نام دیگر این شهرستان، شیز بودهاست. پلوتارک
مورخ یونانی این شهر را فراد نوشتهاست. در شاهنامه چیچست به کار رفته و کهنترین از
همهٔ این نوشتهها، در اوستا ست که نام آن را، چئچست آوردهاست.امروزه تمام این نامها
از بین رفته و این محل را تخت سلیمان گذاشته اند.
این شهر باستانی در ادوار مختلف محل سکونت
اقوامی مانند، مادها، هخامنشیان، اشکانیان، ساسانیان و مغولان بوده و در هر یک از دورانهای
فوق، این محل در اوج قدرت و تمدن زمان مربوط بخود بودهاست. اکنون نشانی از این شهر
در آذربایجان دیده نمیشود، بر باد شده یک سر، با خاک شده یکسان.
اگرچه این سخن مورد قبول همهٔ محققان نیست
ولی یکی از جاهائی که حدس زده میشود، محل تولد زرتشت باشد، شهر شیز است.
قلعه تاریخی تخت سلیمان بازمانده از دوره
ساسانیان با بخشهای مختلفی همچون آتشکده آذر گشسب به عنوان یکی از مهمترین آتشکده
های دوره ساسانی، آتشکده شاهی و جنگ آوران، ایوان خسرو، معبد آناهیتا، آتشگاههای کوچک
و دروازه ها و دیوارهای مستحکمش از بناهای مهم تاریخی جهان به شمار می اید.
در دوران اردشیر یکم و پس از او تمایل بر
حذف تاریخ و نقش اشکانیان در کلیهٔ امور بود. تباین و تضادی که ساسانیان با اشکانیان
داشتند بیشتر بر این بنیادها قرار داشت: سعی در تقویت حکومت مرکزی و مبارزه با ادیان
غیر زرتشتی. این حکومت متمرکز نامی فراگیر لازم داشت که مسبوق به دین رسمی کشور و آیات
و اصطلاحات اوستا باشد. در اوستا از «ائیریانم وئجه» به عنوان زادگاه زرتشت یاد شده
بود که در دوران ساسانی تمایلی به تغییر محل آن از ری به آذربایجان احساس گردید. زیرا
ری از مدتها پیش در تیول خاندان معروف مهران، از خاندانهای مهم دوران اشکانی بود و
پیوسته مانند نسا از شهرهای اشکانی دوست و مورد سوءظن ساسانیان بود. در حالی که آذربایجان
همی یکی از سه آتش بزرگ دوران ساسانی را در خود داشت آتشکده آذرگشسب (تخت سلیمان کنونی)
و هم به تیسفون پایتخت ساسانی نزدیکتر بود پس «ائیریانم وئجه» که قبلاً زادگاه زرتشت
تصور شده بود به آذربایجان منتقل گردید با نام تازهٔ «ایران ویج» جزء نخست این کلمهٔ
مقدس میتوانست بهترین نام ممکن برای سرزمین واحد و فراگیر ساسانیان باشد. این جزء
نخست در ایرانی باستانی آریانام aryānām و در زبان
اوستایی aryānem بود. از شکل ایرانی باستان آن در
دوران اشکانی آریان حاصل شده بود اما ساسانیان بیشتر به اوستا نظر داشتند.
تمام آثار آن درون یک حصار و دیوار بیضی
شکل بنیان گرفته که دور تا دور آن دشتی گسترده است. حصار بیرونی از سنگ های لاشه ای
به ابعاد مختلف به ضخامت 5 متر و ارتفاع 14 متر و محیط بیرونی 1200 متر بنا شده است.
لایه بیرونی حصار با سنگ های تراش دار نماسازی شده و دارای 38 برج دفاعی مخروطی شکل
است.
بنای دیوار و حصار بیرون متعلق به دوره
ساسانی است و در دوره ایلخانی نیز ضمن مرمت پاره ای از قسمت های فروریخته، دروازه جدید
در مجاورت دروازه جنوبی عهد ساسانی احداث شده است.
داخل حصار بیضی شکل دو مربع مختلف المرکز
هم محور به چشم می خورد که در مرکز مربع جنوبی دریاچه و در مرکز مربع شمالی آتشکده
واقع شده است و دور تا دور این مربع را یک حصار مستطیلی شکل به طول تقریبی 250 متر
و عرض تقریبی 150 متر در بر گرفته و 60 برج مدور آن را احاطه کرده است.
