1. موقعیت جغرافیایی ایران
اصولا در بسیاری از مناطق جهان، اقلیم به وسیله عرض جغرافیایی و ارتفاع از سطح دریا مشخص می شود. ایران با قرار گرفتن بین 25 و 40 درجه عرض جغرافیایی شمالی، در منطقه گرم قرار دارد و از نظر ارتفاع نیز، فلات مرتفعی است که مجموع سطوحی از آن که ارتفاعشان از سطح دریا کمتر از 475 متر است، درصد بسیار کمی از سطح کل کشور را تشکیل می دهند.
2. موقعیت جغرافیایی مناطق معتدل و مرطوب
سواحل دریای خزر با آب و هوای معتدل و بارندگی فراوان از جمله مناطق معتدل محسوب می شود. این منطقه که به رطوبت نواری بین رشته کوههای البرز و دریای خزر محصور شده، از جلگه های پستی تشکیل شده است که هر چه به طرف شرق پیشروی می کند، رطوبت و اعتدال هوا کاهش می یابد. در حقیقت، رشته کوههای البرز که حد فاصل 2 آب و هوای متضاد هستند، جلگه های پست خزر را از فلات مرکزی جدا می کنند. از جمله ویژگی های این اقلیم: رطوبت زیاد هوا و اعتدال درجه حرارت است. دمای هوا در روزهای تابستان معمولا بین 25 تا 30 درجه سانتی گراد و شبها بین 20- 22 درجه سانتی گراد ودر زمستان معمولا زیر صفر است در این منطقه بارندگی بسیار زیاد، در تابستان به صورت رگبار است و در زمستان بیشتر به صورت برف می بارد.
3. اقلیم معتدل و مرطوب
این منطقه پر بارن ترین منطقه شمالی ایران و دارای رطوبت زیاد و هوای گرم در تابستان است. از اینرو باران مداوم و رطوبت نسبی زیاد، عامل اصلی شکل گیری معماری در این سرزمین است. وجود بارندگی و شرایط مساعد، باعث رشد سریع و انبوه گیاهان در تمامی نقاط این منطقه گردیده که این خود تاثیر به سزایی در نوع مصالح ابنیه سنتی داشته است. جهت آسایش انسان، ویژگی هایی که این اقلیم مرطوب و پر باران ایجاب می کند این است که در فصول گرم، در کلیه فضاهای شهری از جریان باد و در داخل ساختمانها از کوران دو طرفه هوا باید حداکثر استفاده صورت گیرد. در طی این فصول، وجود جریان هوا و ایجاد سایه بهترین شرایط را برای آسایش انسان فراهم می نماید. در فصول سرد باید جلوی باد سرد و همچنین باد توام با باران را سد نمود. مطلب دیگر اینکه در کلیه فصول ساختمان را باید در مقابل بارش بارانهای سیل آسا و رطوبت حاصل از آن محافظت نمود.
4. تاثیر جریان هوا و نور خورشید بر بنا
"تابش آفتاب"
نور خورشید، همیشه برای ایجاد روشنایی طبیعی در ساختمان لازم است ولی از انجا که این نور در نهایت به حرارت تبدیل می شود میزان تابش ورد نیاز برای هر ساختمان باید با توجه به نوع آن و شرایط اقلیمی محل ان تعیین شود.
بنا براین، شدت تابش آفتاب و حرارت حاصل از آن در یک نقطه از سطح زمین، به فاصله ای که پرتوی خورشید باید طی کند، ضخامت ابر و وضعیت الودگی هوا بستگی دارد. به همین خاطر، شدت تابش آفتاب در یک محل با ارتفاع آن از سطح دریا متناسب است و در مناطق مرتفع، چون پرتوی خورشید فاصله کمتری از اتمسفر را طی می کند، حرارت بیشتری تولید می نماید. همچنین در ظهر محلی هر منطقه که خورشید در قائم ترین حالت خود نسبت به زمین ان منطقه قرار دارد و فاصله ان کمتر است شدت تابش آفتاب بیشتر از صبح و عصر است که خورشید در مایل ترین حالت نسبت به زمین قرار دارد.
