در گوشه ای دیگر دربی فلزی شبیه به درب گاوصنوق های بزرگ و سرد و مستحکم بانک ها به چشم می خورد که به دالانی تنگ و بسیار مرتفع باز می شود تنها یک روزنه ی باریک روشنایی این بخش را تامین می کند و در کف ان احجام کوچک فلزی شکل وسکه مانندی به کار رفته که هنگام راه رفتن بر روی انها صداهای گوش خراشی متصاعد می شود و صدای رنج شکنجه شدگان را تدائی می کند.این درب فلزی غول اسا هر 10 دقیقه یک بار باز و بسته می شود .
یک دالان دیگر باقی می ماند این دالان به بیرونی محصور و پوشیده از قلوه سنگ باغ تبعید و مهاجرت که شاخص ترین نشانه آن شبکه ای 49 ستون بلند ضخیم،راست گوشه وبتنی است ،منتهی می گردد از راس هر ستون تنها یک درخت زیتون روسی سر بر آورده است .
ستون ها اندکی خم شده اند ومی توان در میان آنها به قدم زدن پرداخت این فضا مشخصا نا سازگار به نظر می رسد .
دانیل لیبسکیند معمار یهودی این موزه -که به موزه ی تاریخ یهود معروف است- در قسمتی از این بنا حجمی عجیب وغریب مرتفع و ذو زنقه ای شکل با دیوارهای مستحکم بتنی و یک منبع نوری باریک راسازماندهی کرده تا یک فضای خالی،که نماد آدم سوزی است را به نمایش بگذارد.
وی در این موزه ی خالی تمامی اندیشه های هولوکاستی خود و بعضی از هم کیشانش را نمایان ساخته
، و با ایجاد یک فضای خالی یا وید که به شکل خطی از میان پلان نامنظم این مجموعه عبور میکند ،جای خالی یهودیان در برلین را یاد اور می شود.
زاویه های تند و فرم های تکه تکه شده. مهم تر از همه اینها ، روابط فلسفی مستحکم از ویژگی های بارز موجود در طرح های اوست . لیبسکیند عمیقا ضد کلاسیک است . در نزد وی قواعد کلاسیک تناسب ، هماهنگی ، نظم ، تقارن و توازن که به شکلی موقر در کاخ قرن هیجدهمی مجاور اثر وی در برلین به چشم می خورد در واقع حکم نظام هایی بسته و منسوخ را دارند .
او چیزهای پیچیده ، خرد ستیز و درون یافتی را به خرد ورزی مستقیم و بی چون و چرا ترجیح می دهد و به گمان وی خرد ورزی «مفروض» همین است و بس .
این معمار ، آرمان گرا و فردگرایی افراطی است که می کوشد فراتر از آزادی هنر برای هنر
، و فراتر از مقوله های فرم ناب گام نهد . به بیان بهتر ، او در هر ساختمانی که طراحی می کند ، در جست و جوی این است که ویژگی هایی تازه را برای معنای وضع کند ، و همچنین راه هایی تازه را برای پیوند بنا ، مکان و فضا با تاریخ ، زندگی امروز و زندگی فردا به وجود آورد .
موزه یهودیان برلین ، نمونه ای از شور و هیجان و نیز پیچیدگی جست و جوی لیبسکیند برای مفاهیم معماری است .
لیبسکیند می گوید که برای دستیابی به طرح مورد بحث ، نشانه ها و مظاهر بارز زندگی شهروندی یهود و غیر یهود را جست و جو کرده و آنها را برای ایجاد هندسه های زاویه دار در زمین ، بر روی نقشه مشخص ساخته است .
خود وی این را « ماتریس خرد ستیزی » می نامد .
دیدگاه دیگران (بدون دیدگاه)...
Leave a reply