ماخونیک روستایی است که در دهستان دُرُح بخش مرکزی شهرستان سربیشه استان خراسان جنوبی که در ۱۴۲ كيلومتری شهرستان بيرجند واقع شدهاست وبه دلیل معماری، آداب و رسوم و فرهنگ خاص مردمانش به یکی از هفت روستای شگفت انگیز جهان معروف است. براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۰، جمعیت آن ۷۳۹ نفر (۱۶۴ خانوار) بودهاست.
روستای ماخونیک جزء روستای شگفتانگیز جهان میباشد و به لحاظ شهرت آن به شهر لیلیپوتها ، جذابیتهای حیرتانگیزی دارد. از روستای ماخونیک تا افغانستان نیم ساعت فاصله وجود دارد و مردم ماخونیک اصالتا افغانی می باشند که در چند قرن پیش از افغانستان کوچ کرده اند و ماخونیک را جهت زندگی برگزیده اند. این روستا در فاصله ۷۸ کیلومتری شرقی شهر سربیشه در مسیر جاده سربیشه به روستای دُرُح قرار دارد.
جلگه ماخونیک متشکل از ۱۲ آبادی است که روستای ماخونیک بزرگترین آنها بهشمار میآید. این روستاها شامل ماخونیک ، کفاز Kefaz، چاپنسر Japansar، توتک Tutak، سفال بند Sefalband، سولابست Sulabest، لجونگ (سفلی و علیا) lejong، کلاته بلوچ Kelate baluj، دامدامه Damdame و میش نو Misnow، خارستو Xayestu و جلارو Jelaro است.
اهالی این روستاها از نظر مذهب (اهل تسنن)، شیوه گذران زندگی و اوضاع اجتماعی با یکدیگر وجه اشتراک زیادی دارند اما غالب این روستاها اصل و تبار خود را از روستای ماخونیک میدانند.
درباره وجه تسمیه روستا چندین قول وجود دارد، در برخی اسناد قدیمی (حجت) که تاریخ نگارش آنها به ۳۰۰ سال قبل میرسد، نام روستا مادخنیک ذکر شدهاست. گفته میشود در گذشته عدهای مأموران دولتی به این روستا آمده و اهالی به گرمی از آنها استقبال نکردهاند و با آنها برخورد سردی داشتهاند و آنها این نام را برای روستا انتخاب کردهاند.برخی میگویند به دلیل وجود شکافی در کوه نزدیک روستا به آنجا ماده ماخونیک گفته میشده که به مرور زمان به ماخونیک تغییر نام یافتهاست.
درباره این روستا هیچ سابقه تاریخی مکتوبی وجود ندارد و فقط «کلنل چارلز ادوار دبیت» در کتاب سفرنامه خراسان و سیستان در دوره ناصرالدین شاه به توصیف منطقه ماخونیک پرداختهاست. بر طبق شواهد چنین بر میآید که ساکنان روستا در ابتدا دامدار و کوچنشین بودهاند و در دورههای بعد در منطقه ماخونیک و به ویژه در روستای ماخونیک سکونت گزیدهاند، وجود سنگنگارهای در نزدیکی قنات ماخونیک که نقشهای چوپانی و بسیار قدیمی بر روی آن نقش بسته نیز گواهی بر قدمت سکونت در ماخونیک است.
از آثار تاریخی ماخونیک میتوان به سنگ سیاه (سنگ نگاره) ماخونیک، بنای برج و قلعه، برج گل انجیر، منزل سرگردونی، نادر مرده میتوان اشاره کرد.مردم منطقه ماخونیک مسلمان، دارای مذهب اهل تسنن (حنفی) و پیرو ابوحنیفه نعمان بن ثابت از ائمه چهارگانه اهل سنت است، که با زبان فارسی و با لهجه خاص محل تکلم میکنند. جاذبه این روستا این است که اهالی آن کوتاهقد بوده و به زحمت قدشان از ۱٫۴۰ متر تجاوز میکند. البته این موضوع برای دوران گذشتهاست و اکنون در این روستا تقریباً قدها متعادل گشته است.مردم ماخونیک تا ۵۰ سال پیش، چای نمینوشیدند، شکار نمیکردند و اصلاً گوشت هم نمیخوردند و هنوز سیگار نمیکشند. مردم ماخونیک این قبیل کارها را گناه میدانستند.
مهمترین ویژگی روستای ماخونیک را با بافت قدیم آن می توان شناخت در بافت قدیم روستا خانه های محقر خشتی گلی بدون حیاط و ایوان و پنجره و کیپ تا کیپ هم ساخته شده اند که هنوز بعد از گذشت سالها برخی از اهالی این روستا در این خانه های زندگی می کنند.چیزی که در نگاه اول در روستای ماخونیک خراسان جنوبی توجه گردشگران را به خود جلب و بیشتر از هرچیزی آنها را شگفت زده می کند سبک معماری خانه های این روستا است.برای رفتن به داخل خانه باید دولا شده و به زحمت خود را داخل خانه کرد. اغلب یکی دو پله درگاهی را به کف خانه متصل میکنند. به علت آنکه هوای این ناحيه سرد می باشد، مردم خانهها را كوچك و كمارتفاع می ساختند تا گرم شدن خانه راحت تر صورت گیرد.هر خانه دارای فضاهایی همچون کندیک Kandik (مخزن نگهداری گندم و جو)، کرشک (اجاق گلی برای طبخ غذا)، طاق و طاقچه است. باید دانست عمده مصالح به کار رفته در مسکن روستا شامل سنگ ،چوب ،هیزم است.