"رطوبت"
در نواحی بسیار مرطوب کرانه ای نزدیک دریا برای حفاظت ساختمان از رطوبت بیش از حد زمین، خانه ها بر روی پایه های چوبی ساخته شده اند. ولی در دامنه ی کوهها که رطوبت کمتر است معمولا خانه ها بر روی پایه هایی از سنگ و گل و در پاره ای از موارد بر روی گربه روها بنا شده اند. برای حفاظت اتاقها از باران ایوانک عریضی و سر پوشیده ای در اطراف اتاقها ساخته اند. این فضاها در بسیاری از ماههای سال برای کارو استراحت و در بعضی موارد برای نگهداری محصولات کشاورزی مورد استفاده قرار می گیرد.
"تهویه طبیعی"
در تمام ساختمانهای این مناطق، بدون استثنا از کوران هوا و تهویه طبیعی استفاده می شود. پلانها گسترده و باز و فرم کالبدی آنها بیشتر شکل های هندسی، طویل و باریک است به منظور حداکثر استفاده از وزش باد در ایجاد تهویه طبیعی در داخل اتاقها، جهت گیری ساختمانها با توجه به جهت وزش نسیم های دریا تعیین شده است. در نقاطی که بادهای شدید طولانی می وزد، قسمتهای رو به باد ساختمانها کاملا بسته است.
"جریان هوا"
به منظور استفاده هر جه بیشتر از جریان هوا همچنین به دلیل فراوانی آب و امکان دسترسی به آن در هر نقطه ساختمانها به صورت غیر متمرکز و پراکنده در مجموعه سازماندهی شده است.
5. ساختار فضایی و ویژگی های آن
شکل گیری معماری بومی، بر مبنای جدولهایی از مربع می باشد که به صورت خطی در امتداد شرق- غرب و عمود بر جریان باد توسعه یافته است. اینگونه شکل گیری نمونه ای از معماری برون خانه می باشد که از ویژگی های آن، داشتن ارتباط بصری و فیزیکی مستقیم با فضای بیرون گرا، نداشتن حیاط و گسترش در ارتفاع می باشد که ما در معماری بومی گیلان شاهد آن می باشیم. قابل ذکر است که بناها در فضاهای
فرم بنا
خصوصیات کلی
1) بام ساختمان به صورت شیب دار: در کناره ی دریای خزر بامها شیب دار هستند و اغلب شیب این بامها بسیار زیاد است ودر بعضی از موارد تا حدود 100 الی 150٪ می رسد.
2) ایوان یا غلامگرد در اطراف ساختمان: جهت محافظت دیوار ساختمان که عمدتا با مصالح بنایی مثل گل و خشت یا آجر است، اغلب یک غلامگرد که مانند ایوانی در سرتاسر محیط ساختمان است، قرار داده و بام را تا جلو غلامگرد ادامه می دهد و بام مانند چتری گسترده بر روی کل ساختمان و ایوان قرار می گیرد.
3) شکل ساختمان به صورت برونگرا: همانطور که گفته شد، در منطق مرطوب از بهترین روش های اقلیمی جهت تنظیم شرایط محیطی، استفاده از جریان باد و تهویه هوا است. لذا برعکس ساختمانهای درونگرای مناطق خشک که سعی در قرار دادن بخشی از ساختمان در درون زمین و محصور نمودن کل ساختمان از چهار طرف می باشد، در این منطقه جهت تامین آسایش، ساختمان را تا حد ممکن در ارتفاع و بلند و از دو یا چهار طرف باز و به صورت برونگرا احداث می کنند.
4) عدم وجود زیر زمین: به دلیل رطوبت بسیار زیاد منطقه، ساختمانها فاقد هرگونه زیرزمین می باشند. اول اینکه هوای مرطوب سنگین است و داخل زیر زمین محبوس می شود و اجازه ی زندگی و زیست را نمی دهد. دوم اینکه عمق آبهای زیر زمینی بسیار کم است و دیوار زیر زمین را مرطوب نگه می دارد و آب بندی دیوارها بسیار مشکل است.
5) کف طبقه همکف بالاتر از سطح طبیعی زمین: باز هم به دلیل رطوبت هوا و عمق کم آبهاب زیر زمینی کف طبقه همکف را سعی می کنند حتی المقدور بالاتر از سطح طبیعی زمین اجرا کنند تا کف بنا از نم و رطوبت زمین فاصله داشته باشد و بتوان از جریان باد که در ارتفاع بالاتر از سرعت بیشتری برخوردار است، بهره مند شوند.