در جبهه شمال غربی دریاچه و در زاویه مربع
بزرگتر، ایوان رفیع معروف به ایوان خسرو قرار دارد که این ایوان از آجر قرمز و ملاط
ساروج ساخته شده است.
ایوان به دو اتاق یا حوض خانه هفت گوش راه
می یابد که مربوط به دوره ایلخانان است. در بیرون تخت سلیمان در بخش جنوب غربی یک جوی
سنگی وجود دارد که 300 متر طول و4 متر ارتفاع دارد. این جوی سنگی را اهالی محلی، اژدهای
سنگی می نامند.
تخت سلیمان در حمله امپراطور رومیان که
در سال 624 میلادی اتفاق افتاد ویران شد. آباقاخان برادر زاده هلاکو خان که به دین
اسلام گرویده بود بر روی ویرانه های تخت سلیمان مسجدی بنا کرد که آن نیز بعدها ویران
شد و تنها کاشی هایی با نقوش و خط برجسته از آن به جا مانده است.
مجموعه باستانی تخت سلیمان قبل از اسلام
به عنوان بزرگترین مرکز آموزشی، مذهبی، اجتماعی و عبادتگاه ایرانیان به شمار میرفت
اما در سال 624 میلادی و در حمله هراکلیوس، امپراطور رومیان به ایران تخریب شد.
مجموعه بناهای تاریخی در تخت سلیمان در
اطراف دریاچهای طبیعی ساخته شدهاست. آب این دریاچه که از عمق ۱۱۶ متری از درون زمین
به سطح میآید دارای املاح زیادی است که آن
را برای آشامیدن و کشاورزی نامناسب کرده است. رسوبهای حاصل از این املاح در طی قرنها،
لبه دریاچه را شکل داده و متغیر کرده است.
درجه حرارت آب این دریاچه در تابستان و
زمستان یکسان و در حدود 21 درجه است و همین موضوع ثابت می کند که آب آن از سفرهای
زیر زمینی در عمق بسیار زیاد تامین میشود.
آثار بناهای دورههای اشکانیان و ساسانی
و ایلخانان مغول در این محل یافت شدهاست. مهمترین آثار بجا مانده آن آتشکده و تالارهای
دوره ساسانی است. برخی آثار ساسانی دیگر نیز در کوه بلقیس و زندان سلیمان در نزدیکی
تخت سلیمان ساخته شدهاست.
این مکان تاریخی در زمان ایلخانیان و در
دوره حکمرانی آقاخان در قرن هفتم هجری به عنوان تفرجگاه تابستانی مورد استفاده قرار
گرفت.
این حکمران مغول با احداث بناهای مختلفی
همچون سالن شورا، ایوان شرقی و ساختمانهای 8 و 12 ضلعی یکبار دیگر جان تازهای به
مجموعه تاریخی تخت سلیمان تکاب بخشید.
آتشکده آذرگشنسپ
در زمان ساسانیان ایرانیان سه آتشگاه بزرگ
و برجسته داشتند. نام آتشهایی که در این آتشگاهها نگهداری میشد. یکی بُرزین مهر
به معنای آتش عشق والا و ویژه برزیگران بود که در نزدیکی نیشابور خراسان جای داشت.
دومی فَربغ بود به معنای آتش فرّ ایزدی
که در کاریان فارس و ویژه موبدان و بلندپایگان بود.
سومی آتشکده آذرگشسپ که در تکاب آذربایجان
قرار داشت. آتشکده آذرگسسپ ویژه ارتشیان بود و در شهر و محلی بنام شیز یا گَنجَک بر
روی کوه اَسنَوند قرار داشت.
آذرگشنسپ به معنای آتش اسب نر است. بر پایهٔ
افسانههای ایرانی این آتشگاه بدین علت این طور نامیده شدهاست که کیخسرو بهنگام گشودن
بهمن دژ در نیمروز با تیرگی شبانه که دیوان با جادوی خود پدید آورده بودند روبرو شد.
آنگاه آتشی بر یال اسب وی فرود آمد و جهان را دیگر باره روشن کرد و کیخسرو پس از پیروزی
و گشودن بهمن دژ، به پاس این یاوری اهورایی، آتش فرود آمده را آنجا بنشاند و آن آتش
و جایگاه به نام آتش اسب نر (گشسب یا گشنسب) نامیده شد. این محل هم اکنون نام تخت سلیمان
نام دارد.
تخت سلیمان تکاب در سال 1316 توسط وزارت
فرهنگ و هنر با شماره 318 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
دیدگاه دیگران (بدون دیدگاه)...
Leave a reply