علاوه بر مسکن به جاذبههای فرهنگی دیگری همچون مراسم عروسی و نامزدی، مراسم ماه رمضان ،عید فطر و عید قربان مراسم بارانخواهی و همچنین خوراک و غذاهای سنتی و پوشاک محلی منطقه میتوان اشاره کرد.شغل اصلی مردم روستا دامداری است و در کنار آن به کشاورزی نیز مشغول هستند، علاوه بر این تعدادی از اهالی در معادن سنگ کار میکنند و تعدادی دیگر نیز قالیبافی میکنند و این صنعت از عمده صنایع دستی روستا به شمار میرود.عمده محصولات کشاورزی منطقه شامل گندم ،سیر ،جو، شلغم، چغندر و زردک است و مردم این منطقه به میزان محدودی به کشت گوجه فرنگی، پیاز، زعفران نیز میپردازند. کاشت محصولات باغی در روستا چندان به چشم نمیخورد و فقط تعدادی درختان عناب توت، انجیر،انار ،سیب، انگور بادام در کنار جویهای آب و نزدیکی استخر کاشت شدهاست.
راه روستا در سالهای اخیر ایجاد و آسفالت شدهاست و علاوه بر این روستا دارای آب شرب، برق، خانه بهداشت، مدرسه ابتدایی، مکتب خانه، حمام و چندین مغازه از جمله خواربار فروشی، قصابی، نانوایی، تعمیرگاه موتور و جوشکاری هستند. در حال حاضر گردشگران خارجی و داخلی زیادی از این روستا دیدن میکنند و این روستا از روستاهای هدف گردشگری خراسان جنوبی به شمار میرود.
ماخونیکی ها تنها راه درمان های بیماری سخت را قرنطینه در غار می دانستند:
در گذشته در حوالی گورستان، شکافی غارمانند در دل کوه وجود داشته و در حال نیز آثار آن نیز وجود دارد در گذشته اگر کسی بیمار می شد او را به این غارمی بردند و مداوا می کردند که بیشتر این شکل درمان نوعی قرنطینه بوده است. به نظر می رسد با این نوع درمان مردمان روستای ماخونیک به دنبال این بودند که از سرایت بیماری به دیگر افراد خانواده جلوگیری شود.
از یک قرن گذشته معماری روستای ماخونیک دستخوش تغییر شد:
اهالی روستای ماخونیک درعین تنگدستی به سواد و علم آموزی مخصوصا علوم دینی علاقه زیادی دارند چرا که بسیاری از اهالی این روستا قرآن خوان و به مکتب رفته اند. اولین مدرسه ابتدایی در روستای ماخونیک از سال ۱۳۶۶ تاسیس شده است، تا آن زمان هیچ یک از ماخونیکی ها برای درس خواندن به سایر روستاها نرفته و بیشتر در مکتب سواد می آموختند و تا سال ۱۳۷۹ هیچ یک از دانش آموزان برای گذراندن دوره های تحصیلی بالاتر از ماخونیک خارج نشده اند تا اینکه در سال ۱۳۷۹ دوره راهنمایی در یکی از کلاس های ابتدایی برگزار شده است. از ۲۰ الی ۳۰ سال گذشته معماری اهالی این روستا دستخوش تغییرات شده و هم اکنون اهالی این روستا سبک های معماری شهری و دیگر روستاهای استان را پیاده می کنند و بیشتر درخانه های مرفه و دارای امکانات لازم زندگی می کنند. بیشترنسل جدید در خانه های بزرگ و به شکل امروزی زندگی می کنند ولی افراد مسن این روستا هنوز در خانه های با سبک معماری خودشان زندگی می کنند و تمایلی برای زندگی در خانه های جدید ندارند.
استفاده از لباس هایی با طراحی خاص محلی در ماخونیک :
لباس اهالی روستای ماخونیک بسیار ژنده و مندرس است ولی اهالی از پوشیدن آن در شهر ابا ندارند. جنس لباس اهالی روستای ماخونیک در گذشته از کرباس بوده است، از حدود ۲۰ سال قبل دیگر کرباس در این روستا بافت نمی شود و برای تهیه لباس به شهر مراجعه می کنند و هنوز عده ای از اهالی لباس هایی از جنس کرباس دارند که می پوشند.طراحی لباس های زنان و مردان ماخونیکی در گذشته خیلی متفاوت بوده که امروز نیز برخی اهالی روستا نوع لباس خاص خودشان را می پوشند اما نسل جدید در زمینه پوشیدن لباس تغییر فرهنگ داده اند. در۳۰ سال گذشته اهالی روستا ماخونیک از سفال برای ظرف غذا خوری استفاده می کردند که این ظروف را خودشان تهیه می کردند ولی از سی سال گذشته ظروف خود را از شهر تهیه می کند ولی افراد قدیمی این روستا هنوز در همین ظروف سفالی غذا می خورند. در گذشته اهالی این روستا از کفش های که داری کف چوبی بوده استفاده می کردند که استفاده ازاین نوع کفش تا ۳۰ سال گذشته در این روستا رواج داشته است.
دیدگاه دیگران (بدون دیدگاه)...
Leave a reply