7. نوع مصالح
بیشتر ساختمانها با مصالحی با حداقل ظرفیت حرارتی بنا شده اند و در صورت استفاده از مصالح ساختمانی سنگین، ضخامت آنها در حداقل میزان ممکن حفظ شده است. در این مناطق بهتر است از مصالح ساختمانی سبک استفاده شود. چون در زمانیکه نوسان دمای روزانه هوا کم است، ذخیره حرارت هیچ اهمیتی ندارد و علاوه بر این، مصالح ساختمانی تا حدود زیادی تاثیر تهویه و کوران را که یکی از ضروریات در این منطقه است کاهش می دهد.
به دلیل حاصلخیزی منطقه و وجود کشتزارهای وسیع در جلگه ها و جنگل های انبوه در نواحی کوهپایه ای و کوهستانی مصالح ساختمانی در این کناره غالبا نباتی می باشند. استفاده از این نوع مصالح بسیار مقرون به صرفه است زیرا در منطقه به وفور وجود دارد و دسترسی به آنها آسان است. همچنین به لحاظ بهره بری از این مصالح در طی قرون متمادی، راهها و روشهای مناسبی جهت اجرا ابنیه با مصالح نباتی ابداع شده است.
در این کناره، چوب از مصالح عمده جهت سازه و پوشش بنا است. چوب ها به دو دسته ی چوب سخت و چوب نرم تقسیم بندی شده اند چوب سخت به چوبهایی اطلاق می شود که با دوام، متراکم و محکم بوده و زیبایی و استقامت زیادی دارند، البته کار کردن با این نوع چوب نسبتا مشکل است. و چوب های نرم بر خلاف چوب سخت این خصوصیت را ندارند.
ساقه های برنج عناصر اصلی تشکیل دهنده پوشش سقف های شیب دار هستند. اسکلت بنا و در واقع ایستایی ساختمان از چوب می باشد که از ان در بدنه ها نیز استفده می شود و پوشش نهایی آن با خشت است و گل اندود می شود و از مصالح دیگری همچون سنگ، خشت و سفال نیز در کنار ساختمانهای تماما چوبی استفاده شده است. همانطور که گفته شد تمامی مصالح به کار رفته در بنا از مصالح موجود در محل می باشد که موجب کاهش انرژی در حمل و نقل مصالح از نقاط دیگر شده است.
8. ویژگی های معماری جدید گیلان
امروزه دیگر ما شاهد معماری بومی وسنتی در این مناطق نمی باشیم و در عوض ساختمانهایی با سازه فلزی یا بتونی، پوشش آجری و سقف های شیب دار با فرمهایی به اصطلاح هنرمندانه با پیروی کورکورانه از معماری غرب و تفکیک فضاهای داخلی تنها به منظور پاسخ به نیاز سرپناه خانواده، جایگزین ویژگی های پیشین بناها گشته اند و همین نکات موجب از دست دادن هویت معماری بومی منطبق با محیط شده اند که یکی از پیام های اصلی شیوه جدید معماری، بالا بودن هزینه ساخت و افزایش استفاده از انرژی های غیر قابل تجدید (و یا فسیلی) به منظور گرمایش و سرمایش است که علت اصلی آن عدم استفاده از مصالح بومی می باشد.
9. انطباق معماری جدید با معماری بومی گیلان
شاید ایجاد معماری بومی در حال حاضر از نظر استحکام و دوام و همچنین نیازهای امروزی ساکنین پاسخگو نباشد، اما می توان با استفاده صحیح از اصول معماری و عوامل تشکیل دهنده آن، مصالح بومی، مثل چوب (و پیش ساخته نمودن) و اجرا دقیق آن در بنا و اتصالات بهتر، عمر این ساختمانها را افزایش داد تا از این طریق اجرای آن آسانتر و سریعتر صورت گیرد و دیگر اینکه به هزینه کمتری به منظور ساخت و تعمیر و نگهداری بنا نیاز باشد. از سوی دیگر در پوشش بناها، استفاده از ساقه های نباتی به جای سفال می تواند موجب دوام و استحکام بیشتر آنها گردد. تمامی این عوامل می تواند در پایداری محیط و همچنین ایجاد ساخت و ساز پایدار موثر افتد.
