرقه یا پیشواز مسافران می آیند اغلب با حجم اوج مسافران بطور همزمان در پایانه حضور می یابند. این افراد نیاز به تسهیلات و فضاهای عمومی را افزایش می دهند.
نسبت همراهان (مستقبلین و مشایعین) به مسافران در فرودگاههای مختلف متفاوت است و بستگی به عواملی چون بزرگی و عملكرد فرودگاه و ملاحظات دیگر از قبیل تعداد و حجم عملیات شركت های هواپیمائی مستقر در آن كشور و آن فرودگاه دارد. نسبت همراهان به مسافران بنا به سنت ها و مقتضیات محلی و نوع ترافیك مسافری نیز تغییر می كند. بطور كلی نسبت های كمتر از یك، در جاهایی اتفاق می افتد كه ترافیك عمده مربوط به تعطیلات است. نسبت مسافر و همراه بر اساس نوع سفر و مسافر نیز متغیر است بعنوان مثال تعداد همراهان مسافران داخلی است. همچنین زمان ماندگاری مسافران بین المللی و همراهان طولانی تر و عملاً دو تا سه ساعت می باشد كه این مشخصات هنگام برنامه ریزی و طراحی پایانه باید مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد.
در فرودگاههای غیر مركزی اثر بازدیدكنندگان بطور طبیعی از درجه اهمیت كمتری در تعیین ابعاد تسهیلات فرودگاه بعلت پاره ای خصایص منحصر بفرد مورد اقبال عموم باشد.
رویدادهای ویژه *، مانند ورود و خروج اشخاص پرطرفدار می تواند احجام سنگینی از همراهان را به تسهیلات پایانه تحمیل نماید كه در نظر گرفتن ابعاد تسهیلات برای چنین موقعیت های نادری از لحاظ كاربردی و اقتصادی منطقی نیست.
معمولاً تعداد كاركنان فرودگاه در فرودگاههای با حجم مسافر كم، تأثیری بر تعیین ابعاد تسهیلات پایانه مسافری ندارد.آنهااغلب در طی ساعات اوج به پذیرش و كنترل مسافران، توشه و سرویس دهی هواپیما مشغول هستند. بنابراین تقاضای قابل ملاحظه ای برای تسهیلات عمومی یا غرفه های پایانه در حین ساعات اوج ایجاد نمی كنند.
نسبت متداول همراهان و بازدیدكنندگان در اروپا و آمریكا 2/0 تا 5/0 همراه برای هر مسافر است و در مسیرهای مشخص ترافیك داخلی این نسبت حتی پائین تر از عدد مذكور است. در كشورهای آسیایی یا آفریقایی این نسبت بین 5/2 تا 6 و گاهی حتی بالاتر می باشد.
اداره هوانوردی فدرال آمریكا (FAA) در بخش تعیین سطح سالن انتظار بهترین روش تعیین نسبت همراهان به مسافران را انجام مطالعات محلی در فرودگاه مورد نظر ذكر نموده است و در نبود این مطالعات نسبت یك نفر همراه را به ازاء هر مسافر برای مقاصد طراحی منطقی دانسته است.
نسبت همراهان به مسافران در فرودگاههای كشور و با توجه به كمبود آمار واطلاعات نسبتاً* دقیق در این زمینه،* توصیه می شود به هنگام مطالعه هر فرودگاه، ارقام بطور جداگانه با آمار برداری محاسبه گردد. بعنوان توصیه این مطالعات،* برای طرح مقدماتی یا توسعه پایانه میتوان برای پایانه های مسافری داخلی نسبت همراهان شامل مستقبلین و مشایعین به مسافران را در محدوده 5/0 تا 1 و برای پایانه های مسافری بین المللی این نسبت را در محدوده 1 تا 5/1 بنا به موقعیت و شرایط محلی فرودگاه (غیر از حج تمتع) در نظر گرفت. این مقادیر با فرض بهبود و گسترش تسهیلات عمومی،* غرفه ها و ایجاد جاذبه در پایانه ها و توقفگاه پایانه های مسافری و همچنین تسهیل دسترسی به فرودگاه از طریق توسعه شبكه دسترسی و بهبود سیستم های حمل و نقل زمینی در آینده پیشنهاد شده است
دیدگاه دیگران (بدون دیدگاه)...
Leave a reply