درختانی که چوب انها در این کناره سخت می باشد به دین قرار
است: شمشاد(کیش)، انجیلی، ملچ، اقاقیای وحشی(لیلکی)، بلوط(مازو)، توت، ابریشم، لی،
زبان گنجشک، ازگل، گردو(آغوز دار)، خرمندی، انار، اوجا و موذی.
از جمله درختانی که چوب انها نرم می باشد بدین قرار است: توسکا(توسه)، چنار، بید، تبریزی(سفید پلت)، افرا(پلت)، شیر دار، ممرز، راش، کاج، سرو و لرک.
چوبهای سخت مانند اوجا، توت، لی و لیلکی معمولا در قسمت پی و زیر سازیه ساختمان استفاده می شوند، به دلیل اینکه مقاومت آنها در مقابل رطوبت و موریانه خوب است. ولی چون این چوبها صاف و بلند نمی باشند، برای تیرهای اصلی، خرپا و ستونهایی که در نما قرار می گیرند از چوبهای تبریزی، صنوبر و توسکا(تیسکا) استفاده می شود. چوب درخت توسکا برای تخته لت نیز مورد استفاده قرار می گیرد چون به سهولت ورقه ورقه می شود.
جهت در و پنجره از چوب درخت موذی استفاده می شود. موذی یک درخت جنگلی است که بسیار تنومند و ستبر است و سالیانه دراز عمر می کند.
عشایر و چوپانان در مناطق کوهستانی از شاخه درختان جهت احداث اتاقک هایی موقت استفاده می کنند. در نواحی جلگه ای از شاخه درختان به عنوان تفال(زگال) استفاده می شود. از شاخه های درخت لیلکی جهت پوشش حصار دیوار محوطه که به نام پرچین خوانده می شود، استفاده می گردد. چون این شاخه ها دارای تیغ و خار است و مانع نزدیک شدن حیوانات به حصار می شود. در ضمن چوب لیلکی به دلیل انکه بسیار سخت است، تا ساعت ها می سوزد و سوخت بسیار خوبی است.
از نکات مهمی که در مورد کیفیت چوب مطرح است، زمان بریدن درخت است. اصولا در این منطقه درخت در فصل پاییز و یا زمستان قطع می شود، چون چوب پاییزه از تخلخل کمتر، آب کمتر و استحکام بیشتری نسبت به چوب بهاره برخوردار است که به این نکته روستاییان توجه دارند. لازم به ذکر است که چوب در این منطقه عمل آورده نمی شود و لذا از چوب حداکثر استفاده نمی شود و عمر مفید این چوب نسبت به چوبهای عمل آورده شده بسیار کمتر است. تنها کاری که روستاییان انجام می دهند آن است که پوست تنه درختان را می کنند و آن را در جایی قرار می دهند که تحت تابش مستقیم آفتاب نباشد و باران بر روی آن نریزد، تا به تدریج درخت آب و شیره خود را از دست بدهد. وزن اغلب این چوبها پس از 6 ماه تا حدود یک سوم وزن اولیه آنها می رسد.
جهت پوشش بام در نواحی جنگلی و کوهستانی از تخته لت و در نواحی سواحل دریا و در کنار مرداب ها از گالی استفاده می شود. گالی(جره) نوعی علف است که در کنار مرداب ها رشد می کند و دارای برگ های پهن و نسبتا بلندی است که ارتفاع آن گاه تا 3 متر می رسد. سم علف دیگری است که در کنار دریا رشد می کند و دارای برگ های سوزنی شکل و بلندی به طول حدود 80 سانتیمتر است. ازسم نیز برای پوشش بام استفاده می شود.
همینطور ساقه های برنج( کولش، آلم) نیز بدین منظور به کار می رود. منتها ساقه های برنج بیشتر در اطراف کشتزارها و در نواحی که از مرداب ها دور است و گالی رشد نمی کند، مورد استفاده قرار می گیرد.
طناب های گیاهی
از ساقه های برنج جهت درست کردن طنابهای گیاهی نیز استفاده می شود. به طور کلی در این کناره از میخ و سیم های فلزی جهت اتصالات استفاده نمی شده است و بدین منظور، طنابهای گیاهی که متداول ترین آنها "وریس" است مورد استفاده قرار می گرفته، وریس نوعی طناب است که به وسیله تاب دادن ساقه های برنج بافته می شود و از استحکام خوبی برخوردار است و کاربرد بسیار زیادی در اجرای ساختمانهای این منطقه دارد.
در دلتای رودخانه سپید رود در استان گیلان، گیاهی وجود دارد به نام کتوس که مانند پیچک دور درختان می پیچد و طول آن تا 20 الی 30 متر می رسد، در فصلی که گیاه سبز است و دارای انعطاف می باشد، آن را می کنند و از ان به عنوان طناب استفاده می کنند. کتوس محکم تر و ضخیم تر از وریس است و از آن جهت بستن چوب های خرپا و گاهی چوب های دارورچین استفاده می شود.
در اطراف محمود آباد و آمل در استان مازندران درختی وجود دارد به نام لرک که ارتفاع آن کم است و دارای برگ های زیادی می باشد. پوست این درختان را می کنند و پوست را در درون آب می اندازند تا حالت انعطاف پذیری پیدا کند و پاره نشود. بعد آن را از آب بیرون آورده و در برابر آفتاب خشک می کنند. سپس از آن به عنوان طناب گیاهی که به نام " لرک کول" معروف است استفاده می کنند.
در همین منطقه گیاهی وجود دارد به نام "عسل ما" که شبیه کتوس است و روی درختان کهنسال رشد می کند. رنگ آن طوسی است و از آن جهت بستن قسمت های مختلف دیوار چوبی استفده می شود. تهیه عسل ما بسیار ساده است ودر منطقه به وفور یافت می شود، ولی دوام آن کم است.
اندود
متداول ترین نوع اندود در این منطقه کاهگل است که مخلوطی از خاک رس، آب و کاه می باشد. در اینجا نیز مانند سایر نقاط ایران، این اندود را خوب ورز می دهند و معمولا طول کاه در آن از 10 سانتیمتر تجاوز نمی کند. از کاهگل جهت پر کردن فاصله خالی بین دیوارهای چوبی و اندود این دیوارها استفاده می شود.
اندود دیگری در منطقه وجود دارد بنام "فل گل" که از اختلاط گل رس، آب وپوست خرد شده دانه برنج است. طرز تهیه آن مثل مخلوط کاهگل است ولی برای اینکه در کارهای ظریفتر بکار برده می شود، برای ساختن و ورز دادن آن دقت بیشتری به عمل می آید. این مخلوط را با دست به دیوار می مالند و با ماله چوبی آن را صاف و یکنواخت می کنند. رنگ آن قهوه ای متمایل به خاکستری است و گاهی اوقات برای آنکه سفید تر شود، به آن خاکستر چوب و نمک اضافه می کنند.
در بعضی از موارد این اندود را از گل رسی که سفید رنگ و کمیاب است می سازند، که پس از خشک شدن اندود سفید جلوه می کند. اندود سفید شلتوک گل را برای نما و داخل اتاق ها و اندود سالیانه نوروزی خانه ها مصرف می کنند و مخلوط قهوه ای رنگ را برای پشت خانه ها و همچنین جهت سطح نما و داخل ابنیه کم اهمیت تر استفاده می کنند. و بالاخره اندود آهک که مخلوطی از آب، آهک و مقدار کمی نمک طعام می باشد. این اندود روان است و ان را با جارو به دیوارها می کشند که پس از خشک شدن از سفیدی و زیبای خالص برخوردار است. از این اندود جهت نمای اصلی بنا و اتاقهای مهمان و پذیرایی استفاده می شود
طبقه بندی ابنیه سنتی و روشهای ساخت
ابنیه سنتی در این منطقه بر حسب نوع پوشش بام ویا مصالح بکار برده شده در دیوار نام گذاری شده اند...
نام بنا بر حسب پوشش بام:
1-گالی پوش خانه
2- لته سر
3-سفالی خانه
4- سیمکا خانه
نام بنا بر حسب مصالح دیوار:
1-داروچین
2-نفار
3-خشتی ، گلی وآجری
خصوصیات کلی هر یک از ساختمان ها ومصالح در دنباله همین قسمت بحث خواهد شد.
لازم به ذکر است که اگر چه دو لهجه گیلکی ومازنی هر دو ریشه فارسی دارندو جزء لهجه های زبان فارسی محسوب می شوند ، ولی اسامی بسیاری از ساختمان ها ومصالح ساختمانی در این دو لهجه با هم فرق میکنند وحتی همین اسامی نیز در محدوده استان گیلان که عمدتاً به لهجه گیلکی در آن صحبت می شود متفاوت می باشد واین مطلب در مورد استان مازندران که لهجه مازنی ،لهجه اغلب اهالی می باشد ، نیز صدق می کند. در استان گیلان به لهجه گیلکی ، لهجه ها وزبانهای دیگری مانند طالشی ، تاتی ،ترکی و کردی تکلم می شود وحتی گیلکی رشتی با گیلکی لاهیجانی قدری فرق مکند.در مازندران نیز به جز لهجه مازنی وشاخه های زبانی مختلف آن ، زبانهای دیگری مانند ترکی ، کردی وترکمنی تکلم می شود. لذا ذکر اسامی محلی به معنای فراگیر بودن این نامها در کل این کناره نیست ، بلکه تنها این اسامی نسبت به سایر نامه بیشتر مورد استفاده قرار می گیرند.
مطلبی که تقریباً در موردبام اکثر ابنیه سنتی این منطقه صادق است استفاده از خرپای چوبی است. البته ساختمان های مهم مانند مساجد ، مقابر ، حمامها وکاروانسرا ها در این رابطه استثناء می باشند و بام اغلب آنها با مصالح بنایی اجراء می شود. فرق عمده خرپای ایرانی به صورت عمودی وافقی می باشند ولی تیرهای داخلی خرپاهای فرنگی مورب هستند. حسن خرپای ایرانی این است که از فضای زیر خر پا می توان استفاده مسکونی ویا انباری نمود ولی نقطه ضعف مهم آنه عدم پایداری در مقابل نیروهای جانبی مانند باد وزلزله است.
گالی پوش خانه
گالی پوش خانه متداولترین بنای سنتی در نواحی جلگه ای این کناره بوده است و هنوز هم نمونه های بسیاری از آن در روستاهای منطقه وجود دارد واجراء می شود.
جهت اجراء ابتدا ساقه های نی ویا شاخه های بلند وباریک که زوائد آن زده شده (زگال) را توسط وریس به چوبهای مورب خرپا می بندند. وریسها به شکل ضربدری گره زده می شوند که به نام «گره پنجه مرغی» معروف است وبسیار محکم می باشند. سپس گالیها ویا ساقه های برنج را به صورتی که بالای آنها مانند جارو گره خورده روی زگالها می بندند دسته های گالی را از پائین بام به بالا به طریقی قرار می دهند که هر ردیف بالایی روی دسته های پائینی قرار گیرد.در هنگام بارندگی، باران از روی سطح یک ردیف گالی بر روی ردیف دیگر هدایت می شود واز قسمت پایین بام به خارج ساختمان می ریزد.
لازم به ذکر است که لایه ها و حبابهای کوچک هوا عایق بسیار خوبی در برابر انتقال حرارت است. به عنوان مثال در مصالحی مانند پشم شیشه والبسه ای مانند لباسهای پشمی، در اصل این حبابها هوا هستند که مانع انتقال حرارت می شوند. به همین ترتیب وجود لایه ها و حبابها کوچک هوا در بین گالیها، باعث جلوگیری از انتقال حرارت می شوند. لذا پوشش گالی عایق خوبی در برابر انتقال حرارت وهمچنین صوت است، که از محسنات این گونه پوشش می باشد. از محسنات دیگر گالی، قیمت ارزان ان است چون به وفور یافت می شود واجرای آن نسبتاً ساده است.
از معایب گالی، دوام نسبتاً کم آن است. گالی در مقابل آفتاب خشک وشکننده می شود.همچنین در مقابل بارندگی نیز دوام چندانی ندارد وخزه روی آن رشد می کند که باعث خرد شدن گالی می گردد. بدین جهت هر چند سال یکبار باید گالیها عوض شوند. خرده های گالی نیز که پوسیده می شوند، اطراف خانه می ریزند که باید مرتباً جارو شوند.عمر مفید گالی بر روی بام حدود هفت سال وعمر مفید ساقه برنج حدود پنج سال است. به علت ارزانی، این گونه پوشش بام بیشتر در روستاها ودر ساختمان های کم اهمیت در شهرها مورد استفاده قرار می گیرد. هر چند که در گذشته از این نوع پوشش بیشتر استفاده می شده است.
لازم به ذکر است که استفاده از ساقه های نباتی به عنوان پوشش بام هزاران سال است که در مناطق استوایی بطور مستمر تجربه شده و حتی امروزه نیز از این مصالح در کشورهای پیشرفته ای مانند ژاپن و شمال اروپا استفاده می شود. در انگلستان بام بعضی از ساختمان های زیبا وگران قیمت را کماکان با این مصالح پوشش می دهند ودوام آنها حدود 50الی 70 سال است.
لته سر
این قبیل ساختمان ها بیشتر در نواحی کوهستانی و کوهپایه ای و مناطقی که به جنگل نزدیک است، ساخته می شوند. جهت اجراء ابتدا زگالها را بهصورت موازی و به فاصله سی سانتیمتر از یکدیگر بر روی خر پا می بندند. سپس تخته لتها را به ترتیب از پائین به بالا بر روی زگالها می چینند به نحوی که هر ردیف بالائی بر روی ردیف پائینی قرار گیرد، و بیش از نیمی از آن را بپوشاند. بدین ترتیب هنگام بارندگی آب از ردیف بالئی بر روی سطح ردیف پائین تر هدایت می شود. در زمان چیدن تخته لتها، بین هر دو تخته حدود نیم الی یک سانتیمتر فاصله میگذارند تا در هنگام بارندگی که تخته ها منبسط می شوند، به یکدیگر فشار نیاورند وجابجا نشوند.البته در چیدن تخته لتها توجه می کنند که هر تخته لت بالائی روی درز بین دو تخته لت پائینی را بپوشاند تا آب از بین این تخته ها وزگالها زیر آن وجود ندارد و اغلب آنها قلوه سنگ قرار می دهند.البتهاگر وزش باد شدید باشد، این قلوه سنگها نیز جابجا می شوند ودر صورت وقوع زلزله، تخته لتها به علاوه قلوه سنگها فرو خواهند ریخت.لذا از لحاظ پایداری، این نوع بام بسیا نا مطمئن وخطرناک است.
تخته لت را غالباً با قطعه قطعه کردن و یا ورقه نمودن چوب درخت توسکا، بلوط ویا جنگل بدست می آورند. در ایران ابعاد این تخته ها استاندارد نیست هر چند که می توان گفت که ضخامت آن حدود یک الی دو سانتیمتر و طول وعرض آن حدوداً 40 در 25 سانتیمتر است.
این نوع پوشش در مقابل عوامل جوی دوام چندانی ندارد ودر مقابل افتاب خشک و پوسیده می شود.در برابر بارندگی نیز خیلی مقاوم نیست وآب را از خود به داخل بنا انتقال می دهد. همچنین بارن باعث رشد خزه بر روی آن می شود که به پوسیدگی واز بین رفتن آن کمک می کند. باد هم باعث جابجائی تخته ها می شود.ولی با همه این احوال، این نوع پوشش در نواحی کوهپایه ای بسیار متداول است،وبه جز ابنیه مسکونی وانبار، حتی ساختمانهای مهمتر مانند امامزاده ها وتکایا نیز در این نواحی به این روش پوشش می شود.
در اینجا لازم به ذکر است که تخته لت در ممالک پیشرفته مصارف ساختمانی زیادی دارد که مهمترین آن پوشش بام وگاهی پوشش بدنه ساختمان است. منتهی ابعاد تخته ها استاندارد است و دقیق بریده می شود. همچنین در زیر تخته های بام یک لایه عایق رطوبتی و زیر آن یک تخته سه لا وبالاخره یک لایه عایق حرارتی قرار دارد و تخته ها با میخهای گالوانیزه به تخته سه لا متصل می باشند
دیدگاه دیگران (بدون دیدگاه)...
Leave a reply